منبع: الجزیره
ترجمه:مریم جعفری
عصرایران - چندین قدرت هستهای در خاورمیانه در حال
کشیدن ماشه خود هستند؛ منطقهای که بیشترین چالشها و درگیریها در آن روی میدهد و
در حال حاضر مرکز تغییرات سیاسی در جهان است.
چند برابر شدن کشورهایی که قدرت هستهای
دارند اکنون برای آمریکا و دیگر بازیگران و برنامهریزان امنیت جهانی به کابوسی شبانه
تبدیل شده است که گویا دیگر توان مقابله با آن را ندارند.
حال این قدرت هستهای، متحد قديمي این کشور،
اسرائیل باشد یا ایران و سوریه. به گفته کارشناسان، اکنون زمان مناسبی است که آمریکا
و دیگر کشورهای غربی علیه تهران بایستند اما نباید باقی کشورهای منطقه را فراموش کرد.
در حقیقت مسابقه تسلیحات هستهای در این منطقه از جهان زمانی رقم خورد که پاکستان در
سال ۱۹۷۲ میلادی برنامه هستهای خود را برای رقابت با هندوستان آغاز کرد.
پاکستان با
این عنوان که هندی که از سال ۱۹۴۷ تاکنون چهار بار با آن جنگیده است، تهدید بالقوی
برای این کشور به شمار میرود، برنامه طولانی مدت خود را آغاز کرد.
اما پرسشی که هم اکنون مطرح میشود این است که چرا باقی کشورها مانند مصر و ترکیه وارد این مسابقه شدهاند. مصر از زمانی که قاهره اجازه نداد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از رآکتور این کشور بازدید کنند، به کانون توجهات تبدیل شده است.
روسای جمهوری سابق این کشور چه "انور سادات" و "حسنی مبارک" رئیس جمهوری سابق این کشور، تمامی تلاش خود را به کار بستند که تکنولوژی هستهای خود را تکمیل کنند. انور سادات در سال ۱۹۸۰ میلادی معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای را امضا کرد و حسنی مبارک که رابطه بسیار خوبی با آمریکا و دیگر کشورهای غربی داشت بارها با سران واشنگتن، پاریس و برلین برای ساخت رآکتور این کشور مذاکره کرد و بودجه هنگفتی را به این پروژه اختصاص داد.
مسألهای را که نمیتوان در این میان نادیده
گرفت فاجعه چرنویل در سال ۱۹۸۶ میلادی و این موضوع است که قاهره هیچگاه حاضر نشد پروتکل
الحاقی را امضا کند.
این مسئله درباره دیگر کشورهای خاورمیانه نیز صدق میکند. اما
به باور عدهای کثیری در حقیقت کلید این مسابقه در خاورمیانه توسط آمریکا و روسیه زده
شده است. آمریکا با فروش سلاح و تجهیزات به اعراب در حقیقت به این مسابقه شدت بخشیده
است. این کشور با فروش تسلیحات به کشورهای مانند عربستانسعودی و امارات، فضای رقابتی
را در منطقه به وجود آورده است و این مسأله باعث شده دیگر کشورها به سمت روسیه بچرخند.
رویکردهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهای غربی به ویژه آمریکا یکی دیگر از دلایل کشیده شدن خاورمیانه به این مسیر است. حمایت بیچون چرای واشنگتن از اسرائیل یکی از بارزترین نمونههای این سیاست به شمار ميآيد. این رژیم در شرایط کنونی در حقیقت موتور محرک رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه است. در اختیار داشتن چندین کلاهک هستهای، داشتن بیشترین سرانه نظامی و عدم پایبندی اش به قوانین بینالمللی دست به دست هم داده تا دیگر کشورهای منطقه به اقدامات این رژیم و همپیمانان آن واکنش دهند. چرا که برای اکثریت آنان، تلویو تهدیدی است كه نميتوانند آن را نادیده بگیرند و احساس خطر نکنند.
رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه پیامدهای وخیمی را در
کوتاهمدت و بلندمدت برای منطقه و جهان در پی خواهد داشت.
نخستین پیامد منفی این فرآیند
را میتوان به تعویق افتادن فرایندهای توسعه سیاسی در خاورمیانه عنوان کرد. زمانی
که رژیمهای کنونی خاورمیانه به تسلیحات بیشتری مجهز شوند، به همان اندازه باید از
به نتیجه رسیدن تلاشهای اصلاحطلبانه در منطقه ناامید شد.
از سوی دیگر، تجهیز این کشورها به سلاحهاي پيشرفته پیامدهای
منفی دیگر برای سایر قدرتها دارد چراکه دیگر نمیتوان آنان را به همکاری با سازمانهای
جهانی وا داشت.
اكنون اگر زمانی حادثهاي مانند آنچه در لیبی، بحرین، یمن و بحرین روی داد، در باقی کشورها اتفاق بیفتد دیگر نمیتوان به تحقق دموکراسی در آنان امیدوار بود. به عنوان مثال، اگر آمریکا همچنان به فروش تجهیزات به عربستان ادامه دهد، در موقع لزوم نمیتواند در روند اجرای دموکراسی و پذيرش خواستههای مردم در مقابل این کشور بایستد. اکنون آمریکاییها و غربیها با فروش تجهیزات مدرنی که در طول سالهای اخیر به طور گستردهای در اختیار کشورهای خاورمیانه قرار دادهاند، این کشورها را به انبارهایی از تسلیحات و مهمات تبدیل کردهاند که قادرند تحرکات نظامی وسیعی را در منطقه از خود به نمایش بگذارند.