۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۱۲۴۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۱ - ۲۴-۰۹-۱۳۸۶
کد ۳۱۲۴۱
انتشار: ۱۷:۵۱ - ۲۴-۰۹-۱۳۸۶

عاقبت نوجوان جوياي کار در قزوین

او به من نزديک شد و با لحني که انگار دلش برايم سوخته و مي خواهد کمکم کند، گفت يکي از دوستانش احتياج به کارگر دارد و مي تواند مرا در کارگاه او مشغول به کار کند.


 
اعتماد: مردي که پس از بيهوش کردن پسري نوجوان او را مورد آزار و اذيت قرارداده بود از سوي ماموران پليس قزوين بازداشت شد.

چند روز قبل پسر نوجواني به نام حسين با چهره يي وحشت زده نزد ماموران پليس قزوين رفت و طي شکايتي گفت؛ چند روز پيش براي پيدا کردن کار به کارگاهي رفتم و با صاحب آن صحبت کردم، چون نتوانستيم به توافق برسيم، من از آنجا بيرون آمدم. بيرون در مردي به نام ناصر ايستاده بود.

او به من نزديک شد و با لحني که انگار دلش برايم سوخته و مي خواهد کمکم کند، گفت يکي از دوستانش احتياج به کارگر دارد و مي تواند مرا در کارگاه او مشغول به کار کند. پسر نوجوان افزود؛ براي روز بعد با ناصر تماس گرفتم و طي قراري به آدرسي که او داده بود رفتم و ناصر را در آنجا ديدم. او به من گفت دوستش هنوز نيامده است و بايد منتظرش باشيم.

او دو نوشابه در دست داشت و به من تعارف کرد من هم يکي را گرفتم و خوردم. در حالي که نوشابه را سر مي کشيدم احساس کردم بدنم سست شد و بعد چيزي نفهميدم. حسين ادامه داد؛ وقتي به هوش آمدم متوجه شدم در مکان ديگري هستم و مورد آزار و اذيت قرار گرفته ام، بلافاصله خودم را به پليس رساندم تا از مرد شيطان صفت شکايت کنم.

پس از اظهارات اين نوجوان پرونده يي تشکيل شد و در اولين اقدام بازپرس پرونده دستور داد تا حسين به پزشکي قانوني فرستاده و محل هاي رفت و آمد ناصر نيز تحت نظر گرفته شود. ساعاتي بعد از طرح شکايت ماموران موفق شدند ناصر را بازداشت کنند و اين مرد براي بازجويي بيشتر به اداره آگاهي برده شد. مرد 47 ساله منکر اتهامش شد و گفت؛ من فقط حسين را براي کار به دوستم معرفي کردم و از اينکه چه اتفاقي برايش افتاده است خبر ندارم.

اين مرد در حالي جرم خود را انکار مي کرد که متخصصان پزشکي قانوني آثار آزار و اذيت را در بدن حسين تاييد و اعلام کردند وي 24 ساعت قبل از مراجعه به اين سازمان مورد آزار قرار گرفته است. بنابراين ناصر بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت.

وي که در برابر مدارک محکمي قرار گرفته بود سرانجام به جرمش اعتراف کرد و گفت؛ روز حادثه وقتي حسين را ديدم که خسته و پريشان از کارگاه بيرون آمد، به ذهنم رسيد نيت شيطاني ام را عملي کنم، به همين خاطر شماره تلفني به حسين دادم و مدعي شدم که مي توانم برايش کار پيدا کنم، در حالي که ادعايم صحت نداشت.

زماني که پسر نوجوان به من زنگ زد با او مقابل يک کارگاه که اصلاً صاحبش را نمي شناختم قرار گذاشتم. وقتي به آنجا آمد به دروغ گفتم که صاحب کارگاه هنوز به محل نيامده است و بعد نوشابه يي را که از قبل مقداري داروي خواب آور در آن ريخته بودم به حسين دادم، وقتي به خواب رفت او را به مکاني خلوت منتقل کردم و مورد آزار قرار دادم.

بعد از اعترافات مرد شيطان صفت او بازداشت شد و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.

ارسال به دوستان
وبگردی