روزنامه کیهان مطلبی با عنوان «زمین زیر پای اردوغان لغزنده است!» نوشته شده توسط سعدالله زارعی در ستون یادداشت روز خود به چاپ رساند:
رجب طیب اردوغان میان لزوم اصلاح سیاستهایی که شکست خورده است و نیاز ترکیه به نقشآفرینی در پروندههای مهم منطقه، دچار وضعیتهای متناقض شده و از این رو ترکیه اردوغان میخواهد روش خود را تغییر دهد اما نه به گونهای که مهمترین رقیب منطقهای آن یعنی ایران از آن سود ببرد. تأکیدبر اهمیت گفتوگوهای سوری- سوری و در عین حال متهم کردن ایران به عدم تمایل به راهحل سیاسی در این راستا صورت میگیرد و این در حالی است که از یک سو گرایش به گفتوگوی سوری-سوری در واقع تغییر رفتار به حساب میآید چرا که لازمه آن پذیرش دولت دمشق است. همه میدانند که بدون حضور دولت، مذاکرات سوری- سوری معنایی ندارد و از سوی دیگر متهم کردن ایران به بیعلاقگی به روند سیاسی در حالی است که گفتوگوها عمدتاً به نفع دولت سوریه و به ضرر معارضه است و دقیقاً در همین روست که گروههای تروریستی تمایل چندانی به مشارکت در گفتوگوها نداشته و خود را ملتزم به تصمیمات کنفرانسهای صلح نمیدانند.
روزنامه شرق مطلبی را با عنوان «برجام»؛ محصول دیپلماسی پیروز در ستون حرف اول خود و به قلم محمدرضا تابش اختصاص داد:
هنگامی که تعامل با جامعه بینالملل و دوركردن کشور از سایه شوم جنگ به یک خواست ملی تبدیل شد، مردان کاردان و سیاستمداران هوشمند کشور با هدایت رهبری معظم و در سایه تدبیر رهبران عالیرتبه کشور همت گماشتند و با دقت تمام و دلسوزی بایسته و منطقی جهانپسند و با درپیشگرفتن روشی جدید که گفتوگو را جایگزین مخاصمه میکرد، به دستاوردی شگفت رسیدند و با کمترین هزینه ممکن، توافقی ماندگار را برای ایران و جهان رقم زدند. اینک در یکسالگی این توافق بزرگ، شایسته است برخی از دستاوردهای آن را مورد مداقه قرار دهیم. به گفته صاحبنظران دهها دستاورد را میتوان برشمرد، اما در این مجال کوتاه میتوان به اهم آنها اشاره مختصری داشت:
١- خارجكردن ایران از شمول قطعنامههای جنگآفرین سازمان ملل و ابطال پشتوانههای حقوقی آن را که در نیمقرن اخیر بیسابقه بوده است، بدون تردید میتوان مهمترین دستاورد برجام قلمداد کرد.
٢- لغو عمده تحریمهای خانمانسوز که مانند بهمنی سهمگین، اقتصاد و امنیت ملی را هدف قرار داده بود و بازسازی روابط تجاری و اقتصادی دوباره با بسیاری از کشورهای طرازاول جهان را باید در زمره دیگر دستاوردهای ملموس و مهم برجام دانست. بازگشت عزتمندانه ایران به بازار نفت و تأثیرگذاری آن در سیاستها و تصمیمهای مهم اوپک، اقبال به سرمایهگذاری خارجی در پروژههای بزرگ ملی و فروش هواپیماهای مدرن به ایران برای نخستینبار بعد از پیروزی انقلاب.
در ستون سر مقاله روزنامه اعتماد مطلبی با عنوان « آمارهاي عجيب آقاي وزير سابق!» نوشته شده است که بخشی از آن را می خوانیم:
در اين گزاره ترديدي نيست كه يكي از مهمترين مشكلات جامعه ايران مساله اشتغال و بيكاري است. البته اين موضوع فقط مشكل ما نيست، بسياري از كشورها حتي كشورهاي توسعهيافته نيز دچار بحران بيكاري هستند، نمونه آن اسپانياست كه نرخ بيكاري به حدود ٢٥ درصد رسيده است. اخيرا نيز بانك جهاني گزارشي از روندهاي مهم جهاني منتشر كرده كه طي آن به مساله اشتغال و بيكاري نيز به عنوان يك موضوع مهم اشاره و برآورد كرده است كه طي ١٠ سال آينده بايد حدود ٦٠٠ ميليون شغل در جهان ايجاد شود. در اين گزارش وضعيت ايران نيز از حيث اشتغال و بيكاري حساس توصيف شده است. اين حساسيت ناشي از فاجعهاي است كه در دولت احمدينژاد در خصوص اشتغالزايي پيش آمد و به عنوان يكي از مهمترين شاخصهاي ناكارآمدي آن دولت شناخته شد. اين ناكارآمدي چنان بود كه حتي تاكنون كه سه سال و نيم از پايان عمر آن دولت ميگذرد، كمتر كسي به خود جرات داده بود كه در دفاع از آن دولت در زمينه اشتغال چيزي بنويسد، چرا كه غيرقابل دفاع تلقي ميشد تا اينكه در روزهاي گذشته بدترين اتفاق ممكن رخ داد و وزير اقتصاد دولت احمدينژاد دست به كار شد و يادداشتي را در مقايسه عملكرد آن دولت و دولت فعلي نوشت و خبرگزاريهاي اصولگرا نيز خوشحال از اينكه اسنادي را در دفاع از آن دولت ناكارآمد و عليه دولت موجود به دست آوردهاند آن را به عنوان «وزير اقتصاد دولت دهم با ارايه مستنداتي از مركز آمار ايران گزارش بيكاري دولت يازدهم را راستيآزمايي و دلايلي بر رد اين گزارشها ارايه كرد» تيتر كردند. ولي اين گروه و نيز آقاي وزير سابق زحمت فهم اين نكته را به خود ندادند كه اگر اين آماري كه ميگويند درست است، پس چرا تا به حال در برابر سيل انتقادات عليه آن دولت در خصوص ركود مطلق در ايجاد شغل، سكوت كرده بودند؟
روزنامه آرمان مطلبی را با عنوان « يكسالگي برجام بيمها و اميدها» به علياكبر فرازي در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند که در زیر بخشی از آن را مطالعه می کنید.
يك سال از اجرايي شدن برجام گذشت و اكنون فرصت مناسبي است تا ارزيابي همهجانبهاي از دستاوردها و مشكلات پيش روي برجام صورت بگيرد. صاحب نظران مختلفي به ارزيابي مذاكرات هستهاي، توافق وين و اجراي برجام پرداختهاند، اما لازم است نگاهي به دور از وابستگيهاي جناحي و مبتني بر واقعيت به توافق هستهاي صورتگيرد. دستاوردهاي برجام يك طيف و نه سياه و نه سفيد است. گروهي همواره سعيدارند با سياه قلمداد كردن آن، همه دستاوردهاي آن را زير سوال ببرند وگروه ديگر در پاسخ به مواضع مخالفان توافق هستهاي، دستاوردهاي اين توافق را بدون خدشه ميدانند و مكررا اعلام ميكنند كه ايران به تمام دستاوردها بر اساس اجرايي شدن برجام رسيده است.
واقعيت اين است كه برجام بايد مورد بررسي كارشناسي قرارگيرد. اگر با نگاهي واقعبينانه به برجام بنگيريم. مشاهده خواهيم كرد كه مخالفان برجام چه كساني هستند. افرادي كه درآمريكا سخن از پاره كرده برجام به ميان ميآوردند به خوبي دريافتهاند كه با اجراي برجام ايران دستاوردهاي مثبتي را در عرصه بينالملل به دست آورده، مخالفان خارجي برجام به دستاوردهای برجام اعتراف دارند و اگر چنين نبود سخن از ناديده انگاشتن برجام به ميان نميآوردند. مخالفان توافق هستهاي درخارج معترفند كه مذاكرهكنندگان ايراني درطول مذاكرات، محكم، متين، منطقي ومنطبق بر قوانين و عرف بينالملل عمل كردهاند، زيرا يكي از دستاوردهاي بزرگ برجام در صحنه بينالمللي ايجاد شكاف در۱+۵ است. اروپا، چين و روسيه برادامه اجراي برجام تاكيد دارند، زيرا معتقدند برجام سرفصل نويني درنظام بينالملل است و ميتواند سرآغازي براي پايان مناقشات بينالمللي باشد. از طرف ديگر برجام زمينه را براي تجارت خارجي ايران باز كرد و اين روزها ايران به سقف صادرات اوپك بازگشته است و چنين مواردي نشان ميدهد كه برجام در زمينه صادرات و واردات با مشكلي روبهرو نيست. بعد از برجام كشورهايي كه سهم ايران را در زمان تحريم از بازار نفتي قبضه كرده بودند در مقابل ايران در بازار نفت كوتاه آمدند. اگر برجام نبود نفت ايران بر روي آبهاي آزاد و به دست دلالهاي بينالمللي نفت به فروش ميرفت وگروههاي خاصي از جمله بابك زنجانيها، منافع ملي ايران را به جيب ميزدند.
مطلبی با عنوان " کارنامه قابل دفاع دولت" در ستون اول دفتر روزنامه ایران توسط سعید لیلاز منتشر شد:
رئیس جمهوری روز گذشته در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤالهای آنها، بخشهایی از دستاوردهای دولت را تشریح کرد. با این حال میتوان گفت روحانی بهتر از آنچه بیان کرد هم میتوانست عملکرد قابل دفاع همکاران خود در کابینه را توضیح دهد چرا که دولت روحانی در سه سال و نیم گذشته، کارها و خدمات بسیار بزرگی انجام داده است که برای ارائه یک گزارش بسیار مثبت و سرافرازانه به ملت ایران، آن هم برای عملکرد 4ساله یک دولت کفایت میکند. توجه به این نکته از آن رو ضروری است که به تازگی یکی از روزنامه مخالف دولت از رئیس جمهوری خواسته است فقط یک دستاورد برجام را مثال بزند یا اسم ببرد. این درحالی است که نه فقط از برجام، بلکه در مجموع عملکرد روحانی در سه سال و نیم گذشته، میتوان 30دستاورد را برشمرد. در ادامه، تنها به چند دستاورد، اشارهای کوتاه میکنم.
در سال گذشته متوسط قیمت هر تن کالای وارداتی به ایران، 37 دلار کمتر از سال 92 بوده است، آن هم در شرایطی که در سال 94 واردات مواد غذایی بشدت کاهش یافته است. با احتساب واردات 40 میلیون تن کالا به کشور در سال 94 میتوان گفت واردات کالا به کشور در سال گذشته 10 میلیارد دلار برای ملت ایران ارزانتر تمام شده است.
کورش شجاعی ستون یادداشت روز روزنامه خراسان را به مطلبی با عنوان بی توجهی پوتین به«بیداد «بی عدالتی»» آمریکا اختصاص داد که در ادامه می خوانید:
«بیداد کده ای » است این دنیا که برخی «دهکده جهانی» می خوانندش! جایی که ثروت تنها 8 نفر معادل نیمی از جمعیت جهان یعنی 3 میلیارد و 600 میلیون نفر است.
براساس تازه ترین آمار «آکسفام» که یک سازمان غیردولتی انگلیسی است مجموع ثروت این هشت نفر بالغ بر 425 میلیارد دلار می شود، بهت آورتر و تامل برانگیزتر از این ماجرا، سرعت رشد و افزایش بسیار نگران کننده شکاف بین اکثریت مردم جهان با ثروتمندان است، چرا که بنابر گزارش آکسفام در سال 2010 یعنی تنها حدود 7 سال پیش ، ثروت 388 نفر از ثروتمندان جهان با ثروت 50 درصد جمعیت مردم جهان برابری می کرده و حالا ثروت 8 نفر معادل ثروت نیمی از مردم جهان شده که این آمار از شدت بسیار نگران کننده رشد شکاف و نابرابری بین اکثریت مردم با تعداد معدودی از ثروتمندان جهان حکایت می کند.
این شکاف عمیق درآمدی حتما و حتما مشکلات پیدا و پنهان فراوانی برای مردم، ملت ها و جامعه جهانی به وجود آورده و پس از این نیز می تواند موجبات بروز مسائل و مشکلات فراوان تری را فراهم کند، این مهم می طلبد که نخبگان و کارشناسان و برنامه ریزان در سطوح مختلف تصمیم سازی تمهیداتی بیندیشند و لااقل برای جلوگیری از هرچه عمیق تر شدن این شکاف و گسترش هرچه بیشتر بی عدالتی حاکم، گام هایی بردارند.
روزنامه آفرینش مطلبی را با عنوان «وقتي كه قرار نيست ما بتوانيم!» در ستون سرمقاله خود به قلم حميدرضا عسگري اختصاص داد:
"روزگذشته معاون علمي فناوري رئيس جمهور در دومين کنفرانس ملي «مهندسي و تکنولوژيهاي سبز براي آينده پايدار» با پرسشي در اين زمينه که فيسبوک، ماکروسافت و برندهاي مهم تلفنهاي همراه چگونه توانستند بازارهاي جهاني را کسب کنند، افزود: اين نوع شرکتها داراي ايدههاي خلاقانه بودند که اين ايدهها موجب رشد آنها شد."
اين گفتههاي مقام علمي كشور همچون سخنرانيهاي ديگر همايشها، صحبتهايي است كه با خواندش تصور ميشود زين پس تمام بودجههاي علمي، چشماندازهاي صنعتي و امور تحقيقاتي كشور بر منطق گفته شده حركت خواهند كرد و كافي است منتظر ثمردهي اين خط و مشي باشيم!.
اما درمقام عمل نه تنها چنين گفتارهاي زيبايي محقق نميشود، بلكه هيچ عزمي براي ارتقاي تكنولوژي در بخشهاي پربازده ديده نميشود و مبنايي براي تغيير رويه فعلي وجود ندارد. تكنولوژي همواره با ثروت همراه است، لذا اگر توان علمي كشور در ساخت و توليد محصولات سخت افزاري و نرم افزاري ارتقا يابد مسلماً بار اقتصادي مناسبي براي جامعه خواهد داشت.
مشكل اينجاست كه تكنولوژي و صنايع مادر دركشور ما در انحصار اقتصاد حكومتي قرار گرفتهاند. معاون علمي فناوري رئيس جمهوري از تكنولوژيهاي سبز براي آينده پايدار سخن ميگويد و ايدههاي خلاقانه را موجب رشد بيان ميكنند اما از همين ايدهآوران و مخترعان بومي استقبالي صورت نميگيرد.