آی اسپورت نوشت - هر بار که دوربین تلویزیون امارات، تصویری از مهدی رحمتی را به نمایش میگذاشت، او را در حال صحبتکردن با همتیمیها تماشا میکردیم. شبِ گذشته، سید حتی برای لحظهای دست از توصیهکردن به خط دفاعی و حتی هافبک تیمش برای مقابل با ستارههای الاهلی برنمیداشت.
او سرمربی درون زمین تیمش بود. مرد پرتجربهای که قصد داشت به بازی مهرههای جوان تیم نظم ببخشد. یک کاپیتان، که کلوزآپِ صورتاش بهتر و شفافتر از بازوبند روی بازو، جایگاهاش در تیم را نشان میداد. رحمتی در طول بازی، مدام از استقلالیها میخواست که شجاعانه و جنگجویانه روبروی حریف بایستند و سهم خودش در این ایستادگی را نیز به خوبی انجام میداد.
سیوِ تکدست او برای مهار ایستگاهی درجه یک احمد خلیل، یکی از تماشاییترین لحظههای مسابقه بود. رحمتی در نیمه دوم نیز چند بار دستِ مهاجمان حریف را خواند و شانس گلزنی را از آنها گرفت. تساوی در امارات، میتوانست پایانبندیِ روشن یک شب درخشان برای مرد شماره یک آبیها باشد اما آقای دروازهبان، تلفاتِ وقت تلفشده برای استقلال بود.
کابوس خروجها و تیر دور، دوباره به چشمان رحمتی برگشت. او این بار دیر حرکت کرد و غافلگیر شد تا ردای قهرمان را با سیمای مرد شکستخورده عوض کند. همین یک لحظه ناامیدکننده، کافی بود تا دست استقلال در پایان بازی خالی بماند. تا استقلالیها ستایش را از بازی کلمهها با رحمتی بیرون بکشند و سرزنش را به معادله وارد کنند و نود دقیقهِ موفق رحمتی، با دقیقهِ ناموفقِ نود هدر برود.