۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۲۹۲۴۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۳-۱۲-۱۳۹۵
کد ۵۲۹۲۴۷
انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۳-۱۲-۱۳۹۵

بررسی عملكرد تبلیغاتی تیم احمدی‌نژاد؛ دوقطبی درست می‌كنم، پس هستم

«دوقطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم».

روزنامه «شرق» در ادامه می‌نویسد: بعد از انتشار سخنان مقام معظم رهبری در كلاس درس خارج فقه، مهرماه گذشته، تصور بر این بود كه دوران دوقطبی‌سازی‌هایی كه یك سر آن احمدی‌نژاد است، به پایان رسیده اما این معادله درست از چند هفته پیش به‌شدت به هم خورده است. درحالی‌كه اسفندیار رحیم‌مشایی تهدید كرده است در صورت رد صلاحیت حمید بقایی، جامعه گرفتار دوقطبی خواهد شد اما تحلیلگران سیاسی معتقدند از قضا‌ آمدن دوباره جریان احمدی‌نژاد است كه بر این فضای دوقطبی دامن خواهد زد.

اگرچه فضای انتخابات ایران در بیست‌واندی سال اخیر هیچ وقت از دوقطبی‌سازی گریزی نداشته اما این دوقطبی در سال‌های ٨٤ و٨٨ به اوج خود رسید. درست در دو مقطعی كه یك طرف مناقشه فردی به نام محمود احمدی‌نژاد قرار داشت. مهم‌ترین گزینه مقابل محمود احمدی‌نژاد برای این دو‌قطبی‌سازی در این سال‌ها همواره مرحوم اكبر هاشمی‌رفسنجانی بود. 

او سال ٨٨ هم با پیونددادن رقبا به هاشمی‌رفسنجانی به طور مستقیم و غیرمستقیم، سعی در بازتولید این دوقطبی كرد. محمود احمدی‌نژاد كه بعد از معرفی غیرمستقیم حمید بقایی به عنوان نامزد جریان منسوب به خود حضورش در عرصه عمومی را شدت داده و بیانیه‌هایی به بهانه دفاع از خود و با هدف حمله به دولت منتشر كرده است، شاید بتواند دوباره فضای ٨٤ و ٨٨ را تكرار كند. شیوه‌ای كه البته مختص به جریان احمدی‌نژاد نیست و سایر اصولگرایان هم از آن بهره می‌برند.

سخنرانی‌های مشایی و بقایی و بیانیه‌های احمدی‌نژاد دست‌كمی از حملات مهرداد بذرپاش و سعید جلیلی به دولت ندارد. با وجود این شباهت‌ها با این حال بخشی از اصولگرایان اصولا تمایلی به دیدن بخش دیگر خود ندارند. آنها كه زمانی خود عامل برآمدن این جریان بودند، حالا خود را به ندیدن می‌زنند. محمدرضا باهنر، عباسعلی كدخدایی و حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم تاكنون به طور مشخص اعلام كرده‌اند كه درباره بقایی و احمدی‌نژاد اظهارنظر نمی‌كنند.

بیشترین آسیب را به اصولگراها می‌زند

ناصر ایمانی تحلیلگر سیاسی با اشاره به اینكه «من با این نظر كه آمدن آقای بقایی نوعی پروژه دوقطبی‌سازی است، كاملا موافقم»، به «شرق» می‌‌گوید: «تردیدی نیست كه بقایی از طرف احمدی‌نژاد آمده است تا جایی كه مشایی هم صراحتا از او حمایت كرده است اما درباره اینكه حملات آقای احمدی‌نژاد به دولت در راستای تكرار همان دوقطبی‌سازی‌هاست، باید بگویم كه در وهله نخست او حق دارد به عنوان رئیس دولت سابق، از عملكرد خودش دفاع كند، فارغ از درستی یا نادرستی آن. اما آنچه جای سؤال دارد این است كه چرا یك سال یا دو سال قبل شروع به دفاع نكرد؟ چرا در آستانه انتخابات شروع به دفاع كرده است؟ همین ماجرا را مشكوك می‌كند. به نظر من این مسیری كه ایشان می‌رود، كاملا در ادامه روند گذشته است».

او با اشاره به اینكه احمدی‌نژاد جایگزین‌های زیادی برای دوقطبی‌سازی دارد، می‌گوید: «او نه‌تنها با روحانی و دولتش بلكه با اصولگراها هم می‌تواند دوقطبی‌سازی كند. ایشان به هر حال می‌خواهد با مطرح‌كردن بقایی، در داخل اصولگراها هم رأی‌شكنی كند. به اعتقاد من آسیبی كه او با قطبی‌كردن فضا به جامعه وارد می‌كند، برخلاف آنچه برخی فكر می‌كنند، صرفا به دولت و اصلاح‌طلبان و روحانی مربوط نیست بلكه بیشترین آسیب را به اصولگراها خواهد زد، چون پایگاه رأی بقایی از پایگاه رأی‌ اصلاح‌طلبان نیست. دلیل دیگری كه برای این گفته‌‌ام دارم این است كه احمدی‌نژاد فقط به هاشمی حمله نمی‌كرد بلكه او كل تاریخچه انقلاب را زیر سؤال می‌برد. سال ٨٨ او به ناطق هم حمله كرد، عملكرد بنیاد شهید زمان مهدی كروبی و حتی عملكرد سپاه دوران رضایی را هم زیر سؤال برد».

این تحلیلگر سیاسی در ادامه می‌گوید: «نباید از این نكته غافل شد كه احمدی‌نژاد بین یك‌سری از اقشار پایگاه دارد. عده‌ای در زمان ایشان حمایت مالی شدند درحالی‌كه الان خیلی بهره‌ای از آن حمایت‌ها نمی‌برند. احمدی‌نژاد می‌داند با مدیریت یك فضای دوقطبی چه بهره‌ای از آن خواهد برد».

واكنش احمدی‌نژاد به روحانی طبیعی است

واعظ‌آشتیانی اما می‌گوید كه چندان ایده دوقطبی‌سازی از سوی جریان احمدی‌نژاد را قبول ندارد. او می‌گوید: «هر سناریویی در شرایط خودش می‌تواند پاسخ دهد. من كمی بعید می‌دانم كه آنها هم دنبال تكرار همان سناریو باشند، بیشتر فكر می‌كنم كه احمدی‌نژاد فارغ از هرگونه قضاوت، به دنبال اثبات حقانیت عملكرد خودش است. فارغ از قانع‌شدن یا نشدن مخاطب و با توجه به اینكه مردم حافظه تاریخی خوبی دارند.

 به نظرم احمدی‌نژاد آمده تا از خودش دفاع كند و این بهانه را هم دولت روحانی به او داه است. هر اتفاقی رخ داد، گفتند به دولت قبل مربوط است، الان هم زمان دفاع احمدی‌نژاد است. احمدی‌نژاد فرد باهوشی است؛ اگر می‌خواست در این چهار سال مدام پاسخ بدهد، وجاهتش از بین می‌رفت».

آنها دچار توهم هستند

حمیدرضا جلایی‌پور اما معتقد است جریان احمدی‌نژاد در همانندسازی‌های خود دچار یك اشتباه اساسی است. او به «شرق» می‌گوید:«مشكل جریان‌ آقای احمدی‌نژاد این است كه پیروزی سال ٨٤ را علامت توانایی خودشان قلمداد می‌کنند. درحالی‌که این‌طور نیست. پیروزی آن سال اولا نتیجه اشتباه اصلاح‌طلبان بود که با چند کاندیدا وارد مبارزه انتخاباتی شدند و دوم انسجام تندروها (که متکی به حمایت دولت پنهان بودند) در حمایت از او بود. 

تندروهای جریان اصولگرا از سال ٧٦ با آقای هاشمی مسأله داشتند و سال ٨٤ بعد از ناكامی هشت‌ساله دوره خاتمی همه متوسل به مردم‌انگیزی احمدی‌نژاد شدند. نكته دوم كه نباید فراموش كرد این است كه در مرحله دوم انتخابات سال ۱۳۸۴ با آن همه تخریبی كه روی هاشمی شد و او را به عنوان نماد فساد معرفی کرده بودند، نه‌فقط احمدی‌نژاد بلكه هركس دیگری هم به مرحله دوم می‌رفت، در برابر هاشمی پیروز می‌شد».

او اضافه می‌كند: «حالا با اینكه شرایط سال ٩٦ دیگر شبیه سال ٨٤ نیست، این اطرافیان احمدی‌نژاد هنوز «توهم توانایی» دارند. حركت‌هایی هم كه الان انجام می‌دهند، در امتداد همین توهم است. احمدی‌نژاد پیروزی سال ٨٤ خود را محصول توانایی خودش می‌داند درحالی‌كه دیدیم در دور دوم وقتی احمدی‌نژاد را منحرف اعلام کردند، انسجام اصولگرایان تندرو در اطراف او منتفی شد؛ فقط از او خودش ماند و مشایی‌اش».

جلایی‌پور اضافه می‌كند: «احمدی‌نژاد فكر نمی‌كرد دولت روحانی به موفقیت نسبی دست پیدا كند و از نهی مقام معظم‌ رهبری مبنی بر بازگشت او هم دلخور است. اگر اندازه خود را بدانند، متوجه خواهند شد كه در یك فضای خلأ سال ٨٤ روی كار آمدند و این فضا برای او قابل تکرار نیست. 

احمدی‌نژاد هنوز فكر می‌كند پدیده است درحالی‌كه در عالم فرض اگر یك اصولگرا مانند ناطق‌نوری یا لاریجانی رئیس‌جمهوری شده بود، سهمی كه به كل جریان احمدی‌نژاد می‌رسید، به اندازه اداره یك استان هم نبود. همین توان ناچیز آنها بود که در هشت سال دوره مهرورزی (۱۳۸۴-۱۳۹۲) بی‌خود و بی‌جهت کشور را با انواع بحران‌ها روبه‌رو کردند».
ارسال به دوستان
وبگردی