روزنامه آفرینش نوشت:
نخستين روز ثبت نام داوطلبان کانديداتوري رياست جمهوري در محل ستاد انتخابات کشور در وزارت کشور درحالي برگزار شد كه شاهد حضور برخي افراد بوديم كه هيچ وجه مشتركي با انتخابات و سياست نداشتند. البته اين به منزله بي احترامي يا محدود كردن افراد براي حضور در ثبت نام رياست جمهوري نيست، اما در بطن اين ثبت نامهاي بي پشتوانه مسئلهاي فرهنگي نهفته است.
اين نقيصه فرهنگي- رفتاري در كشور ما به عنوان يك زخم كهنه شناخته ميشود. "ميل براي ديده شدن" از جمله ضعفهايي است كه در خصوصيات اخلاقي بسياري از ما وجود دارد. البته اين خصلت درجاي خود مناسب و عقلاني است، اما بروز آن به صورت واكنشهاي غير اصولي، موجب تناقضاتي ميشود كه ميتوان نمونه آن را در ثبت نام كانديداهاي رياست جمهوري مشاهده كرد.
افرادي كه نه از تحصيلات مناسب برخوردارند و نه تجربه كار اجرايي، در روند ثبت نام كانديداهاي رياست جمهوري چه مي كنند؟! آيا تمام اين افراد از باب احساس مسئوليت پا به عرصه مي گذارند و با آرايش و سر و وضع متفاوت خود قصد تكيه برمسند رياست جمهوري دارند؟!
البته اين خصيصه اخلاقي تنها مربوط به افراد عادي نيست، بلكه سياسيون ما نيز از اين ميل به ديده شدن در عذابند و نه فقط در محل ثبت نام، بلكه در محافل مختلف، شهرها، مساجد، مراكز عمومي و... حضور مييابند تا اندكي از اين ميل ارضا شود و زمينه را براي رسيدن به خواسته اصلي كه ميل به قدرت ميباشد فراهم سازند.
متاسفانه ميل به ديده شدن در بسياري از موارد به سبب پوشش و پنهان كردن ناتوانيهايي است كه در جريان انجام امور وجود دارد. به عبارت بهتر آن دسته از افرادي كه در موضوع خاصي تجربه و توان كافي ندارند، سعي ميكنند با بزرگ نمايي و حضور در انظار عمومي آن كمبودهاي شخصيتي و اجرايي را مخفي نمايند.
براي واضح تر شدن اين مفهوم بهتر است ازخود بپرسيم كه علت اين تعداد كثير براي ثبت نام رياست جمهوري از بابت چيست؟ آيا درتمام دنيا روند كار اين چنين است. البته ممكن است آزادي عمل براي تمام اقشار وجود داشته باشد، اما حقيقتاً جوامع توسعه يافته نيز همچون ما رفتار ميكنند؟
مشكل اينجاست كه در كشور ما افراد نقش و جايگاه خود را نميپذيرند و سعي دارند با ظاهرنمايي خود را بالاتر و قويتر از آن نشان دهند كه هستند. نكته جالب ديگر در اظهارات داوطلبان ثبت نام كننده، اعم از افراد عادي تا كساني كه به طريقي دستي بر آتش سياست و امور اجرايي دارند، ادعاي نقش منجي و نجات دهنده بودن، ميباشد.چه آنها كه براي ديده شدن در رسانهها و جلب توجه عمومي به اين عرصه پا گذاشتهاند و چه آنها كه به طور جدي با سازوكار سياسي براي رياست جمهوري ثبت نام كردهاند، همگي مدعياند كه به قصد نجات مردم آمدهاند. اين موضوع بيانگر اين مسئله است كه واقعاً جامعه دچار خسران و ضعفهاي عديدهاي گرديده است و همه از اين ضعف عمومي براي رسيدن به خواسته خود استفاده ابزاري ميكنند. گرفتاريهاي اقتصادي، معضلات اجتماعي، درهم تنيدگي هاي سياسي، بداخلاقي و... از جمله ضعفهايي است كه جامعه ما به آن دچار شده و همه كانديداها در شعار خود سعي ميكنند بر روي اين نقاط دست بگذارند و ازآن به نفع خود استفاده كنند.
با دركنار هم گذاشتن اين مسائل به اين جمع بندي ميرسيم كه هنوز كشور ما در ابعاد توسعه سياسي و بينش دموكراسي به جايگاهي نرسيدهاست كه افراد خود را شايسته دخالت درامور خطيري همچون رياست جمهوري نبينند و بيهوده وقت و هزينه كشور را صرف اميال بي ارزش نكنند. متاسفانه اين عارضه در غياب شايسته سالاري در لايههاي مختلف جامعه ما نفوذ كرده و از افراد عادي تا دست اندركاران سياسي، به دنبال ديده شدن و كسب قدرت هستند، درحالي كه صلاحيت احراز آن را ندارند.