روزنامه آفرینش نوشت:
اين روزها به واسطه پخش برنامه كانديداهاي رياست جمهوري از سيما، مردم ساعات بيشتري را براي تماشاي اخبار و برنامههاي اختصاصي نامزدها صرف ميكنند. به همين سبب بيشتر درجريان مسائل تخصصي همچون توليد، اشتغال، بيكاري، سرمايه گذاري، صنعت و... قرار ميگيرند.
هريك از نامزدها به سهم خود به بيان ضعفهاي موجود ميپردازند و درادامه وعده مي دهند كه توان تغيير اين وضعيت را دارند و ميتوانند در دوران رياست جمهوري چهارساله شرايطي به مراتب بهتر براي كشور و ملت رقم بزنند. وعدههايي كه آمال و آرزوي هرملتي است، و به خصوص ملتي كه زير بار انواع تحريمهاي مالي و سياسي خميده شده بود و اكنون چند صباحي است كه بارآن كمي سبك تر شده است.
اما همچنان بيكاري وجود دارد، ركود در توليد و صنعت حاكم است، ازدواج جوانان به امري بسياري دشوار مبدل شده و موارد بسيار ديگري كه بيان هريك نياز ساعتها بحث و گفتگو دارد. لذا با ديدن برنامهها و مناظرههاي انتخاباتي اين ابهام براي هرايراني به وجود ميآيد كه چرا اين وعدهها اجرايي نميشود؟!
مگر تمام اين كانديداها از مديران و مسئولان اين نظام نيستند، مگر چهره هاي شناخته شده براي ملت و كشور نيستند، مگر حرف و كلامشان به عنوان سندي معتبر براي حكومت قلمداد نميشود، پس چرا حرفها و وعدههايشان را جدي نميگيريم؟! آيا تاملي در وعدههاي آنها كردهايم. مسلماً اشخاصي كه تاييد صلاحيت شدهاند، ملاكهاي لازم براي اداره كشور را دارا بوده و اعتمادي از سوي كليت نظام برآنها وجود دارد.
ولي هيچگاه از آنها خواسته نشده براي بيان ادعاهاي خود سند و مدركي رو كنند. اگر كل وعدههاي كانديداهاي حاضر دركنار هم قرار دهيم، تمام مشكلات كشور اعم از اشتغال، توليد، رونق اقتصادي، مبارزه با فساد، اصلاح نظام مالياتي، نظارت برگمركات، بهبود اوضاع معيشتي مردم با چندبرابر شدن يارانهها، پرداخت سهم استان ها از بودجه كل كشور، تعامل با دنيا و ارتقاي توان داخلي، و... حل شده و ديگر ما مشكلي نخواهيم داشت! چرا اين كانديداها كه چنين ادعاهايي را مطرح ميكنند پس از انتخابات برنامهها و طرحهاي خود را به دولت منتخب نميدهند؟!
اصلاً از سوي ديگري به موضوع نگاه كنيم. چرا حكومت و نهادهاي نظارتي همچون شوراي نگهبان كه تاييد صلاحيت نامزدها را تعيين مي كند از آنها نميخواهد تا برنامههاي ادعايي خود را ارائه كنند تا دولت منتخب نيز به اجراي آن و سازندگي كشور مبادرت ورزد؟! اصلا چرا مجمع تشخيص به عنوان مشخص كننده مسير توسعه كشور در چشماندازهاي مختلف از اين برنامهها و مجريانش براي بهبود شرايط بهره نميبرند؟!.
پاسخ واقع بينانه به اين ابهامات چيزي نيست جز"شعار زدگي"!!. يعني دادن شعارهايي كه پشتوانه عملي نداشته و صرفاً براي جلب آرا و توجه افكارعمومي به شخص و جريانهاي سياسي مطرح ميشود. اين مسئله تاسف آور است كه نيروها و مديران كشور صرفاً از باب رسيدن به قدرت، تمام خواسته ها و آرزوهاي ملت را ابزاري براي انتخاب شدن قرار ميدهند. اما بعد از آنكه پيروز شدند ديگر خبري از اين آتش وعدهها ديده نمي شود و يا صرفاً براي عوام فريبي شعارها بدون عمل براي عموم تكرارميشوند.
خوشبختانه يا متاسفانه، كشور ما طي چندين دوره انتخابات مختلف در كشور با اين قبيل رفتارها و آفت شعار زدگي به خوبي آشنا هستند و جنس آن را خوب ميشناسند. لذا اين انتظار از تمام افراد جامعه وجود دارد تا با شناخت كافي و استفاده از دادههاي موجود در مورد عملكرد افراد انتخاب صحيح را انجام دهند. چرا كه بدون تعارف بيشتر اين وعدههاي مطرح شده هيچ پشتوانه عملي ندارد و از سوي ديگر به سبب نبود ساختار حزبي در كشور هيچ پاسخگويي عملي در مقابل مردم درنظر گرفته نشده است.
افراد با شعارهاي پر زرق و برق به قدرت ميرسند و پس از گذشت دوران رياست بدون آنكه به نهاد و حزبي پاسخگو باشند، كشور و ملت را با كوهي از مشكلات و گرفتاريها رها ميكنند و به دنبال منافع خود و جريان سياسيشان ميروند. پس بايد جامعه با انتخاب صحيح خود پاسخ اين شعارزدگيها را بدهد و مانع از هدر رفت توان كشور به دست كساني شود كه كارنامه مناسبي براي اداره مملكت ندارند.