۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۸۷۵۱۸
تاریخ انتشار: ۱۹:۴۷ - ۳۰-۱۰-۱۳۹۶
کد ۵۸۷۵۱۸
انتشار: ۱۹:۴۷ - ۳۰-۱۰-۱۳۹۶

داستان عجیب و تمام نشدنی کورس گنبد

اصل داستان بسیار ساده است؛ مصادره تام و تمام ورزش سوارکاری با عنوان "خودگردانی". تصمیماتی که منجر به خروج از چارچوب نظارت فدراسیون ملی بشود. فدراسیونی که اگرمسئولین پیشین اش در تمام آن سال های دور با کم توجهی و بی عنایتی، جامعه سوارکاری گنبد را دلخون کرده بودند اما مدتی است که از ثبات، قانون گرایی، شفافیت مالی و جنبه نظارتی خود سخن می گویند.

روز گذشته یک بار دیگر کورس سوارکاری گنبد با حواشی همراه بود که نگرانی های مسولان رسمی را بیش از پیش کرده است.

به گزارش "ورزش سه"، گنبد اگر نزدیک به یک قرن، به پایتخت سوارکاری ایران معروف بود و به آن می بالید، این روزها حال خوشی ندارد. همین هفته پیش بود که میدان سوارکاری اش تبدیل به میدان جنگ شد و در حین درگیری با قمه وچماق شش نفر مجروح روی دست جامعه سوارکاری گذاشت و داستان به آژیر قرمز خطرآفرینی رسید.

چه کسانی چنین می خواهند که در آتش اختلافات بدمند و در شهری که تاریخ آن به اسب ها و سواران اش شهرت یافته است پای در معادلات غیرمرسومی بگذارند که تنها دلخوشی مردمان سختکوش آن خطه را از بین ببرند؟

اما این قصه سر دراز دارد ، اگرچه اصل داستان بسیار ساده است؛ مصادره تام و تمام ورزش سوارکاری با عنوان "خودگردانی". تصمیماتی که منجر به خروج از چارچوب نظارت فدراسیون ملی بشود. فدراسیونی که اگرمسئولین پیشین اش در تمام آن سال های دور با کم توجهی و بی عنایتی، جامعه سوارکاری گنبد را دلخون کرده بودند اما مدتی است که از ثبات، قانون گرایی، شفافیت مالی و جنبه نظارتی خود سخن می گویند.

می گویند که طبق قانون، مسابقات باید زیر نظر فدراسیون برگزار شود و چیز غریبی هم نمی گویند. پروژه حذف فدراسیون و محلی کردن این مسابقات که تاریخچه ، پیشینه و فرهنگ عظیمی را با خود حمل می کند.

آیا اگر سوارکاری مطلقا از حوزه وظایف نظارتی فدراسیون بیرون آمده و تبدیل به یکسری بازی های "خودگردان" شود، فردا سنگ روی سنگ بند می شود؟ فردا ارومیه به عنوان مهد والیبال ، همدان پایتخت هاکی ، تبریز مهد دوچرخه سواری، مازندران به عنوان پایتخت بلامنازع کشتی، و بقیه شهرهای ورزش خیز ادعایی در مورد رشته های مورد ادعای خود نخواهند داشت که مدعی خودگردانی مطلق شوند تا فرمانروایی این رشته های مادر را در دست خود بگیرند؟

آیا اینکه فدراسیون سوارکاری ایران معتقد است مسابقات گنبدکاووس باید تحت نظارت فدراسیون بوده و فعالیت هایش از لحاظ مالی و قانون پذیری و دوپینگ ، مستند و نظارت پذیر باشد حرف غلطی می زند؟ یا به عبارتی دیگر وقتی فرستادگان بازرسی وزارت ورزش در گزارش های خود از عدم شفافیت در امور مالی سخن می گویند داستان وجه دیگری نیز پیدا می کند.

مساله دیگر اینکه در تمام فدراسیون های ملی دنیا، تمامی مسابقات زیرمجموعه ، در هر شهری و هر رده ای، از طریق فدراسیون ملی و افسران دوپینگ وابسته به آن، برای تشخیص به مراکز رسمی و بین المللی کنترل دوپینگ فرستاده می شود نه اینکه مسئولین هر مسابقه محلی، نمونه گیری های خود را به صورت خودسر و مستقیم و بدون دخالت فدراسیون های ملی به مراکز تشخیص دوپینگ در خارج بفرستند.

چنین است که حالا دیگر افکارعمومی جامعه سوارکاری کشور و بخش اعظمی از مالکین اسب ها، از فضای حاکم بر سوارکاری گنبد نگرانند. نگرانند که شرطبندی های بدون چارچوب امنیت بازی ها را نابود کرده و هر هفته چنین زخمی هایی روی دست ها بگذارد و لذت این ورزش ملی اسلامی با آن پیشینه قابل افتخار تاریخی چنان از بین برود.

این روزها اوضاع دوپینگ در گنبد چنان نا مساعد است که مخاطبان این ورزش مهیج و پول ساز از مقایسه ای طنازانه سخن می گویند. از اینکه چگونه می توان اسب های بیست میلیون تومانی را با کمک داروهای دوپینگ 5 هزارتومانی، شیر کرد و به میدان فرستاد تا پوزه اسب های چهارصدمیلیونی را بر زمین بزنند. سقوط کیفی سوارکاری گنبد اگرچه دودش به چشم تمام جامعه سوارکاری می رود اما اصل ضرر و زیانش گنبد را درگیر می کند که زندگی بسیاری از مردمانش به "صنعت اسب" بسته است.

اکنون دیگر شرایط طوری شده که گروهی متشکل از مالکان قدیمی و اسبدارهای مجرب، در ملاقاتی با معاونت وزارت ورزش، خواستار بازگشت مجدد مدیریت اجرایی مسابقات اسبدوانی در شهرهای زیرنظارت فدراسیون سوارکاری شده اند و معتقدند که سلامت این مسابقات از لحاظ دوپینگ کاملا به خطر افتاده است. نمونه های دوپینگی که باید زیر نظر افسران رسمی کنترل دوپینگ، در پروسه های مخفی و برای تشخیص باید به آزمایشگاه معتبر فرانسه ارسال شود نه کلینیک های غیررسمی خارجی. این روزها سوارکاری گنبد در آتش اختلافات می سوزد و میدان سوارکاری اش با داستان هایی درگیر است که فضا را مکدر می کند.

پرونده سوارکاری گنبد روز به روز قطورتر می شود و دنبال فریادرس می گردد. فریاد رسی که در مقابل آدم های زیاده خواه قد علم کند و از راه های حقوقی، راه خروجی برای این بحران ها بیابد که ورزش سوارکاری در گنبد (پایتخت خود) به ساحل آرامش برسد. ورزشی که منجر به مجروحیت شش نفر شود، این پتانسیل را دارد که خود به اغما برود و عاشقانش را پراکنده سازد. اکنون مقامات محلی نیز وظیفه دارند در کمال آرامش، قانون را سرمشق قرار دهند و یاغی ها را از خود برانند، نه که بر آتش بدمند. گنبد نیازمند آشتی ملی و رواداری ست.

ارسال به دوستان
وبگردی