۱۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۸۹۸۶۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۴ - ۱۱-۱۱-۱۳۹۶
کد ۵۸۹۸۶۵
انتشار: ۰۸:۱۴ - ۱۱-۱۱-۱۳۹۶

روزنامه خراسان نوشت: بامداد یازدهم دی ، همسایگان یک زوج جوان در بولوار آموزگار مشهد با شنیدن فریادهای دلخراش زن همسایه، از واحدهای آپارتمانی بیرون آمدند .

 همسایگان که از ساعتی قبل درگیر ماجرای تهدید و ایجاد رعب و وحشت توسط مرد 27 ساله بودند، با دیدن چاقوی خون آلود در دست «وحید» (همسایه طبقه اول) بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتند.

  دقایقی بعد گشت پلیس به محل حادثه رسید اما با دیدن وضعیت وحشتناک در محل، تقاضای نیروی کمکی کرد. ماموران انتظامی که مرد جوان را در حال خودزنی دیدند با کشیدن سلاح و استفاده از اسپری، فرصت اقدامات خطرناک بعدی را در حالی از وی گرفتند که او همسر 25 ساله اش را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود.

لحظاتی بعد «وحید» به بیمارستان شریعتی مشهد انتقال یافت و مورد مداوا قرار گرفت.

 با اعلام این حادثه دلخراش به بازپرس ویژه قتل عمد، عازم بیمارستان شد. بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که زن 25 ساله با وارد آمدن ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.این در حالی بود که آثار خودزنی و خراشیدگی روی شکم مرد 27 ساله نیز نمایان بود. تحقیقات مقدماتی مقام قضایی  نشان می داد: «وحید» در پی بروز اختلافات خانوادگی و با چاقو همسرش را از پشت سر هدف قرار داده و به طرز وحشتناکی به قتل رسانده است. در همین حال بازپرس ویژه قتل عمد با صدور دستور انتقال جسد زن 25 ساله به پزشکی قانونی، از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز خواست بررسی های خود را درباره چگونگی وقوع این حادثه ادامه دهند.

 پس از بهبودی نسبی متهم به قتل، وی در حالی که حلقه های قانون بر دستانش سنگینی می کرد با دستور قاضی میرزایی به محل وقوع جنایت، هدایت شد تا جزئیات این قتل هولناک را مقابل دوربین قوه قضاییه فاش کند!متهم این پرونده جنایی با تفهیم مواد قانونی از سوی بازپرس ویژه قتل عمد که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بازگو کند، بعد از معرفی کامل خود گفت: از مدتی قبل دچار بیماری روحی بودم. پزشک معالج به همسرم گفته بود که باید مرا در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد بستری کند. این در حالی بود که مدت اجاره واحد آپارتمانی در طبقه اول تمام شده و قرار بود ما به طبقه همکف نقل مکان کنیم.در حال جمع آوری اسباب واثاثیه منزل بودیم و همسرم تصمیم داشت صبح روز بعد مرا به مرکز روان پزشکی معرفی کند. در همین حال من احساس می کردم افرادی در تعقیب من هستند و می خواهند مرا به بیمارستان ببرند! از سوی دیگر نیز همسرم برای جمع کردن لوازم منزل کمک نمی کرد به این خاطر با یکدیگر به جر و بحث پرداختیم!

در همین لحظه من دختر هفت ماهه ام را به آغوش گرفتم و با برداشتن چاقوی بزرگ به در منزل همسایه روبه رویی رفتم و از آن ها خواستم تا به اورژانس زنگ بزنند و بگویند که حال زنم خوب نیست!! ولی آن ها این کار را نکردند! در این هنگام به طبقه همکف رفتم و بعد از کشیدن حشیش، دوباره بازگشتم. دچار توهم شده بودم که همسرم را با چاقو به قتل رساندم!  یکی از همسایگان این متهم نیز در مراحل تحقیقات این پرونده جنایی به قاضی میرزایی گفت: آن ها زوج آرامی بودند و هیچ گونه مزاحمتی برای همسایگان ایجاد نمی کردند اما آن شب در منزل جشن تولد بر پا بود بعد از رفتن مهمانان جشن، ناگهان «وحید» با چاقو ما را تهدید کرد که با اورژانس تماس بگیرید! ما هم ترسیده بودیم!

به او گفتم اجازه بده به خانه شما بیایم تا مشکل را حل کنیم! اما او گفت: موضوع خانوادگی است و به شما ربطی ندارد!همسایه متهم به قتل ادامه داد: او با چاقو محکم به در و دیوار می کوبید و ما سعی داشتیم همسر او را از معرکه خارج کنیم ولی او همسرش را به داخل منزل کشید! در این هنگام ما با اورژانس و پلیس تماس گرفتیم اما او همسرش را به شدت با چاقو مجروح کرده بود! وقتی پلیس به محل رسید و اسلحه را به سمت او نشانه رفت به ناچار چاقویش را انداخت که بعد کارآگاهان آن را ضمیمه پرونده کردند.

ارسال به دوستان
وبگردی