عصر ایران؛ مصطفی داننده- در روزهای نه چندان دور در ایران، ثروتمند به کسی گفته میشد که کار تولیدی میکرد. خیلی از آنها بنز هم داشتند. وقتی در خیابان بنزی میدیدید در بسیاری از مواقع صاحب آن یک کارخانه دار یا تولید کننده بود.
آنها به واسطه تولید خود، شغل هم ایجاد میکردند. پولدار هم بودند.البته مالیات هم میدادند.
تولید آنها باعث میشد مردم از اجناس ایرانی استفاده کنند. چون نان بخشی از مردم وابسته به این تولید بود. بسیاری از خانوادهها در این چرخه زندگی میکردند.
حالا اما داستان فرق کرده است. قفلی به در تولید خورده است. بسیاری ار سرمایه دارها دیگر حاضر نیستند پول خود را وارد تولید کنند. تولید تنها و تنها شکست و از دست رفتن سرمایه را با خود به همراه دارد. بسیاری میترسند پول خود را وارد تولید کنند.
عدم حضور این افراد در تولید باعث شده است، موج بیکاری کشور را بردارد. وقتی تولید نباشد، کار هم نیست.
پولدارها در بازار پر ریسک ایران حاضر نیستند پول خود را هزینه کنند. آنها میروند ساختمان میسازند. آنها میروند دلار میخرند. آنها میروند ماشین میخرند.
وام تولید میگیرد اما کار تولیدی نمیکند. چون سودی ندارد. همان پول را وارد ساخت و ساز میکند و خانهها را میفروشد و هزار هزار سود میکند.
هنوز فراموش نکردهایم در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 به دلیل سه برابر شدن قیمت دلار، طبقه پولداران در ایران گسترده تر شد و بسیاری به سودهای هنگفتی رسیدند.
این سبک ثروتمند شدن باعث شد بسیاری به دنبال این باشند که از این طریق وارد جرگه پولدارها شوند. صف طویل مردم برای خرید دلار به خوبی حکایت از این معنا دارد.
معمولا بازاریهای قدیم وقتی میخواهند یا میخواستند به ماجرای پولدار شدن خود اشاره کنند میگفتند من خودم پادو بودم یا تو بازار بار میبردم. این یعنی رسیدن به ثروت پله پله طی میشده است. حالا اما در بازار بسیاری دوست دارند ره صدساله را یک شب بروند.
این سبک پولدار شدن یکی از زمینهها ناامیدی نسل جوان ایران است. آنها میبینند که برخی یک شب پولدار میشوند و آنها با سالها کار تنها یک قدم رو به جلو برداشتهاند.
اینکه جوان تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده ایران به دنبال مهاجرت است یک دلیل مشخص دارد. او تصور میکند که میتواند در آنجا به هدف خود برسد. چون میبیند مثلا خانم رولینگ به خاطر نوشتن کتاب هریپاتر تبدیل به یکی از ثروتمندان انگلستان میشود.
کسی به یاد ندارد فردی در ایران به خاطر یک کتاب پولدار شده باشد.
تک بعدی شدن ثروت در ایران زمینه ناامیدی در بین جوانان را فراهم کرده است.
باید کاری کنیم که جوانان بدانند با تولید و ایجاد اشتغال میشود ثروتمند شد. این تلاش میتواند جوانان را در کشور ماندگار کند و آنها باامید به آینده نگاه کنند.
خداييش اگر کسي يه همچين کتابي تو ايران مي نوشت اجازه چاپ بهش مي دادن؟
خيلي مثال در مورد همين کتاب مي خوام بزنم اما مي دونم سانسور مي کني!
ببینید همین 8 ماه پیش اگه کسی رفت دلار خرید یا رفت ماشین خارجی خرید با تصمیم ها مسئولین باز تاکید میکنیم با تصمیمهای مسئولین الان در عرض هشت ماه حداقل 40 درصد سود کرده خوب یک جوان با چه امیدی درس بخواند ؟؟ بعد با کلی بدبختی کاری پیدا کند و ماهی یک میلیون حقوق بگیرد انگاه میبیند یک ادم بیسواد که فقط پول دارد به ناگاه به ثروت انچنانی میرسد .
مقصر اصلی مسئولان هستند .
انها باید حداقل یک نگاهی به کشورها اروپایی بیاندازند ببینید در کشورهای درست و حسابی کار و تلاش و تخصص ارزش دارد در وهله اول نه پول از دلالی و خرید و فروش و اجاره دادن ملک انچنان مالیاتی میگیرند که پولدارها اصلا سراغ این کارها نمیروند و احتکار ارز و ... که کالاهای اساسی مردم هستند با جریمه و زندان شدید همراه است اما در ایران ....سخت ترین کار تولید و کار است و دولت و مجلس همه شرایط را برای دلالی دلار و ارز و خانه و زمین و ماشین مهیا کرده اند و این نتیجه امروز جامعه است که میبینید .
دو تا خونه اجاره بده یک عمر بخور بخواب و کیف کن نه مالیاتی نه چیزی ...
کار کیلو چنده ....
نتیجه اینه که شاهد ظهور جماعتی تازه به دوران رسیده در جامعه هستیم.....
و تاسف برای این کشور....
در نمایشگاه شرکتهای دانش بنیان شیراز-قبل از امضای نهایی برجام- استاندار فارس برای بازدید از غرفه ها آمده بود و وقتی تولیدکنندگان از قوانین دست و پاگیر و عدم بستر لازم جهت تولید می نالیدند استاندار فقط یک جواب داشت: "بعد از برجام همه این مسائل درست می شه!!!"
بله درست شد! شرکت تولیدی تجهیزات hightech پزشکی (بله درست خواندید) در شیراز تعطیل شد... و البته هزاران کارخانه و کارگاه تولیدی دیگر در شیراز و دیگر نقاط کشور
اینجا ایرانه
دم عید است در ارزوی یک کشف نو هستم
تا کی باید تحقیر شویم ؟!
این برخی مقالات عصر ایران که به جای نق زدن و انتقاد صرف دنبال ارائه راه حل و حل مشکلات است باعث میشه با توجه به عدم تطاب تفکرات سیاسی آن را دنبال کنم.