در نظريه بازيها كه كاربردهاي گوناگوني از جمله در سياست و رفتار دارد، يك نوع بازي به نام «جوجه» وجود دارد كه برای درک و تحليل برخی رفتارهای سياستی مهم است. نمونه مشهور آن اين است كه روي يك پل كه يك خودرو حركت ميكند، دو راننده با سرعت و از دو سوي جاده به سوي يكديگر حركت ميكنند. هر راننده دو راه در پيش دارد. اول اينكه به مسير خود ادامه دهد، اگر هر دو اين كار را انجام دهند، طبعاً تصادف ميكنند.
و برحسب وضعيت ايمني راننده و مقاومت خودرو هر دو متضرر ميشوند و البته كسي كه در خودروي گرانقيمتتري نشسته نيز زيان بيشتري خواهد كرد و ان که در خودروی ضعیفتر است نابودی بیشتر را تحمل خواهد کرد. اگر يكي از آنها در آخرين لحظات كنار بكشد، احتمال اينكه سقوط كند و خسارت ببيند هست، و شايد هم سالم عبور كند، ولي بازي را باخته است و رقيب و تماشاگران بازی او را ترسو و جوجه خطاب خواهند كرد و از آن پس به او به ديده حقارت نگاه ميكنند.
به طور كلي شكلگيري اين بازي از نظر اخلاقي نادرست است و طرفي كه آن را شكل ميدهد و ايجاد ميكند بايد به لحاظ اخلافي محكوم و سرزنش شود. ولي واقعيت اين است كه اگر طرف مقابل شما بالاجبار اين بازي را راه انداخت و شما را در ان قرار داد، چه كار بايد انجام داد؟ اين را در زندگي روزمره ديدهايم. يك نفر ورود ممنوع ميآيد و راه را بند ميآورد و شما جلوي او ايستادهايد و هي بوق ميزند كه كنار برويد تا او رد شود. در حالي كه مسير او غير قانوني است و منطق حكم ميكند كه او نه تنها كنار رود، بلكه جريمه نيز بشود. ولي در هر حال خيلي از موارد پيش ميآيد كه طرف قانونمدار كوتاه ميآيد و كنار ميرود نه به اين علت كه طرف خلافكار حق دارد، بلكه براي طرف قانونمدار ارزش ندارد كه با چنين فردي مواجه شود تا وقت خود و ديگران را صرف مجادله با او كند و يا بدتر از همه اينكه ميان آنها درگيري رخ دهد. در بيشتر موارد از اين نوع اتفاقات شاهد هستيم كه يك طرف كوتاه ميآيد و فقط هنگامي كه دو طرف اهل درگيري باشند، يا طرف خلافكار عقبنشيني ميكند يا آنكه ميانشان درگيري رخ ميدهد.
در هر حال پرسش اين است كه اگر در سياست با چنين بازي مواجه شديم، چه رفتاري از خود نشان دهيم؟ آيا بگذاريم تصادم رخ دهد؟ آيا كنار بكشيم تا طرف خطاكار برنده شود و از كنارمان عبور كند و به ريش ما بخندد و ما را جوجه خطاب كند؟ اگر راه اول را رفتيم چرا بايد چنين هزينهاي را بدهيم كه هست و نيست خود را در يك بازي كماهميت و يا حتي بااهميت ببازيم؟ به علاوه خودرويي كه ما سوار آن هستيم يكنفره نيست، بعضاً اتوبوس است و دهها مسافر دارد. آيا ميتوانيم از طرف آنها نيز تصميم بگيريم؟ از سوی دیگر اگر راه دوم را برگزيديم، چه تضميني هست كه اين آخرين تجربه ما باشد؟ اگر طرف متوجه شود كه اصولاً اهل ادامه اين بازي نيستيم، هر روزي بازي ديگري را براي ما راه مياندازد؟ خوب اگر قرار است هميشه كنار بكشيم كه نابود ميشويم، بدون آنكه خسارتي به طرف مقابل بزنيم. و بدتر از همه اينكه شكلگيري اين نوع بازي را تقويت كردهايم. و اگر قرار باشد كه نوبت بعد كنار نكشيم و به مسير خود ادامه دهيم، پس چرا از همين ابتدا اين شيوه را انجام ندهيم؟ شاید همان کنار کشیدن اول موجب تکرار این رفتار زشت از سوی ان شود.
يك نكته مهم ديگر اينكه حتي اگر در ذهن خود داشته باشيم كه ميتوانيم و يا ميبايد كنار بكشيم، آيا اين را بايد اعلام كنيم؟ يا برعكس بايد گفت ادامه ميدهيم؟ آن قدر ادامه ميدهيم تا پيش از رسيدن دو خودرو اقدام به كنارهگيري كنيم. به همين علت طرفين ميكوشند كه به نحوي اطمينان دهند كه تا آخر راه هستند و كنار نميكشند، تا با اين كار به طرف ديگر پيام دهند كه تو بايد كنار روي. برخيها ميكوشند كه به قول خودشان فرمان را جدا كنند و ترمز را نيز از كار بياندازند و به طرف مقابل بگويند كه ديگر تغيير مسير از انتخاب ما خارج شده است. واقعاً چه بايد كرد؟
به نظر ميرسد كه در مقابله با بازي جوجه چند راهكار را ميتوان تجربه كرد. اولين كار و راه اين است كه تا حد توان از وارد شدن به اين بازي پرهيز كرد. نه به اين علت كه مجبور به كنار كشيدن ميشويم، چه بسا تا پايان هم بتوان به راه ادامه داد و طرف مقابل كنار بكشد. به اين دليل بايد از ورود به اين بازي پرهيز كرد كه ذاتاً غير اخلاقي و در مجموع به حال همه زيانبار است و نفع چنداني براي هيچكس ندارد و در بلندمدت همه ضرر ميكنند.
راهكار ديگر اين است كه حتيالمقدور و تا حد توان به نحوي رفتار كرد كه الگوي بازي را تغيير داد. يا حداقل اينكه تماشاگران را عليه اين بازي بسيج كرد و اجاره نداد كه آنان با برنده همدلي كنند.
ولي شايد مهمترين راهبرد كه موثر است، تقويت خودرويي است كه سوار آن هستيم. هرچه اين خودرو قويتر و مستحكمتر به نظر برسد، انگيزه طرف مقابل را براي ادامه دادن اين بازي كمتر ميكند. البته در هر صورت توصيه ميشود كه اگر در اين بازي قرار گرفتيم به طور قطع چيزي نگوييم كه طرف گمان كند كنار ميكشيم و يا زودتر از زمان ممكن اين كار را نكنيم.
رفتار ترامپ در برجام و خارج شدن از آن را ميتوان به نوعي تحميل اين بازي بر ايران دانست. همه راههاي ممكن و مذكور در بالا را براي مقابله با اين راهبرد ترامپ ميتوانيم اجرا كنيم. ولي مهمترين آن تقويت خودروي طرف ايران است. بنيانهاي تقويتي اين خودرو در تقويت انسجام اجتماعي و قدرت سياسي داخلي است. تغيير داوري تماشاگران که اینجا کشورهای جهان هستند خيلي مهم است كه عملاً رخ داده، فقط بايد حفظ شود.