عصر ایران؛ مصطفی داننده- این روزها بسیاری این سوال را دارند که برنامه حسن روحانی و ژنرالهای دولت دوازدهم برای بحران اقتصادی ایجاد شده بعد از خروج آمریکا از برجام چیست؟
میشود گفت تقریبا دولت برای این وضعیت برنامهای نداشت چون اصلا فکر نمیکرد برجام به اینجا برسد. برنامه او برای تدوام برجام بود. برنامههای دولت برای سرمایه گذاری و درهای باز اقتصادی بود.
روحانی در سال 96 شعارهایش حول محور برجام بود. او تصور میکرد که برجام ادامه پیدا میکند و ایران همچنان باثبات به مسیر خود ادامه میدهد.
برنامه روحانی برای فردای ایران بود نه بازگشت به گذشته به خاطر همین الان مانده است که با وضعیت موجود چه کند. او یک بار با برجام قیمت دلار و بسیار از اقلام اساسی و غیر اساسی مردم را ثابت نگه داشته و توانسته بود دریای متلاطم اقتصاد ایران را آرام کند.
حالا اما داستان فرق کرده است. ترامپ از برجام خارج شد و گفت برای توافق جدید با ایران آماده است. او از ینگه دنیا همه جهان را تهدید کرده است که با ایران رابطه نداشته باشند. ترامپ رودرو با روسای جمهور جهان به آنها گفت اگر با ایران رابطه داشته باشید دچار خشم آمریکا میشوید.
برنامه روحانی برای بودن شرکتهای بزرگ جهان در ایران بود نه نبودن آنها.
برای مدرک بهتر این معنا میشود مثالی از فوتبال زد. مربی برنامهاش این است که در نیمه دوم بازی گل بزنند و از گلشان مخافظت کنند اما در آغاز نیمه دوم گل میخورند و ناگهان تمام برنامههای آنها برهم میخورد. سرمربی احتیاج به زمان دارد تا تاکتیکها و تعویضهای مورد نظر خود را در بازی اعمال کند. درست در همان لحظاتی که سرمربی در حال چیدن برنامههای خود است، تیم بی نظم و سردرگم بازی میکند چون برنامهای برای این حالت نداشته است.
روحانی هم در شوک گل خورده از ترامپ بود. تمام آنچه ساخته بود در حال آوار شدن است. اروپاییها قول همکاری به ایران میدهند اما جرات مقابله با آمریکا را هم ندارند. شرکتها در حال رفتن از ایران هستند. بازار ایران تبدیل به دریای طوفان زدهای شده است که به نظر میرسد خیال آرام شدن هم ندارد.
هرچه زودتر باید روحانی تکلیف خود را با این دریا مشخص کند چون او ناخدای این کشتی است و باید آن را سالم به ساحل آرامش برساند.
تغییرات در کابینه نشان میدهد که روحانی راه خود را پیدا کرده است و کم کم در حال خارج شدن از شوک وارده است. شاید او بتواند با یک مذاکره دیگر همچون برجام شرایط کشور را به سال 92 برگرداند. به خصوص اینکه ما دیگر تبدیل به استاد مذاکره شدهایم و میتوانیم دست طرف مقابل را بخوانیم.
دیگه مشکلی نخواهیم داشت
با نظرت موافقم چون اگه مثلا رئیسی رئیس جمهور بود دیگه از طرف ارگانهای دیگه سنگ اندازی براش نمیشد و کمکش هم میکردن
ایشون اصلا نیازی به سنگ اندازی نداره همینجوری داره میره ته دره (اصلا هم کسی نفهمید شما آقای داننده هستید)