۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۵۲۳۶۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۳ - ۱۳-۱۱-۱۳۹۷
کد ۶۵۲۳۶۷
انتشار: ۱۴:۰۳ - ۱۳-۱۱-۱۳۹۷

سلمان اسحاقی/ تحلیلگر مسائل سیاسی و بین المللی

بررسی یک واقعه‌ی بزرگ تاریخی همچون انقلاب اسلامی که آینده یک کشور را متحول و از سوی دیگر نظام بین المللی را متأثر نموده است، بسیار مهم و نیازمند نبوغ، پختگی و خبرگی فراوان است. بدون شک مهم‌ترین و بزرگ‌ترین واقعه‌ی عصر حاضر، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) بوده است. شناخت صحیحِ آن، مستلزم داشتن دیدی فراتر از آمارها و گزارش‌ها و نگاهی فراسیاسی، انقلابی و مکتبی است. کسی می‌تواند تحلیل جامعی ارائه کند که در طول عمر پرماجرای انقلاب، پیوسته با آن همراه بوده و اساس نظام فکری‌اش، منطبق بر اساس نظام فکری معمار بزرگ انقلاب باشد.

بی شک تحلیل های جامع فردی چون حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، دارای آن ویژگی ها و شاخص ها می باشد. به عنوان مثال می توان به تحلیل بی بدیل چهل سالگی انقلاب از زبان ایشان اشاره نمود که فرمودند: چهل سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقبگرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل سالگی، بحمدالله با قدرت، با حفظ شعار‌ها و با برافراشته بودن پرچم‌های اصلی، همچنان به پیش می‌رود."

رهبر انقلاب می فرمایند: انقلاب اسلامی با کودتا به وجود نیامد، با حرکت نظامی به وجود نیامد؛ مثل بعضی از انقلاب ها که یک عدّه افسر نظامی رفتند یک حکومتی را برداشتند، حکومت دیگری به جایش گذاشتند؛ نه، این انقلاب به‌وسیله‌ی مردم به وجود آمد؛ با عزم مردم، با نیروی انقلاب مردم، با ایمان مردم به وجود آمد؛ با همین نیرو از خود دفاع کرد، با همین نیرو هم باقی ماند و ریشه دواند. این مردم بودند که نترسیدند؛ این مردم ایران عزیز بودند که ایستادگی کردند و مصداق این آیه‌ی شریفه شدند: اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعُوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ایمانًا وَ قالُوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل. مدام تهدید شدیم، مدام گفتند حمله می کنیم، مدام گفتند تحریم می کنیم، مردم نه از تهدید نظامی ترسیدند، نه از تحریم ترسیدند، نه از تحریم فلج شدند؛ نترس، شجاع، سربلند، حرکت را ادامه دادند؛ از این پس هم باید همین باشد. مردم ما، قشرهای مختلف ما، جوان های ما، روحانیّون ما، پیشه‌وران ما، دانشگاهیان ما، محقّقین ما، مسئولان ما، دولتی‌های ما، مجلسی‌های ما باید انقلابی بمانند و انقلابی حرکت بکنند -که شاخص هایی را عرض خواهم کرد- و همه انقلابی باشند تا بتوانیم این راه را با موفّقیّت پیش برویم و ادامه بدهیم. (14/۰۳/1395)

اکنون نگارنده قصد دارد در سلسه یادداشت های  هفت گانه خود در طول دهه فجر سال 97 بصورت مختصر به نگاه رهبر انقلاب به حاکمیت برآمده از انقلاب اسلامی و نقش مردم در اصلاح امور اشاره نماید. بی شک انقلاب اسلامی بر پایه دموکراسی بناشده است تا بخشی از پاسخگویی به وضعیت و عملکرد دستگاه ها را خود ملت برعهده داشته باشند.

قسمت دوم : مردم

در طول تاریخ ما، هیچ حادثه‌ای مثل حادثه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که مردم در آن، نقش مستقیم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ همه‌ی مردم، همه‌ی قشرهای مردم، از شهری و روستائی، از زن و مرد، از پیر و جوان، از تحصیلکرده و بیسواد، همه و همه در کنار هم حضور پیدا کردند. با اینکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمیبردند، اما در عین حال توانستند یک رژیمِ تا دندان‌مسلحِ متکی به قدرت های استکباری را به کلی از پا در بیاورند و انقلاب را پیروز کنند. اما نکته‌ی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ و این از حکمت امام بزرگوار ما و ژرف‌نگری آن مرد حکیم و خداشناس بود. او ملت ایران را بدرستی شناخته بود، ملت ایران را باور کرده بود، به سلامت و صداقت و عزم راسخ و توانایی‌های ملت ایران ایمان داشت. همان روزها بعضی‌ها بودند که می گفتند خیلی خوب، انقلاب پیروز شد، مردم برگردند بروند خانه‌هاشان. امام محکم ایستاد و کارها را به مردم سپرد. یعنی پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب، نظام سیاسی کشور به وسیله‌ی رفراندوم مردم تعیین شد. شما به انقلاب های گوناگون نگاه کنید تا معلوم شود که اهمیت این حرف چقدر است. پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب، مردم فهمیدند چه نظامی را میخواهند. خودشان پای صندوق های رأی آمدند و با آن رأی عجیب و تاریخی مشخص کردند که نظام جمهوری اسلامی را می خواهند. در این دویست سال اخیر - که سال های انقلاب های بزرگ است - در هیچ انقلابی چنین اتفاقی نیفتاده است که با این فاصله‌ی کم، نظام جدید به وسیله‌ی خود مردم، نه به وسیله‌ی یک عامل دیگر، تعیین شود. بعد بلافاصله امام بزرگوار دنبال قانون اساسی بود. من فراموش نمیکنم؛ در ماه‌های اردیبهشت یا خرداد سال ۵۸ - یعنی سه ماه چهار ماه بعد از پیروزی انقلاب - امام شورای انقلاب را که ماها بودیم، برای یک کار مهمی به قم خواستند. ما خدمت امام رفتیم. من از یاد نمیبرم چهره‌ی خشمگین امام را که نظیر آن را من در امام کم دیدم. حرفشان این بود که چرا برای قانون اساسی فکری نمی کنید. این در حالی بود که هنوز سه ماه از پیروزی انقلاب بیشتر نگذشته بود. همان جلسه تصمیم‌گیری شد که انتخابات مجلس خبرگان برگزار شود. مسئولین کشور - که دولت موقت بود - آمدند انتخابات را برگزار کردند. مردم در یک انتخاباتِ سراسری شرکت کردند، نمایندگان خود را -که خبرگان قانون اساسی بودند- معین کردند. خبرگان هم در ظرف چند ماه قانون اساسی را تدوین کردند. بعد امام باز دوباره فرمودند که این قانون اساسی‌ای که تدوین شده است، باید به رأی مردم برسد. با اینکه نمایندگان مردم آن را تدوین کرده بودند، اما امام فرمود باز هم بایستی رأی مردم باشد. لذا آمدند رفراندوم قانون اساسی کردند، مردم هم با رأی بالائی قانون اساسی را تصویب کردند. بنابراین نقش مردم بعد از پیروزی انقلاب تمام نشد. در خصوصیات اداره‌ی کشور، این نقش ادامه پیدا کرد. هنوز یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که رئیس جمهور بر طبق قانون اساسی انتخاب شد. بعد از چند ماه، مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. از آن تاریخ تا امروز، در طول این سی و دو سال، مرتباً خبرگان رهبری، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان شوراها، به وسیله‌ی مردم انتخاب شدند. مردم خودشان هستند که تصمیم می گیرند، شرکت می کنند، انتخاب می کنند؛ کار دست مردم است. حضور مردم، یک چنین حضور برجسته‌ای است .(20/۰۷/1390)

این بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص نقش وجایگاه مردم است، اکنون این سوال برای ما پیش می آید که آیا مردم در طول این چهل سال به جایگاه اصلی خود دست یافته و از آن بهره مند شده اند؟ آیا مردم نقش اصلی خود را با درایت، تدبیر، هوشیاری و بصیرت ایفا نموده اند؟ و سؤال های بسیاری که در این سالروز چهل سالگی به ذهنمان خطور می کند.

از بیانات مقام معظم رهبری، و همچنین گزارش ها و آمارهای متقن موجود در کشورمان مشخص است که به نقش مردم در انتخاب مسئولان، کارگزاران و ... بصورت مستقیم و غیرمستقیم توجه بسیاری شده است؛ بگونه ای که می توانیم در منطقه سیاسی و جغرافیای بین المللی کشورمان، حرف اول را در دموکراسی بزنیم، اما آیا از این فرصت بی بدیل و طلایی که انقلاب در اختیار مردم آزاده کشور گذاشته است به درستی و هوشمندانه بهره برده ایم؟ انقلاب از نخستین قدم هایش وابستگی خود را به مردم اعلام می کند، و بنیانگذار و رهبرانقلاب نیز ضمن بیان و تأیید مکرر آن از این امر مقدس یعنی دموکراسی حمایت می کنند. اما آیا از این نقش چشمگیر و یا به عبارتی تأثیرگذار توانسته ایم در تمام عرصه ها به نحو شایسته استفاده کنیم؟

به عنوان مثال می توانیم به نقش بالارفتن قیمت محصولات خودروهای داخلی کشورمان در این روزها اشاره کنیم، آیا نمایندگان مردم در مجلس که خودمان انتخاب نموده ایم توانسته اند سدی در مقابل این اتفاق باشند؟ آیا دولتی که خودمان رییس آن دولت را انتخاب نمودیم توانست در مقابل این اتفاق نامبارک بایستد؟ اما مهم تر از همه، آیا مردم توانستند با برخورد صحیح خود با موضوع این افزایش قیمت از نقش خود استفاده درستی نمایند؟ شاید بهتر باشد برای درک بهتر  این موضوع به  برنامه پایش دی ماه امسال که نظرسنجی با این موضوع (اگرفردا خودروسازها بدون قیمت مشخص خودرو پیش فروش کنند، حدس می زنید باز هم متقاضیان به سایت خودروسازان هجوم خواهند برد؟ که متأسفانه دراین برنامه 72 درصد بله و 28 درصد خیر را دراین نظرسنجی ثبت نمودند) این یعنی با وجود آنکه انقلاب مردم را حاکمان حکومت معرفی می کند، اما مردم آنرا باور نکرده و در نشان دادن این نقش ضعیف و بی اعتماد هستند و چه بسا در برخورد با این موارد از نقش خود آنگونه که شایسته و بایسته است بهره مند نمی شوند.

قسمت سوم : قوه مقننه

با توجه به اهمیت و جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی، و همچنین وظیفه و نقش مردم در تعیین سرنوشتشان، شکل گیری چنین نهادی بیش از پیش حساس تر و خطیرتر است. به گونه ای که کوتاهی در این مقوله به فرموده حضرت امام (ره) گناهی کبیره و نابخشودنی است.

مجلس شورای اسلامی در ساختار نظام جمهوری اسلامی جایگاه و نقش بسیار با اهمیتی دارد تا جایی که حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی فرمودند: «مجلس در رأس همه امور است». اختصاص یافتن بیش از یک سوم از اصول قانون اساسی، یعنی حدود شصت اصل به ﻣﺴﺎﯾﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬاری و ﻗﻮه ﻣﻘﻨﻨﻪ و وﻇﺎﯾﻒ اﯾﻦ ﻗﻮه نشان دهنده اهمیت این نهاد در جمهوری اسلامی است. از منظر قانون اساسی، مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران محور بسیاری از تصمیم گیری ها، قانونگذاری ها، برنامه ریزی ها است و چراغ هدایت دولت و ملت را به دست دارد. مجلس پایگاه اساسی نظام و مردم، و دلیل حضور و مشارکت واقعی مردم در تصمیم گیری ها و مظهر اراده ملی است. ایشان همچنین معتقدند: اگر مجلس شورای اسلامی بر طبق موازین شکل گیرد و نمایندگان آن افراد صالح و دلسوز مردم باشند، چنین مجلسی منشا اصلاح همه امور جامعه خواهد بود.»

رهبر معظم انقلاب نیز درباره نقش و وظیفه مردم در انتخابات مجلس می فرمایند: «وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و با چشم باز و با بصیرت، کسی را که شرایط لازم را در او می بینند، انتخاب کنند و به مجلس بفرستند، مجلس خواهد توانست چنین نقش بزرگی را ایفا کند. مجلس  همان طور که امام فرمودند؛ عصاره فضایل ملت است. »

این هم از برکات انقلاب است .

اما آیا مردم از این حق خود توانسته اند آنگونه که بنیانگذار انقلاب و پس از آن رهبر معظم انقلاب به آن اشاره نموده اند بهره مند گردند؟ آیا از انتخاب خود در دوره های مختلف راضی بوده اند؟ آیا با ارزیابی هر دوره از انتخابات توانسته اند معیارها و شاخصه های خود را برای انتخاب بعدی تقویت و یا اصلاح نمایند؟

شاید با اندکی تأمل در احوالات و عملکرد نمایندگان ملت در دوره های بعد از انقلاب مجلس شورای اسلامی تا اکنون بتوانیم نموداری کیفی برای عملکرد مجلس که خود مردم باید پاسخگوی آن باشند، ترسیم نمود؛ و از سیر نزولی و یا صعودی آن نتیجه ها گرفت. نتیجه ای که منجر به حمایت و یا رد اشخاصی در آینده می شود. بی شک این حق مردم است که از دموکراسی بهره مند شوند و بخشی از آن که به خود مردم بازمی گردد.

قسمت چهارم : قوه مجریه

مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت بخش عمده امکانات کشور به یک نفر و یک مجموعه است. سرنوشت مسائل اقتصادى، فرهنگى، اجتماعی، روابط خارجى و مسائل گوناگون دیگر تا حدود زیادى به این قضیه وابسته است. درست است که قواى دیگر هم هر کدام وظایفى دارند، اما مهمترین مسائل و فعالیت هایى که در بخش هاى مختلف کشور به جریان مى‌افتد، به قوّه مجریّه مربوط است که سرنوشت آن در این انتخابات معلوم مى‌شود. ... شوراى نگهبان مطابق وظیفه قانونى خود، کسانى را که از لحاظ معیارهاى قانونى صلاحیت دارند، مشخص خواهد کرد. سپس من و شما بایستى در بین این مجموعه نگاه کنیم و کسى را که اصلح است، انتخاب کنیم. این هم وظیفه بسیار مهمى است.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مردم گیلان – (11/2/1380)

تأکید رهبر انقلاب در انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوری بی دلیل نیست، ایشان مکرر هشدار می دهند که شخصی که قرار است بر کرسی ریاست قوه مجریه بنشیند چه اختیارات حیاتی دارد، این شخص کابینه دولت را انتخاب و معرفی خواهد کرد. او خواهد بود که برای دولتمردان راهبردها را تبیین خواهد نمود و یا در یک جمع بندی فرهنگ، امنیت و معیشت مردم در دست او خواهد بود.  اما سؤال آنجاست که آیا امروز می توانیم با تجربه انتخاب سیزده دولت (ابوالحسن بنی صدر، محمدعلی رجائی، محمدرضا مهدوی کنی، آیت الله خامنه ای (2 دوره)، هاشمی رفسنجانی(2 دوره)، سید محمد خاتمی(2دوره)، محمود احمدی نژاد(2دوره)، حسن روحانی(2دوره) پس از انقلاب اسلامی از نقش خود به عنوان مردم راضی باشیم؟ آیا توانسته ایم احزاب و گروه ها ،جناح ها و شخصیت های سیاسی را بگونه ای ترغیب نماییم که برای عبور از سد عظیم مردم و جذب آرای آنان چه عملکردی را پیش روی خود داشته باشند؟ امروز نسبت به انتخاب خود چه احساسی داریم و اگر مثبت است آیا قصد تقویت آن و اگر منفی است نسبت به اصلاح آن چه برنامه ای داریم؟ بی شک یک شخص با حمایت جناح ها، احزاب و شخصیت های مختلفی پا به عرصه انتخابات می گذارد و رأی می آورد. اما نکته آنجاست که آیا عملکرد شخص را فقط به نام وی ثبت می کنیم یا حامیان او را نیز فراموش نخواهیم کرد؟ آیا پس از دوران ریاست جمهوری او و دولتمردانش را بر صندلی پاسخگویی می نشانیم یا با حمایت هایی که نتیجه فضاسازی ها خواهد بود از پاسخگویی آنها به دستگاه های قضایی و ... جلوگیری می کنیم؟

آیا با وجود کارنامه دولت های بعد از انقلاب این ویژگی در ما خواهد بود که شخصیتی را انتخاب نماییم تا در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری به معنی واقعی بیش از پیش شایسته و بایسته این انقلاب و نظام و مردم باشد و در نمودار عمر انقلاب، سیر صعودی پیکان پیشبرد آرمان های انقلاب، عزت و سرافرازی، آبادانی و سازندگی کشور را شاهد باشیم ؟

قسمت پنجم : قوه قضائیه

قوه قضائیه یکی از قوای سه گانه در ایران است که به صورت مستقل پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت است. رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه که قانون معین می‌کند. احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی‌های مشروع، نظارت بر حسن اجرای قوانین، کشف جرم و تعقیب و مجازات، تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام، اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین تنها بخشی از مهم ترین وظایف این قوه محسوب می شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی -۷ تیرماه سال ۱۳۸۹- در دیدار با رییس و مسئولان قوه قضاییه، دستگاه قضایی را یکی از بخش های بسیار حساس نظام اسلامی دانسته و با تأکید بر لزوم حمایت همه دستگاه های کشور از قوه قضاییه، فرمودند: یکی از وظایف مهم قوه قضاییه، خارج نشدن از جاده عدل و انصاف و تأثیرناپذیری از جو سازی های سیاسی و حب و بغض ها در قضاوت و صدور احکام است.قوه قضاییه باید به جایگاهی برسد که هر فرد مظلومی احساس کند با رجوع به دستگاه قضایی می تواند حق را بگیرد و مظلومیت خود را برطرف کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای ایجاد چنین احساسی در میان آحاد مردم را کاری بسیار دشوار و تدریجی می خوانند و می فرمایند: باید آنقدر مراجعات دادخواهانه، با نتایج عادلانه و منصفانه همراه شوند که احساس و امیدِ گرفتنِ حق و رفعِ مظلومیت، در همه مردم به وجود آید.

 ایشان در ادامه تجدید نظر در قوانین و مقررات داخل قوه قضاییه و برطرف کردن تعارض قوانین و اصلاح عدم انطباق رأی دادگاه های بدوی با دادگاه های بعدی را نیز از جمله نیازهای دستگاه قضایی می دانند و می فرمایند: یکی از مهمترین مسائل در قوه قضاییه که از سخت ترین کارها به شمار می آید، تأثیرناپذیری از حب و بغض ها و جریان سازی های سیاسی است.یکی از خطرات بزرگ این است که جوسازی های سیاسی جناح های مختلف، روزنامه ها و رسانه های بیگانه بر مجرای صحیح قضاوت و چرخه رسیدگی به پرونده ها تأثیر بگذارد که در این زمینه باید بدون تأثیرپذیری از احساسات، و دوستی ها و دشمنی ها، از جاده عدل، به هیچ طرف و سمتی خارج نشد.

می توانیم با اطمینان بگوییم رهبرانقلاب در دست یافتن به این قوه با آن شاخصه ها از هیچ تلاش و کوششی در طول دوران رهبری خویش دریغ نکرده و نخواهند کرد، حتی برخورد ایشان با موارد خاص ارجاعی به دستگاه قضا که بعضاً با سفارش مقامات و شخصیت هایی از ایشان همراه بوده است، مقابله و از توصیه دوری نموده اند تا دستگاه قضا بدون هیچگونه تبعیضی به رسیدگی آن بپردازند.

سؤال اینجاست که آیا مردم توانسته اند نسبت به تقویت این دستگاه قضایی برخوردهایی داشته باشند؟ بی شک تقابل قوه قضائیه با متهمان و مجرمین خاص با فضاسازی هایی از سوی دشمنان خارجی و بعضاً عده ای نادان و متأثر از آن دشمنان همراه خواهد بود، لیکن افکار عمومی در این میان نقش چشمگیری خواهد داشت. آیا مردم ما توانسته اند در این فضای غبار آلود نشاأت گرفته از فتنه و توطئه دشمنان بصیرت و هوشیاری خود را حفظ نموده و همراه و هم آهنگ آنان نشوند؟ بی شک همراهی مردم و نقد منصفانه دستگاه قضا می تواند در تقویت این قوه مهم نقش بسزایی داشته باشد. اگر امروز خواهان یک دستگاه قضایی قدرتمند، عزتمند و کارا هستیم، می بایست از آن در تمام میادین مبارزه با مفاسد حمایت کنیم و تحت تأثیر فضاسازی های خلاف نگردیم.

شورای نگهبان

 در اکثر کشور‌های دنیا به منظور اعمال نظارت بر انتخابات، مراجعی قانونی وجود دارند. «شورای نگهبان» در جمهوری اسلامی ایران، «دادگاه قانون اساسی» در ترکیه، «محکمه النقد» در مصر، «شورای قانون اساسی» و «دیوان عالی عدالت» در فرانسه، «دادگاه قانون اساسی» در آلمان، «مجلس نمایندگان» و «سنا» در آمریکا، «مجلس عوام» در انگلستان و «دادگاه قانون اساسی» در روسیه، این نقش نظارتی را ایفا می‌کنند؛ بنابراین مشابه شورای نگهبان قانون اساسی ایران، در کشور‌های دیگر هم نهاد‌هایی تحت عنوان شورا یا دادگاه وجود دارند که وظیفه آنها نظارت بر صحت انتخابات است.

تنها تفاوتی که وجود دارد آن است که در دیگر کشور‌ها این نظارت در نهایت به دادگاه قانون اساسی، دادگاه عالی عدالت، شورای قانون اساسی، دیوان عالی کشور یا نهاد مشابه دیگری که واپسین تصمیم را گرفته و در برابر این تصمیم به شخص یا نهادی پاسخ گو نیست، ختم می‌شود.

به عبارت دیگر وجود نهاد نظارتی در دیگر کشور‌ها مورد تردید نیست، تنها ماهیت این نهاد‌ها متفاوت است که آن هم به ساختار سیاسی- حقوقی کشور‌ها بستگی دارد. در واقع آنچه موجب ایجاد شبهه مبنی بر نبود وجود نهاد نظارتی بر انتخابات می‌شود، صرفاً نشأت گرفته از نا آگاهی از حقوق اساسی و نظام انتخاباتی دیگر کشور‌ها است. وگرنه نظام انتخاباتی در غرب دارای یک صافی ظریف است که جریان انتخابات را کنترل می‌کند

شورای نگهبان در کشور ما از اهمیت بسیاری برخوردار است و ضمن داشتن اعتماد و اعتبار از سوی مردم متأسفانه در بعضی زمان ها به جهت فضاسازی های غیر منصفانه داخلی و بعضاً غبارآلوده کردن فضا توسط دشمنان قسم خورده خارجی نظام، به ناحق و ناجوانمردانه مظلوم واقع می شود. اما اجازه بدهید برای آنکه این شورا را درکشورمان بیشتر بشناسیم به بیانات بنیانگذار انقلاب و سپس به فرمایشات مقام معظم رهبری مراجعه نماییم.

امام خمینی (ره) می فرمایند: شما باید ناظر بر قوانین مجلس باشید، و باید بدانید که به هیچ وجه ملاحظه نکنید. باید قوانین را بررسی نمایید که صد درصد اسلامی باشد. به هیچ وجه گوش به حرف عده‌ای که می خواهند یک دسته کوچک مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقی هستند، ندهید، قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کنید. خدا را در نظر بگیرید. اصولاً آنچه که باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنها حرفی می زنند که بر خلاف حکم قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند. انبیا هم همین طور عمل می کردند؛ مثلاً موسی در مقابل فرعون مگر غیر از این عمل کرد؟ مگر موافقی داشت. بحمدالله مجلس ما مجلسی است اسلامی و قوانین خلاف اسلام تصویب نخواهد شد؛ ولی شما وظیفه دارید ناظر باشید. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه مترقی ندهید. خدا انشاءالله با ماست. اگر عملمان برای خدا باشد، خدا ما را موفق می کند..." (صحیفه امام ج 13 ص 53).

رهبر فرزانه و حکیم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز درخصوص این شورا می فرمایند: کارى که شما (شوراى نگهبان) انجام مى‏دهید، بسیار کار مهمى است. این‏کار خلاصه‏اش عبارت از این است که کسانى‏که بنا است براى کشور و ملت تصمیم بگیرند و سرنوشت کشور به دست این‏ها داده مى‏شود، از صلاحیت لازم برخوردار باشند. نمى‏شود هرکسى را مسلط بر سرنوشت مردم کرد، نمى‏شود به هرکسى با هر کیفیتى در رفتار و اخلاق و عقاید و سلائق و مشی و معلومات و معرفت و این‏ها، اجازه داد که براى اداره یک کشورِ هفتاد میلیونى، با این عظمت، با این تاریخ، بیاید قانون بنویسد؛ او را الزام کند که باید تو این‏طور بکنى، این‏طور نکنى؛ این شرایطى دارد.

این صلاحیت‌ها را کى باید تشخیص بدهد؟ آیا جایى لازم نیست که تشخیص بدهد این صلاحیت‌ها در این شخص یا در این اشخاص هست یا نیست؟ بدیهى است و واضح است که دستگاهى لازم است؛ این دستگاه، همین دستگاه شوراى نگهبان و واسطه‏هاى نظارتى‏اى است که این دستگاه دارد. ببینید که این‏کار چقدر مهم است. وقتى فهمیدیم چقدر مهم است، آنگاه مى‏فهمیم که چرا بعضى از جریان‌هایى که دل خوشى با نظام اسلامى ندارند، این‌قدر به این‏کار حمله مى‏کنند، هجوم مى‏برند و علیه آن تبلیغات مى‏کنند. دستگاه‏هاى تبلیغاتى بیگانه هم که کارشان همین است. همیشه و به‏خصوص در وقتى‏که انتخاباتى وجود دارد، یکى از حرفهاى دائم التکرار این‏ها همین مسئله نظارت و شوراى نگهبان و ردّ صلاحیت و این‏ها است. (20/4/1386)

پس از بیان این مطالب باید اندکی تأمل نمود. شورایی که با این اهداف در انقلاب ساخته و پرداخته می شود، باید حمایت مردم را در پی داشته باشد. آیا امروز توانسته ایم پشتیبانی مردمی و شایسته برای این شورای مهم باشیم؟ بی شک حمایت از این شورا می تواند در روند اجرای مأموریت ها و وظایف ذاتی آن نقش بسزایی داشته باشد و هرچه قدرتمندترشدن این شورا و نیز پاسخگویی آن به آحاد مردم می تواند نتایج مبارک و سازنده ای را در پیش روی کشور و انقلاب داشته باشد.

برای مثال می توان به آزمون آینده این شورا در تصویب اصلاح قانون انتخابات اشاره نمود، اصلاحی که در آن استانی شدن انتخابات، شرایط فردی کاندیدها (ازقبیل شرط استمرار محل سکونت و... ) مطرح شده است. بی شک این موارد می تواند آسیب های اجتماعی فراوانی را داشته و از ورود نخبگانی که پایبند اصول انقلاب، ولایت و نظام بوده و امروز بنا به نیاز سرزمین آبا واجدادی خویش تصمیم به خدمت نموده اند و از جناح ها واحزاب برائت جسته اند، جلوگیری نماید.

قسمت هفتم : نتیجه گیری

در یادداشت هفتم و آخر قصد داریم به یک نتیجه برسیم، نتیجه ای که قرار است ما را به سمت اصلاح امورِ کشوری هدایت کند که به برکت انقلاب اسلامی متبلور است. فلسفه وجودي انقلاب اسلامی و همچنين دليل انتخاب حاكميت اسلامي توسط مردم در انقلاب اسلامي 57، استقرار كارگزاران و مديران انقلابي در رأس مديريت كشور براي برقراري عدالت و خدمت رساني به مردم تحت رهبري امام خميني (ره) و ولي فقيه زمان بوده است.

تحقق آرمان هاي انقلاب و جلب رضايت مندي و حفظ اعتماد مردم بدون شك نيازمند مدير انقلابي و باورمند به اين آرمان هاست؛ مديري كه گفتار و وعده هايش با كار و تلاش انقلابي توأم باشد و فقط به شعار و وعده ها بسنده نكند، زيرا شعار و وعده اي كه محقق نشود و حتي توسط وعده دهنده انكار شود و مردم آن را در زندگي خود لمس و احساس نكنند، چيزي جز دروغ گويي به ولي نعمتان و خدشه دار كردن اعتماد مردم نسبت به نظام جمهوري اسلامي نخواهد بود.

توسعه فرایندی عمیق، همگرا و درازمدت است، انقلاب زنجیرها استبداد داخلی و استعمار بیگانه را از پای ما گشود، ‏اما اینکه ما بعنوان ملتی آزاد رفتن به کدام مسیر را برای خود انتخاب کنیم، و با چه سرعت و تداومی در مسیر ‏توسعه قدم برداریم دیگر از انقلاب ساخته نیست. ‏بلکه این ما هستیم که باید با انتخاب خود و فرهنگ مواجه با تبعیض، ظلم های اقتصادی از سوی صاحبان صنعت و.. همچون خودروسازان قدم های مؤثری برداریم.

 یکی از اصول مستحکم و غیر قابل خدشه که در اسلام بر سایر اصول و قواعد حاکم است موضوع حق انتخاب و تعیین سرنوشت توسط خود مردم است.

خداوند در سوره شورا آیه 38 می فرماید: «الذین استجابو لربهم و اقاموا الصلوۀ و امرهم شوری بینهم» در این آیه خداوند مردم را با نظر خودشان بر سرنوشت خود حاکم کرده است.

حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند هیچکس (هیچ مقامی) حق ندارد و نمی تواند نظرات خود را بر مردم تحمیل کند و می فرمودند: مردم به هر چیزی رأی دادند ما باید از آن تبعیت کنیم و تابع نظرمردم باشیم.

اهمیت رأی مردم در نزد امام آن قدر است که در تنفیذ ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای می فرمایند: این جانب به پیروی از ملت عظیم الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقای سید علی خامنه ای ایده الله  تعالی رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم. (17/ 7/1360)

رهبر انقلاب اسلامی به اهمیت چگونگی «انتخاب» نیز اشاره کرده و خطاب به مردم می فرمایند: نتیجه هرگونه انتخاب شما در این انتخابات اعم از انتخاب خوب و یا بد به خودِ شما باز خواهد گشت، بنابراین سعی شود که انتخاب درستی انجام گیرد.

در پایان نگارنده از نواقص،کاستی ها و کوتاهی عملکرد بعضی از مسئولین و دولتمردان گذشته، حال باخبر بوده و پاسخگویی و رفع آنرا لازم و واجب می داند, لیکن در این یادداشت قصد داشتیم تا این نکته را در قالب پیشگیری از آن موارد بیان نماییم که اگر ملت ایران خواستار حرکت در مسیر توسعه، رفاه، ابادانی و ایجاد جامعه ای بهتر، انسانی تر و موفق‌تری هستند ‏که لیاقت و زمینه های آن را نیز دارند، باید از دموکراسی این نعمت الهی که به برکت انقلاب شامل حال ملت ایران شده است بیش از پیش بهره مند شده و در انتخاب خود توجه بیشتری داشته باشند.

 

ارسال به دوستان
وبگردی