عصر ایران؛ مهرداد خدیر- مطابق اعلام قبلی قرار بود همایشی با عنوان «سازگاری ایرانی؛ بازخوانی روایت مهدی بازرگان از هویت ایرانی» روز یکشنبه 19 خرداد 1398 از صبح تا غروب در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شود.
با این که اعلام شده بود این همایش را «گروه پژوهشی جامعۀ ادیان» این پژوهشکده با همکاری «گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی انجمن جامعه شناسی ایران» برگزار میکنند اما ظاهرا نامهایی باب میل یکی دو سخنران نبوده است.
برخی از سخنرانان مدعو، چهرههای مشهوری چون حبیبالله پیمان، احمد زیدآبادی و سعید مدنی بودهاند و بعضی نه با این شهرت اما دانشگاهی و قرار بوده طی 10 ساعت 10 نفر دیدگاه های خود را مطرح کنند.
احمد زیدآبادی نوشته است: «هنوز وارد ساختمان نشده بودم که گفتند کل سمینار لغو شده است. پرسیدم از بالا دخالت کردهاند؟ پاسخ شنیدم: نه! ظاهرا فقط یکی از سخنرانان سمینار به رییس پژوهشگاه نامه مینویسد و نسبت به ترکیب سخنرانان، اعتراض میکند و شبانه لغو کل سمینار را به صلاح خود نزدیک میبینند.»
به نظر میرسد قضیه در همین حدی باشد که آقای زیدآبادی نوشته و اصطلاحا به سیاق و مصداق «سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند» ترجیح دادهاند دنبال دردسر نگردند. اما چه دردسری؟
این که چند چهرۀ فکری با دغدغه های اجتماعی دیدگاههایی را دربارۀ اثر قدیمی یک صاحب فکر مطرح کنند و بحث هویت ایرانی موضوع نقد و بررسی شود چه تهدیدی است در حالی که همین چهرهها آزادانه در رسانهها مینویسند و مخاطبانی به مراتب بیشتر دارند کما این که همین تازگی مصاحبه مفصلی با دکتر پیمان منتشر شد که دررسانههای چاپی و مجازی نیز انعکاس گستردهای یافت.
پژوهشگاه علوم انسانی را از دهۀ 60 که دکتر بروجردی داماد مرحوم امام ریاست آن را بر عهده داشت دوست می داشتم و گاه گاهی به آن در چهار راه آ.اس.پ یوسف آباد سر می زدم و گمان می کنم دکتر سروش را نیز آنجا دیده بودم. بعدها اما ریاست آن به دست دکتر گلشنی افتاد و مسیر آن تغییر یافت و جذابیت گذشته را برایم نداشت.
تا این که پس از روی کار آمدن روحانی و در سال 92 مسؤولیت آن را به دکتر صادق آیینه وند سپردند اما دولت او مستعجل بود و چندی بعد بیمار شد و درگذشت و نمی دانم اصلاحات اندکی که تازه شروع شده بود ادامه یافت یا نه ولی این قدر هست که حالا کار به جایی رسیده که برپایی یک همایش عادی که متناسب با اهداف مجموعه هم هست به مشکل می خورد.
البته شاید اطلاعرسانی عام و از طریق کانالهای تلگرامی مشکلزا شده ولی در عصر رسانههای هوشمند اجتنابناپذیر است.
زیدآبادی به این بهانه گفته است «وزارت علوم که اینگونه دستپاچه میشود چشم نخورد!»؛ طعنهای به خاطر این که پژوهشگاه، مجموعهای است زیر نظر وزارت علوم.
اگر قرار بر طعنه باشد اما شاید بتوان به آقای منصور غلامی وزیر علوم پیشنهاد داد حداقل همایشی دربارۀ «کاشت، داشت و برداشت گردو» برگزار شود که حساسیتی برنمیانگیزد و عنوان کتابی به قلم آقای وزیر هم هست.
مخصوصا اون بخش گردو
گندش رو در آوردن
بعد صحبت از کرسی آزاد اندیشی هم میشه
اگر از احزاب پان ایرانیست بودند برگزار میشد.