رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: ضعف موضعگیریهای سیاسی اجتماعی در حوزه، غالبا ازلحاظ ضعف اخلاقی و ضعف ایمان به خدا و قیامت نیست؛ بلکه به جهت ضعف شناخت نسبت به جریانات سیاسی و اجتماعی و دشمنان داخلی و خارجی است.
به گزارش ایرنا، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در دیدار حجتالاسلاموالمسلمین محمدیان مسئول ارتباطات حوزوی دفتر رهبر معظم انقلاب، افزود: برخی روحانیان قبل از انقلاب فکر میکردند: «اگر آمریکا بیاید منافع مادیاش را از نفت ما تغذیه کند دیگر کاری به ما ندارد و یک آفرین هم به ما میگوید! آمریکا چهکار به ما دارد که مسلمانیم یا کافر! او دنبال نفت است، نفت را به او بدهید برود -چطور از شاه حمایت میکرد و منافعش را تأمین میکرد- شما هم کوتاه بیایید!.»
این استاد حوزه بیان کرد: غربیها اصلا چرا دشمنی میکنند؟ دشمنان ما چه کسانی هستند؟ چه دستههایی هستند؟ با چه انگیزههایی دشمنی میکنند؟ جز فرمایشهای رهبر معظم انقلاب که گاهی در سخنرانیها نکاتی را بگویند، جایی برای پاسخگویی به این مسائل نداریم؛ درسی هم [دراینباره] نیست که ما اینها را یاد بگیریم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: نیازهای دینی مردم را چگونه پاسخ بدهیم؟ مردم دینشان را میخواهند از روحانیت یاد بگیرند؛ پس از چه کسی یاد بگیرند؟ امروز در این رسانههای مجازی دائما ، افکار کفر و الحاد و شبهات درباره دین را در ذهن بچهها تزریق میکنند.
وی ادامه داد: ما چهکار میکنیم برای اینها؟، خوبهایمان در حوزه برای اینها چه فکری کردهاند؟ آیا همین روش [رفتار کنونی] صحیح است؟ نباید فکری کرد؟ نباید دورهم بنشینیم ببینیم نیازها چطور است و جواب اینها را چطور باید داد و چه مسئولیتی در مقابل بیدینی برخی مردم داریم؟
آیتالله مصباح یزدی گفت: شما اگر در کنار این سه تا مشکل اساسی، مشکل مادی را در نظر بگیرید، اصلا با اینها قابلمقایسه نیست! در ابتدای طلبگی معمولا شام من یکدانه نان کسمه بود که آنهم ۳۰ شاهی بود. یک خشکه پزی در مسیر فیضیه بود؛ از آنیک نان کسمه میگرفتم و درراه کتابخانه میخوردم، گاهی پول همین را هم نداشتم اما بالاخره زندگی کردیم.
وی گفت: آن چیزی که عمر سعد را عمر سعد کرد، نداشتن مدرسه یا شهریه و این حرفها نبود؛ عشق به ملک ری بود. [مثال امروزی آن میشود عشق به] نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری، استاندار شدن و چیزهایی از این قبیل!
وی بیان کرد: اگر گفته شود تقریبا غالب اوقات، حق با فقر و سختی توام بوده است، خیلی حرف گزافی نیست. اگر زمان حضرت سلیمان را کنار بگذاریم؛ زندگی ائمه اطهار و انبیاء عظام با سختی – یا از جهت زندگی شخصی یا از جهت مسئولیت نسبت به دوستان و یاران – همراه بوده است.
وی ادامه داد: مروری در تاریخی که در قرآن و روایات آمده و مورد اعتماد است داشته باشیم، هر جا صحبت از پیشرفت در دین و معنویات شده، غالبا بحث فقر و سختی هم شده است. افرادی مثل حضرت سلیمان نادر است؛ البته ایشان هم خود زاهد بود و حصیربافی و از آن طریق کار میکرد اما بالاخره دستگاهی داشت.
آیتالله مصباح یزدی گفت: کمک به هر ضعیفی را حتی اگر کافر باشد خدادوست دارد، چه رسد به مسلمان چه رسد به شیعه و چه رسد به طلاب! کاری از دستمان بربیاید نباید کوتاهی کنیم.
وی گفت: آیا همینکه سعی کنیم یک نانوآبی فراهم شود تمام است؟ یا نه مشکلات دیگری در همین حوزه داریم که اینها در مقابل آنها چیزی نیست! گاهی آدم از کسانی که به ذهنش هم نمیرسد که ممکن است چنین مشکلاتی را داشته باشند، چیزهایی میبیند که تعجب میکند.
وی بابیان اینکه همه اینها به ضعف اخلاقی و دنیاطلبی برمیگردد و هرقدر آن وسائل مادی فراهمتر شود زمینه اینها قویتر میشود گفت: برای مقابله با این مشکلات اخلاقی چهکار میکنیم ؟ تقریبا صفر! یکوقتی مرحوم آقای مشکینی بود یا آقای میانجی درس اخلاقی داشتند اما حالا معلوم نیست چیزی در همان اندازه هم باشد!. آن ایمان امام (ره) را از کجا پیدا کنند؟ آن زهد و بیاعتنایی به دنیا را از کجا یاد بگیرند؟ این اولین مشکل اساسی است که اگر درست نشود نتیجه معکوس میدهد؛ درسی هم برای این نداریم!