۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۰۲۴۵۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۰ - ۱۷-۰۹-۱۳۹۸
کد ۷۰۲۴۵۰
انتشار: ۱۵:۴۰ - ۱۷-۰۹-۱۳۹۸

سایت سرزندگی با یادداشتی از مدیر این رسانه ، عباس پازوکی، فعالیت خود را آغاز کرد. پازوکی از روزنامه نگاران با سابقه کشور است که در رشته روان شناسی شخصیت تحصیل کرده و هم اکنون در این حوزه فعالیت می کند.

متن یادداشت وی به شرح زیر است:

دارم باور می کنم که برخی سیاست ها، جامعه را به دو طبقه تقسیم کرده است، طبقه ی برنده و طبقه ی بازنده !

طبقه ی بازنده می کوشد که فرزندش در بهترین مدرسه ی غیر انتفاعی ثبت نام شود ، می کوشد که در بهترین کلاس کنکور شرکت کند ، می کوشد که فرزندش هر طور شده یک رشته ی خوب و به اصطلاح پول ساز دانشگاهی قبول شود . 
 
طبقه ی بازنده می کوشد هر طور شده خودش را از طبقه اش بکند و برود بالاتر ، برود لباس برند بپوشد، در فست فود های پالادیوم و کوروش و ارگ تجریش و بام لند و ایران مال ،لااقل ماهی یک بار غذا بخورد ، از برندهای ترکیه ای پوشاک بخرد ، سالی هم نشد ، دو سال یک بار برود آنتالیا تا شاید خودش را بتواند شبیه برنده ها جا بزند!
 
طبقه ی بازنده همه ی تلاشش را می کند هر جور شده با وام و قسط و گرفتاری، ماشین پرایدش را بفروشد و یک ماشین شاسی بلند چینی بخرد تا یک جوری خودش را قاطی برنده ها کند . 
طبقه ی بازنده همه ی تلاشش را می کند هر طور شده اندامش را شبیه اندام سلبریتی ها در بیاورد و سرانجام پس از ده پانزده بار شکست در رژیم غذایی و پی بردن به بی فایدگی اش ، می رود سراغ جراحی و ... 
 
اما ته تهش همه ی این پول ها می رود در جیب مافیای کنکور و مافیای پزشکی و مافیای رژیم غذایی و مافیای خودروسازی و انواع مافیاهای دیگر . انگار همه کار می کنند تا برنده ها برنده تر شوند و بازنده ها بازنده تر . 
 
برنده ها اما فقط مافیای کنکور و مافیای رستوران و مافیاهای دیگر ندارند، آنان سعی می کنند مافیای رسانه ای هم داشته باشند تا با تغییر سبک زندگی مردم روز به روز بر تعداد طبقه ی بازنده بیفزایند و بعد دائم تشویقشان کنند که : یاالله بدوید که دارد دیر می شود ! تلاش کنید ، من مطمئنم شما می توانید ، شادی حق شماست ، رابطه ی شاد حق شماست ، موفقیت حق شماست ، پول و ثروت حق شماست ، بروید اعتماد به نفستان را زیاد کنید ، بروید مثبت فکر کنید .
 
حالا دیگر طبقه ی بازنده فقط نباید درس و مشق مدرسه را بخواند باید برود کلاس های افزایش اعتماد به نفس و موفقیت و کسب ثروت و شهرت . باید برود در فلان اپلیکیشن عضو شود و ماهیانه پول بپردازد تا هر ماه برایش رژیم غذایی نوشته شود ، باید برود بینی اش را عمل کند ، باید ابروهایش را هاشور کند ، باید موهایش را اکستنشن کند ، باید ناخنش را زیباتر کند ، باید مو بکارد تا کچلی وسط سرش معلوم نشود ... 
 
باز هم همه می دوند تا برنده ها برنده تر شوند ، دخترک در پایین شهر تهران در یک آپارتمان قدیمی 75 متره با خانواده ی 5 نفره اش زندگی می کند اما حقوقش را جمع می کند تا سر سال بینی جدیدی داشته باشد چون به او گفته اند بینی ات اگر زیباتر شود اعتماد به نفست بالاتر می رود . خانم فکر کرده از وقتی ازدواج کرده باید همیشه شاد باشد و بدهی و مشکل فقط مال زندگی مجردی و خانه ی پدر و مادر است ، پس شوهرش را مجبور می کند جهت شادی بیشتر یک سفر استانبول یا آنتالیا یا ... بروند . پسرک جوان پانصد هزار تومان می دهد تا در یک ساعت سمینار موفقیت شرکت کند تا از آدمی موفقیت یاد بگیرد که تنها هنرش برگزاری کلاس موفقیت و خالی کردن جیب طبقه ی بازنده است !
 
اما خودمانیم، طبقه ی بازنده کجا را گرفت با این همه تلاش برای آنچه که به او توصیه کرده بودند؟ ما اما آمده ایم زندگی را از زاویه ی دیگری ببینیم . آمده ایم از وضعیت زندگی خارج شویم و زندگی کنیم ! آمده ایم همه با هم یاد بگیریم چطور می شود سرزنده شد ، چطور می شود به جای چسبیدن به گذشته و آثارش و یا رویاپردازی درباره ی آینده ، در زمان حال زیست و با نیروی حال ، زندگی با کیفیت و کارآمدی ساخت ؟ 
 
آمده ایم تا در مقابل حرف هایی که سال ها طبقه ی برنده در گوش ما کرده تا جیبمان را خالی تر کند، بایستیم و زندگی مان را کنیم . آنهم یک زندگی سرزنده . یک زندگی کارآمد و موفق . یک زندگی پر از قهرمان های واقعی . پس از امروز ، از این لحظه و از اینجا به بعد زنده باد زندگی!

ارسال به دوستان
وبگردی