عصرایران؛ مصطفی داننده- وزارت بهداشت حق دارد از حضور مردم در سطح شهرها نگران باشد. حضور گسترده مردم در خیابانها یعنی اینکه آغوشمان را برای کرونا باز کردهایم.
پزشکان و کادر درمانی حق دارند نگران رعایت نشدن طرح فاصله گذاری اجتماعی باشند. آنها حدود سه ماه است که از خانواده دور ماندهاند. صبح و شبشان شده است بیمارستان. از کرونا خسته شدهاند و شلوغی خیابانها برای آنها یعنی تداوم این دوران سخت.
مردم حق دارند در خیابان باشند. بازارشان با کرونا کساد شده است. مجبور هستند برای جبران خسارت روزهای تعطیلی کرونا، سرکار بروند. مجبورند از جان خود بگذرند تا نان در بیاورند. چه میشود کرد؟ چرخ زندگی نمیچرخد. آن زمان که کرونا نبود، سخت میچرخید، حالا که جای خود دارد.
دولت حق دارد. با این وضعیت اقتصادی و تحریمهای کمرشکن، توان مالی برقراری قرنطینه را ندارد. آنهایی که تحریم نیستند، کمرشان زیر بار قرنطینه شکسته است و به دنبال راهی برای پایان آن میگردند؛ چه برسد به دولت ما.
آنهایی که به راحتی میتوانند با جهان معامله کنند در حال اجرای طرحهایی مثل فاصله گذاری اجتماعی هستند، چه برسد به ما که از واردات دارو هم محروم هستیم.
میبیند. کرونا کاری کرده است که همه حق دارند. هم آنهایی که در خیابان هستند. هم آنهایی که در بیمارستان هستند و هم مقامات مسئول.
امروز جامعه ایران دچار یک سندروم عجیب شده است: سندروم "حق داشتن". در وضعیتی که همه خود را محق میدانند، مشکلات دیگران دیده نمیشود. وقتی همه مشکلات خود را میبینند، دیگر کاری به زندگی دیگران ندارند.
مثلا پزشک بیمارستان از وضعیت فعلی خسته شده است. از شنیدن خبر حضور مردم در خیابانها دلزده شده است. اما او نمیداند کارگری که از صبح کنار خیابان میایستد تا کسی او را سر کار ببرد، لَنگ یک تکه نان است. او به فکر شام شب خانوادهاش است.
برعکس این ماجرا هم هست. خیلیها درک نمیکنند که چقدر سخت است مادری که پرستار، پزشک یا دیگر پرسنل بیمارستان است، فرزند کوچک خود را دو ماه فقط با موبایل ببیند و با او حرف بزند.
در این جامعۀ حقدار، باید سعی کنیم همدیگر را درک کنیم. باید به این نتیجه برسیم که کمی از مواضع خود کوتاه بیایم و مشکلات دیگران را هم ببینم. باید عینک خود حق پنداری را از چشمان خود برداریم و مشکلات همه را ببینم.
در عصر کرونا پیش از هر زمان دیگری باید هوای همدیگر را داشته باشیم. باید یکدیگر را درک کنیم. بدون درک متقابل و تنها با قاضی رفتن و برنده بیرون آمدن نمیشود بر کرونا پیروز شد.
همدیگر را ببینم و به حق هم احترام بگذاریم وسعی نکنیم خود را فاتح میدان حقدارها بدانیم.
____________________
بیشتر بخوانید:
اینقدر به تن نحیف مردم تبر نزنید؛ آنها مقصر نیستند
کرونا؛ کاری با پارتی و میهمانیهای خانوادگی ندارد!
سود کردن تا کی؟ وقتی جنگل میسوزد، گرگها به گله آهو حمله نمیکنند
__________________
مردم تابع قوانین و روندی هستند که حاکمیت دز پیش روی انها میگدارد.
مردم نیاز به خوراک و مسکن دارند .
وقتی من که کارمند هستم باید به محل کارم بروم برای امرار معاشم چه کار باید بکنم ؟؟؟
وقتی شهرداری ۲۰ ۳۰ سال است عادت کرده به درامد یا مفت طرح ترافیک و زوج و فرد و الودگی و پارکبان و نفس کشبدن و ....و از این درامد مدیران و پیمانکاران شهردانی میلیاردر شده اند خوب من مجبورم در مترو و اتوبوس شلوغ نفس به نفس دیگر شهروندان به محل کارم بروم این پول مفت را به شهرداری ندهم .
اگر یک شهرداری دلسوز داشتیم از همان ابتدا از ۲۰ ۳۰ سال پیش بجای پول گرفتن و کسب درامد از مروم در مناطق مرکزی شهر بجای اینهمه مرکز خرید خالی و بدون مشتری پارکینگهای طبقاتی میساخت یا به شرکتهایی که از مرکز شهر به بیرون نقل مکان میکردند تخفیف مالیاتی میداد به این حال و روز نمی افتادیم .
مردم کوچکترین تقصیری ندارند و تابع تصمسمات حاکمیت هستند از کرونا مردن بهتر از گرسنگی و فقر مردن است .