فارس: نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي دلايل خود مبني بر لزوم بركناري مشايي از معاونت اولي رئيس جمهور را ارائه كرد.
حميد رسايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در آخرين به روز رساني وبلاگ شخصي خود، دلايل خود مبني بر لزوم بركناري مشايي از معاونت اولي رئيس جمهور را منتشر كرده است.
در يادداشت حميد رسايي آمده است:
در آخرين ساعات روز پنجشنبه، خبرگزاريها خبر از انتصاب آقاي مشايي به عنوان معاون اول رييسجمهور دادند. اين انتصاب كه توسط رييس جمهور محترم در پايان جلسه دولت در مشهد مقدس اعلام شده بود، تعجب برخي از دوستان و دشمنان احمدينژاد را برانگيخت و البته براي بسياري از دوستان و هواداران رييس جمهور قابل پيشبيني بود. با اين حال به عنوان يكي از حاميان دولت نهم و شخص رييس جمهور - كه همچنان بر اين حمايت اصرار دارد و بر آن افتخار ميكند - ضمن بيان انتقاداتي نسبت به اين انتصاب، نكاتي را خطاب به مخالفان سياسي ايشان كه همگي در يك جبهه سياسي گردهم آمدهاند و بدون توجه به همسوييشان با ضد انقلاب، از هر بهانهاي براي تخريب دولت استفاده ميكنند، در قالب چند تذكر يادآور ميشوم :
1- ارتقاي آقاي مشايي را عادي و دور از انتظار براي همراهان و فعالان ستادي دكتر ندانستم - برخلاف آنچه سايتهاي خبري با شيطنت به دنبال القاي آن هستند - به دليل اين كه قبل از انتخابات و در طول عمر دولت نهم ، بارها و بارها علي رغم اعتراضهاي مكرر به مشايي، شاهد اعتماد بالاي رييس جمهور به ايشان بوديم، در سفرهاي خارجي، در مقاطع حساس و حتي در زمان ثبت نام براي حضور در انتخابات دهم، آقاي احمدي نژاد به همراه جمعي از يارانش در ستاد انتخابات كشور حاضر شد كه يكي از آنها مشايي بود. البته اين دور از انتظار نبودن دليلي براي عدم اعتراض و انتقاد به اين انتصاب نميشود، هرچند هم نبايد عاملي براي عدم توجه به موضوعات مهم سياسي ديگر در جامعه باشد.
2 - انتخاب معاونان و وزيران كابينه از جمله اختيارات رييس جمهور است با اين تفاوت كه در خصوص وزرا تصميم مجلس هم نقش آفريني مي كند ولي در خصوص معاونان اين فيلتر وجود ندارد. با اين وجود به نظر ميرسد كه رييس جمهور در انتخاب معاونين خود بايد به شكلي عمل كند كه حساسيت نخبگان ديني و سياسي و همچنين خواص جامعه كه در انتخابات نقش موتور محركه، راي سازي و موج آفريني داشتهاند، را برنينگيزد و لزوم مقبوليت عمومي افراد منتخب را در نظر بگيرد. به يقين از نظر دكتر احمدي نژاد آقاي مشايي داراي ويژگيهاي مثبت و توانمنداييهاي لازم جهت قرار گرفتن در اين جايگاه است، اما وقتي در جامعه نسبت به فردي حساسيت بالايي وجود دارد، از نشانههاي حسن تدبير اين است كه تا آن حساسيت برطرف نشده، به تشديد آن نپردازيم و هزينه اضافي پرداخت نكنيم. حداقل لازم است ايشان دلايل حسن اعتماد و اصرار خود در اعتماد به ايشان را عليرغم همه اعتراضات بيان كند و شبهات لانه كرده در اذهان را پاك نمايد.
3- بنده در يكي از نطقهاي مجلس كه پس از اظهار نظر آقاي مشايي درباره دوستي با مردم اسرائيل بود، خطاب به آقاي احمدي نژاد گفتم كه به فرموده امير بيان ، علي عليه السلام لاتثق باخيك بكل الثقة . يعني در برخورد با دوستانتان با اطمينان كامل برخورد نكنيد و همواره درجهاي از احتمال خطا درباره ايشان را در نظر بگيريد. در اين بند از يادداشت خود قصد ندارم كه آقاي مشايي را متهم كنم اما همواره در ايام انتخابات نكته اي ذهنم را به خود مشغول كرد و البته همچنان در ذهنم لانه كرده و آن اين كه : چرا در CD طراحي شده توسط جريان انقلاب مخملي با عنوان 90 سياسي كه در چندين قسمت مجزا و كوتاه به منظور تخريب احمدي نژاد طراحي شده بود، هيچ قسمتي به آقاي مشايي اختصاص نيافته بود؟! همه شاهد بوديم كه در لوح فشرده 90 سياسي، فيلم ها و تصاوير مختلفي در باره موضوعات مختلف كه تلفيقي از راست و دروغ بود، كنار هم چيده شده بود و اين درحالي است كه آقاي مشايي با توجه به حساسيت بالاي نخبگان و عموم جامعه ميتوانست يكي از موضوعات آن باشد! در اين خصوص، هم فيلم اظهار نظر عجيب آقاي مشايي درباره دوستي با مردم اسرائيل و هم موضعگيري مراجع تقليد،مجلس ، مطبوعات و شخصيتهاي حامي احمدي نژاد و هم انتقاد رهبري در نماز جمعه نسبت به اين موضع اشتباه آقاي مشايي و البته پيگيري آن در آرشيوها مانند موارد ديگر موجود بود!؟ علاوه بر اين، موضوعات مهم ديگري مانند جلسه رقص در تركيه - كه البته آقاي مشايي آن را تكذيب كرد و هيچ مستندي مبني بر حضور وي در آن جلسه وجود نداشت - و يا جلسه دفع زدن در يك همايش سازمان ميراث به هنگام حمل قرآن - كه در اين مورد هم آقاي مشايي حضور نداشت و انتقاد جدي اي به وي وارد نبود - وجود داشت كه با توجه به هدف طراحان و توليد كنندگان لوح فشرده 90 سياسي براي تخريب دكتر و ايجاد تشكيك در وي قابل استفاده بود، بويژه كه تمام اين در مطبوعات و سايتهاي تخريب كننده دولت انتشار يافته بود و زمينه پذيرش آن وجود داشت. شايد تنها برخي از اطرافيان آقاي مشايي در سازمان ميراث كه در گذشته ارتباط نزديكي با شخصيتهاي جبهه رقيب داشتهاند و يا توليد كنندگان اين CD كه در اين انتخابات در يك جبهه سياسي هم قسم شده بودند، تنها كساني باشند كه بتوانند به اين شبهه پاسخ دهند؟!
4- و اما نكته مهم تر كه ظاهرا رييس جمهور به دليل تعجيل در تغييرات كابينه به آن توجه نداشته ولي بنا بر ويژگي ولايت پذيري وي، اين نكته بايد براي ايشان مهم و قابل توجه باشد، اين است كه تمام انتصابات و از جمله انتصاب آقاي مشايي به عنوان معاون اول، تنها شايد در مدت باقي مانده از عمر دولت نهم موجه جلوه كند و اين حكم در دوره دهم نياز به انشاء مجدد دارد. همه ميدانيم كه بر اساس مباني ديني و قانون اساسي جمهوري اسلامي، فرد منتخب مردم، زماني رييس جمهور قانوني است و احكام صادره وي نافذ است كه وليفقيه راي مردم را تنفيذ و رييس جمهور را به اين سمت منصوب نمايد و الا به تعبير حضرت امام، بدون تنفيذ ولي فقيه دستورات رييس جمهور غير قانوني است. با اين حساب احكام صادره طبعا تا پايان عمر دولت نهم به دليل حكم تنفيذ صادره در چهار سال قبل نافذ است، هر چند از جهاتي كه برشمرديم انتقاد به آن را در همين مدت كم هم وارد ميدانيم.
5- همانطور كه آشكار است، مخالفان احمدي نژاد كه عمده مخالفت آنها با ايشان به دليل پافشاري وي بر ارزش هاي انقلاب و هماهنگي اين مواضع با جهتگيري هاي رهبري است، در چند روز گذشته تلاش كردهاند كه از اين انتصاب در راستاي اهداف سياسي خود بهره ببرند و با سينه چاك كردن در برابر متدينين و بويژه مراجع تقليد، كوشيدهاند تا اين تصميم رييس جمهور را نشانهاي براي مخالفت ايشان با نخبگان سياسي و مراجع تقليد جلوه دهند. اين دلسوزيها با توجه به مواضع و عملكرد اين جريان درگذشته، هرگز درباور جامعه از سر خيرخواهي تلقي نمي گردد. هيچ كس حمايتهاي اين جريان سياسي منحرف از برخي احزاب و شخصيتهاي سياسي مانند مهاجراني، عبدالله نوري، آغاجري، گنجي و ... را از ياد نبرده كه همواره استفاده از آنها در دولت اصلاحات مورد اعتراض مردم، متدينين، مراجع تقليد، حوزههاي علميه و حتي رهبري معظم انقلاب بود و البته از ياد نبردهاند كه همين افراد نه تنها ديروز كه حتي در همين ايام، مورد حمايت شبكههاي مالي و جاسوسي غرب و جريان رسانهاي ضد انقلاب هستند تا آنجا كه امروز برخي از اين افراد در خارج از كشور و رسما به همنشيني با ضد انقلاب براي ضربه زدن به نهادهاي قانوني و از همه مهمتر استوانه مهمي همچون ولايت فقيه كمر همت بستهاند و برخي از آنها با ريشه دواندن بغض و كينه شخصي و سياسي، در داخل كشور جبههاي براي تشكيك در نتيجه انتخابات دهم و كوبيدن بر طبل عدم مشروعيت دولت تشكيل دادهاند. مردم ما هنوز فحاشيها و مقالات اهانت آميز اين جريان نسبت به مراجع و دفاع شخصيتهاي سياسي آنها از اين مواضع را از ياد نبردهاند و به اين راحتي هم از ياد نميبرند. در سال 1378به حوزه علميه قم در اعتراض به آقاي خاتمي و مهاجراني در مسجد اعظم قم براي اولين بار در تاريخ انقلاب به بست نشست و حتي شخصيتهايي مانند آيت الله نوري همداني، مشكيني، جوادي آملي و ... در آن حضور يافتند و سخنراني كردند. همين دليل بايد گفت كه الحق و الانصاف با همه انتقادات وارد به برخي نظرات و مباني فكري آقاي مشايي، تفاوت وي و افراد بدنامي كه از آنها نام بردم و همواره مورد حمايت روساي جمهور قبل بودند، بسيار زياد است.