عصر ایران؛ رسول عودهزاده- فیلم مستند «مُدَمّرِه» (ویرانشده) کاری از خدیجه نیسی با موضوع جنگزدگان خرمشهری و آبادانی ساکن شهرک شهید بهشتی مشهد (معروف به شهرک عربهای مشهد)، در روزهای اخیر برای تعداد محدودی در آبادان و اهواز به نمایش درآمد.
حسن کولآبادی تهیهکننده و فرید دغاغله تدوینگر این اثر هستند. این مستند نیمه بلند سومین کار نیسی است، او پیش از این، یک سریال ۶ قسمتی با موضوع جنگزدگی نیز ساختهاست.
فیلم تازه نیسی، با موضوع جنگ و تبعات آن ساخته شده، پیامدهایی که کمتر دیده شدهاند. نیسی در این تجربه بیننسلی، از یک طرف روایتگر جنگ است و از طرفی دیگر بازگوکننده آثار به حاشیه رانده شده این رویداد هولناک است. محتوای این فیلم اجتماعی است و ژانر آن سینما حقیقت. فرم آن ساده و ثابت با پلانهای طولانی است.
این فیلم تلاشی است برای نشاندادن خرمشهر خیالی ایزولهشده در ذهن مردمانی که صدها کیلومتر دور از وطن افتادهاند. تلاشی برای نشاندادن حسرت، دلتنگی و تقلا برای حفظ هویت؛ هویتی که از ۴۰ سال قبل تاکنون در جایی به جز موطن اصلی فریز شدهاست. در شهرکی که افراد نامی از آن به عرصههای مختلف کشور معرفی شدند؛ مثل محسن چاووشی خواننده و سیدعلی موسوی فوتبالیست. شهرکی که در قلب شهر مشهد واقع شده، اما فرسنگها از آن دور است.
۴۲ بلوک سیمانی اما مسکونی در مساحتی به وسعت ۲ هکتار که هر کدام ۴۵ واحد یک، دو یا سه خوابه و نزدیک به ۷ هزار نفر جمعیت را در خود جای دادهاست.
شهرک شهید بهشتی مشهد (معروف به شهرک عربهای مشهد)
در حاشیه اکران این مستند در خانه فیلم اهواز، با خدیجه نیسی گفتوگو کردم که متن آن را میخوانید:
* چه چیزی باعث شد که به سمت ساخت این فیلم بروید؟
من خودم جنگزده هستم و از این فضا دور نیستم. مدتی را در شهر مشهد زندگی کردم، اما نوستالژیهای جنوب لحظهای رهایم نکردند. برای زنده کردن این خاطرات مرتب به شهرک شهید بهشتی سر میزدم. گویی همه خرمشهر آنجاست. من به بهانه خرید ماهی و خرما و چیزهای دیگر میرفتم با دیدن مردان دشداشهپوش و زنان عبا به سر، خرید را رها میکردم و با دوربین به دنبال آنها راه میافتادم. این حس و حال را مهاجران و دورافتادگان از موطن خود بهتر از هرکسی میدانند، بنابراین دغدغه من این غربت بیپایان و پیامدهای آن است.
* چه سوالات کلیدی در ذهن شما بود؟
این که اینها چه کسانی هستند و از کجا آمدهاند؟ چرا اینجا آمدهاند؟ چرا بعد از این همه سال، به شهر خود بازنگشتند؟
* اولین ورودتان به این شهرک چگونه بود؟
وقتی وارد شهرک شدم، کودکی خودم را تجسم کردم، بازار سیف خرمشهر یا بازارچه کیان اهواز از جلوی چشمانم رژه رفت. بازی محیبس (گل یا پوچ با انگشتر) و جشن کودکانه گرگیعان دوباره تداعی شد. شاید بسیاری از اتفاقات اکنونی که به صورت خودجوش در شهرک رخ میدهد، در خرمشهر کنونی دیگر اتفاق نمیافتند، آیینها و مناسباتی که اکنون رنگ باختهاند و در شهرک بهشتی فریز شدهاند.
خدیجه نیسی کارگردان فیلم مستند «مُدَمّرِه»
* ساخت فیلم چند روز طول کشید؟
۶ ماه پیش تولید داشتیم، زیرا افراد به سختی اعتماد میکردند، ولی ما توانستیم در این مدت روابط دوستانهای ایجاد کنیم. من علاقهمند بودم که عنصر زن در فیلم پررنگ باشد، همین مسئله نیز به طولانی شدن پروسه دامن میزد. از سختترین بخشهای فیلم، به تصویرکشاندن بازی محیبس، دفزنی زنان در مراسم عروسی و بازی دومنه مردان بود که پس از اعتمادسازی زیاد توانستیم وارد این فضاها بشویم.
* تولید فیلم چند روز طول کشید؟
۱۰ روز، ۱۰ الی ۱۲ ساعته. ما تولید فیلم را به قبل، حین و بعد از ماه رمضان تقسیم کردیم که بتوانیم آیینهای مناسبتی رمضان، عید فطر و زندگی روزمره مردم را داشته باشیم. در این فیلم از همه نسلها استفاده شدهاست، افراد متولد قبل از جنگ، متولد زمان مهاجرت و متولد پس از جنگ.
* پس از اتمام این فیلم، به چه چیزی رسیدید؟
مهمترین مسئله این است که این توده مردمی، هویت خود را علیرغم همه شرایط سخت و ناگوار حفظ کردهاند و با دور هم زندگی کردن، خود را از نگاه بعضاً گزنده میزبان دور نگهداشتند، زیرا آنها فقط مشکل دوری از وطن را نداشتند، بلکه مشکل دیگری نیز داشتند، آنها در ابتدا در مشهد به خوبی پذیرفته نشدند، بنابراین برای اینکه نوستالژیهای گذشته خود را احیا کنند، خرمشهر ۴۰ سال پیش را ساختند.
* چرا از قابهای ثابت در فیلمبرداری استفاده کردید؟
این چیدمانی است که از قبل طراحی شدهاست، ما سعی میکردیم با این روش حضور دوربین را برای افراد مصاحبهشونده کمرنگ کنیم. همچنین به نوعی با این قابهای ثابت مکان را هم معرفی میکنیم.
* آیا بهتر نبود با منابع رسمی و کارشناسی برای کسب اطلاعات بیشتر صحبت میکردید؟
انتخاب من خرمشهر کوچک در مشهد بود. سوژه من دردها و رنجهای چهل ساله این خانواده هاست. بحث من هویت و فرهنگ آنهاست. ممکن بود اضافه کردن این بخش در همچنین فیلمی، مخاطب را پس بزند و فیلم را دوپاره میکرد و یکدستی آن را میگرفت. شاید بشود در آینده فیلمی جدا ساخت دربارهٔ این که مسئولان در این ۴۰ سال چه کاری برای جنگزدهها کردهاند؟
* نویسندگی در فرم مستند چگونه شکل میگیرد؟ آیا طرحتان از پیش نوشته شده بود یا در حین کار شکل گرفت؟
قطعاً از پیش طراحی شده بود، یعنی سوالات ما مشخص بود، افراد مورد نظر تعیین شده بودند. بعد از جرقه ایده فیلم، با فرید دغاغله تدوینگر فیلم رایزنی و مشورت کردم و طبق راهنماییها و مشورتها طرح را تدوین و آن را جلو بردیم. ما از دکتر روانشناس و جامعهشناس نیز بهره میبردیم؛ یعنی از ایده تا پایان کار طراحی شده بود.