۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۳۲۰۹۳
تاریخ انتشار: ۰۴:۵۲ - ۰۴-۰۱-۱۴۰۱
کد ۸۳۲۰۹۳
انتشار: ۰۴:۵۲ - ۰۴-۰۱-۱۴۰۱
مرور سال کهنه؛ 12 ماه – 12 روز/ چهارم

تیر 1400؛ پرواز غم‌بارِ فرشتگان محیط زیست

تیر 1400؛ پرواز غم‌بارِ فرشتگان محیط زیست
خبر تلخ تیر 1400 برای جامعۀ رسانه‌ای جان باختن دل‌خراش دو خبرنگار زن و از فعالان محیط زیست در سفری کاری بود: مهشاد کریمی و ریحانۀ یاسینی.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در 28 خرداد و اعلام نتیجۀ قابل پیش‌بینی آن در روز بعد، تیر 1400 خورشیدی در حالی شروع شد که حسن روحانی هم هنوز رییس جمهوری ایران بود چون 12 مرداد باید تحویل می‌داد و هم نگاه افکار عمومی و رسانه‌ها دیگر نه به او که به ابراهیم رییسی بود؛ رقیب 4 سال قبل که حالا به جای او می‌نشست.

  دغدغۀ روحانی اما همچنان برجام بود چندان که دوم تیر و تنها 4 روز بعد از انتخاباتی که در پی آن باید پروندۀ مذاکرات احیای برجام را به منتقدان آن می‌سپرد در نشست هیأت وزیران دو گلۀ اصلی خود را این‌گونه مطرح کرد: «کشور را بدون نفت، اداره کردیم ولی یک نفر نگفت دست شما درد نکند... برجام چه زخمی به شما زده که نیش می‌زنید؟»

  دو هفته بعد جواد ظریف وزیر خارجه در واپسین روزهایی که به باغ ملی می‌رفت آخرین گزارش خود دربارۀ برجام را که باید در فواصل زمانی مشخص به مجلس شورای اسلامی ارایه می‌داد و به 22 فقره رسید، به نامه‌ای با عنوان «آخر دعوانا» به معنی سخن پایانی پیوست کرد که در آن نوشته بود:

   «‌پس از دو سال مذاکرۀ فشرده و طاقت‌فرسا برای دست‌یابی به یک توافق قابل قبول و 6 سال کوشش نفس‌گیر برای حراست از حقوق ملت شریف ایران و جلوگیری از متلاشی شدن توافق همراه با 8 سال ناسزا شنیدن، خون دل خوردن و دم برنیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا در آستانۀ واگذاری مسؤولیت به برادران و خواهرانی تازه نفس و پرنشاط چند تجربه و نکته را صادقانه و مشفقانه تقدیم می‌کنم.»

  در همین گزارش بود که نوشت: «اگر به جای مناقشه و مجادله بر سر این که برجام پیروزی قطعی بود یا شکست کامل که حتماً هیچ یک نبود همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم چه بسا شرایط به گونه‌ای دیگر رقم خورده بود.

  اگر از ابتدا در پی استفادۀ حداکثری از هر میزان دستاورد برجام حتی در بدترین نگرش‌ها بودیم و مقدار بیشتری سرمایۀ خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکت‌ها در همۀ نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم تحریم ایران و اِعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر می‌شد و اگر از همۀ امکانات برجام برای ایجاد منافع اقتصادی برای همۀ کنش‌گران به شمول شعبات خارجی شرکت‌های آمریکایی بهره برده بودیم هم دوستان‌مان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی سرمایه‌داران جهانی از جمله در داخل آمریکا مواجه می‌شد. فقط نیاز بود هم‌دل و هم‌صدا از همۀ امکانات برای اجرای بهینۀ سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده می‌کردیم...»

  منظور ظریف روشن بود منتها اگر اجازه می‌دادند این اتفاقات بیفتد که دیگر کار به دست خودشان نمی‌افتاد!

در فضای تازۀ سیاسی یادداشت «وحید حقانیان» که غالباً در تصاویر کنار آیت الله خامنه‌ای  دیده می‌شود و کمتر نظر سیاسی می‌دهد یا با رسانه‌ها گفت‌و‌گو می‌کند قابل توجه و حتی غیر‌منتظره بود.

  یادداشتی دربارۀ انتخابات متفاوت ریاست جمهوری که در آن نوشته بود: «ماندن هر سه رقیب آقای رییسی در صحنه، امداد الهی بود و یقیناً باید گفت این سه (‌محسن رضایی، قاضی‌زادۀ هاشمی و عبدالناصر همتی) دانسته یا ندانسته خود را خرج انقلاب کردند و گرنه با توجه به شرایط رد صلاحیت‌ها، تحریم انتخابات توسط بیگانگان و حتی احمدی‌نژاد، اگر بعد از کنار کشیدن نامزدهای پوششی، این سه نفر نیز اعلام انصراف می‌کردند ولو وزارت کشور هم قبول نمی‌کرد، یقیناً چالش بزرگی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی به وجود می‌آمد.»

  پیدا بود که این نگاه، اصول‌گرایان رادیکال را خوش نمی‌آید که دوست داشتند خود را پیروز یک انتخابات مرسوم و نه متفاوت بدانند و از این رو یک خبرگزاری اصول‌گرا در واکنش نوشت:

  «نگارش چنین بیانیه‌ای و انتشار دادن آن در رسانۀ عمومی با مأموریت جایگاه مهم و متعالی چون معاونت ویژۀ دفتر رهبر معظم انقلاب، چه تناسبی دارد؟... ورود جنابعالی به عرصۀ رسانه فی‌نفسه برای دفتر معظم‌له، آسیب زاست چرا که هر گونه موضع شما نزد بدخواهان نظام به مثابه یک بیانیه برای انتساب به دفتر و شخص مقام معظم رهبری محسوب می‌شود.»

  این تریبون اصول‌گرایی رادیکال ایرانی که دوست نداشت مباحث مربوط به انتخابات در فضای رسانه‌ای همچنان مطرح باشد چنان از یادداشت وحید حقانیان ناخرسند بود که به او توصیه کرد "اگر قصد کنش‌گری سیاسی به عنوان یک شخص حقیقی را دارید اعلام کنید از دفتر معظم‌له خارج شده‌اید و دیگر در آن سِمَتی ندارید".

  نکتۀ آقای حقانیان البته بسیار روشن بود. این که اگر سه کاندیدای دیگر هم به خاطر قطعی بودن نتیجه از قبل کنار می‌رفتند و آقای رییسی تنها می‌ماند روشن نبود انتخابات باید چگونه برگزار می‌شد.

  این سخن یادآور سال 1368 بود که چون مشخص بود هاشمی رفسنجانی مورد اجماع است به نامزدی صوری نیاز بود و تنها کسی که به رقابت تن داد عباس شیبانی بود که خود نیز البته به هاشمی رأی داد!

   هم برای اکثریت 52 درصدی مردم ایران که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردند و هم دیگرانی که به ابراهیم رییسی رأی دادند (یا آرای باطله و رقبا به نشان وفاداری در عین اعتراض) اما کلافه‌کننده‌ترین اتفاق تیر 1400 خاموشی‌های گسترده برق بود که به خاطر پیشی‌گرفتن مصرف ( 66 هزار مگاوات) از تولید (55 هزار مگاوات) عرصه را بر مردم تنگ کرده بود.

  متهم ردیف اول ماینرها یا ارزکاوها معرفی شدند که از مزیت برق ارزان در ایران بر اساس قیمت دلار استفاده و به استخراج قانونی یا پنهان رمز‌ارز یا ارز دیجیتالی مشغول بودند و به همین خاطر رییس جمهوری (روحانی) دستور داد فعالیت شرکت‌های مجاز استخراج رمز ارز یا بیت کوین هم متوقف شود.

  حالا دیگر در روزهای پایانی، روحانی به جای برجام به خاطر وضعیت برق هم فحش می‌خورد اگرچه همه حس می‌کردند این نیز ناشی از تشدید فشارهای تحریمی است و تمام همت دولت معطوف به این بود که شبکۀ برق فرونپاشد.

   مردم آب و برق و واکسن می‌خواستند و دغدغۀ اصلی مجلس انقلابی همچنان محدودکردن اینترنت بود و بالا بردن میزان غنی‌سازی اورانیوم و راه ندادن بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی.

  قطع برق همچنین نشان داد رییس جمهوری که حالا داشت خداحافظی می‌کرد چرا پیش‌تر گفته بود حتی آبِ خوردن ما هم به تحریم‌ها ربط دارد.

  خبر تلخ تیر 1400 برای جامعۀ رسانه‌ای اما جان باختن دل‌خراش دو خبرنگار زن و از فعالان محیط زیست بود: مهشاد کریمی و ریحانۀ یاسینی.

تیر 1400؛ مرگ مظلومانۀ دو خبرنگار محیط زیست

  اتوبوسی که بهترین خبرنگاران محیط زیست را در آذربایجان غربی جابه جا می‌کرد واژگون شد و در آن دو همکار پرکار و خوش ذوق ما هم بودند: حسن ظهوری و زینب رحیمی که ساعات بسیار پر التهابی را برای ما نیز رقم زد هر چند به رغم مصدومیت نجات یافتند اما اگر بنا بر یادکرد تلخ‌ترین رخداد تیر 1400 باشد بی‌گمان ازمرگ آن دو فرشته باید گفت که قربانی تقدیر نشدند بلکه جان شیرین را به خاطر بی‌تدبیری دیگران از دست دادند و حتی اگر پی‌گیری همکاران برای مجازات خاطیان بی‌مبالات به جایی برسد باز آن دو به کانون خانوادۀ خود و خانوادۀ رسانه بازنمی‌گردند.

ارسال به دوستان
وبگردی