گفتاری درباره تذکر شورای نظارت به برنامه خبری صدا و سیما
کارت زرد 20:30 اما نه به خاطر تکل های بسیار!
عصر ایران- انتشار خبر تذکر شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما به برنامه خبری 20:30 در وهله نخست این تصور را ایجاد کرد که با آغاز دوره جدید مدیریت در رسانه رسمی کشور قرار است از این پس نظارت بیشتری صورت پذیرد و این شورا قصد دارد نقش پررنگ تری ایفا کند اما ماجرا چیز دیگری است .

20:30 را می توان روایت تصویری ادبیات یک روزنامه خاص و تکثیر همان لحن و گاه همراه اتهام افکنی و البته در تیراژ گسترده تر دانست.

روزگاری مرحوم عسگر اولادی برخی روزنامه نگاران را متهم می کرد «شب گفته» های رادیو بی بی سی را به «روز نوشته» تبدیل و منتشر می کنند.

  با بهره از این تمثیل شاید بتوان 20:30 را تبدیل «روز نوشته» ها به «شب گفته»ها دانست. زیرا گاه عین همان جملات تکرار می شود و احساس می کنی مجری در حال خواندن اخبار یک ستون خاص در یک روزنامه خاص است.

انتشار اخبار ثابت نشده و طرح ادعا علیه افراد بدون امکان دفاع و شکایت آنان همراه با لحن تمسخر آمیز و همواره حق به جانب و پی گیری یک هدف خاص و نقض اصول مصرح بی طرفی در پاره ای گزارش های خبری از جمله ویژگی های این برنامه بوده که تاب و توان تحمل و شنیدن آن را از بسیاری کسان ربوده و به سوی شبکه های ماهواره ای سوق داده است. در باور دینی هم شنیدن سخنی که ناراست یا تهمت می دانی روا نیست.

تا جایی که یک شبکه تلویزیونی پربیننده ماهواره ای که تغییر سبک زندگی ایرانیان را هدف قرار داده و حسب ظاهر از خبر رسانی مستقیم سیاسی پرهیز می کرد، نیز برنامه خبری تدارک دیده است.

تذکر شورای نظارت بر صدا و سیما اما ناظر به هیچ یک از این موارد نیست و آنچه مایه تعجب است همین است که به آن رفتارها و این نوع خبر رسانی که فوج فوج بیننده داخلی را به سوی شبکه های ماهواره ای کوچ داده اعتراض نکرده اند بلکه به خاطر گزارشی تذکر داده اند که اتفاقا  لحن رسانه ای داشت.

نمایندگان اردبیل در مجلس شورای اسلامی از «پخش خبر نزاع دسته جمعی در بیمارستانی در اردبیل» شکایت کرده و شورای نظارت هم به دو دلیل تذکر داده است:

نخست این که «این اقدام بخش خبری زمینه ساز شکل گیری یک بحران امنیتی و اجتماعی شده است».

دوم: «مشابه چنین نزاعی در شهرهای مختلف کشور صورت می پذیرد و ضرورتی برای پخش آن در شبکه ملی وجود ندارد.»

به عبارت دیگر «همه روزه در شهرهای مختلف از این نزاع ها صورت می پذیرد و منحصر به شهر اردبیل نیست».

نکته مهم اما این است که اولا نزاع «دسته جمعی» بوده ثانیا «در بیمارستان» رخ داده است. به نظر می رسد ارزش خبری آن به سبب این دو صفت است و چون در محل تحت پوشش دوربین، رخ داده ضبط شده است.

نزاع دسته جمعی در هر جا ارزش خبری دارد و نمی توان خبرنگار را به خاطر تهیه و ارسال آن سرزنش کرد. نمایندگان اردبیل نیز باید قدری سعه صدر نشان دهند و تصور نکنند اگر تلویزیون را بازدارند دیگر این فیلم پخش نمی شود. زیرا شبکه های اجتماعی امروز از هر رسانه ای پرقدرت ترند. 

البته اگر قدری دقت می شد و نام شهر را ذکر نمی کردند شاید این حساسیت را بر نمی انگیخت زیرا «امکان» و «احتمال» وقوع چنین حادثه ای در هر جای دیگر ایران و جهان وجود دارد و می توانستند بگویند نام بیمارستان محفوظ است و البته نمی توان با شورای نظارت هم نظر بود که «مشابه چنین نزاعی در شهرهای مختلف صورت می پذیرد». زیرا اگرچه امری محتمل و ممکن الوقوع هست اما بسیار رایج و معمول هم نیست و اگر باشد اتفاقا باید خبر رسانی و آسیب شناسی شود و نزاع کنندگان بدانند زیر نگاه هستند.
 
 غرض از این نوشتار اما این موضوع نیست و گمان نمی کنیم کسی در مهربانی مردم اردبیل که در نوع مواجهه شان خصوصا در شهرهای توریستی این استان بیشتر بروز می کند تردید داشته باشد و به خاطر یک فیلم آنان را به خشونت متهم کند.

غرض این است که بگوییم 20:30 به خاطر تمسخر های سیاسی و تحقیر دیگران و لحن خاص و نفی هر که غیر آنان می اندیشد درخور دریافت تذکر است. البته نه به این خاطر که آن آدم ها آسیب می بینند که به سبب اعتبار سازمان متبوع.

به زبان فوتبال می توان گفت: این فیلم اگر هم خطا باشد پس از تکل های خشن قبلی و نقض مکرر در مکرر قواعد بازی اتفاق افتاده و این که داور آنها را نادیده گرفته و حالا کارت زرد خود را از جیب به در آورده اسباب حیرت است.