درباره روح تیمی که به این راحتی ها نمی شکند
جنگجویان کی روش!

عصرایران ؛ مهدی شادمانی - بازی ایران و بحرین بود انگار . روز های اول بود ، کی روش کنار خط فریاد می زد و بازیکنان لابد دلیل اش را نمی فهمیدند. تیم ملی 6 گل زده بود اما مردپرتغالی عصبانی بود وفریاد می زد. او از نداشتن روح تیمی ناراحت بود و حتی 6 گل زده هم حالش را بهتر نمی کرد. کی روش اینقدر عصبانی بود که مدافع تیم ملی را با دست بگیرد و به جلو هل بدهد و در بین نیمه قبل از سوت داور بطری آب را به زمین بکوبد و به رختکن برود. این اولین تصاویر از رگ های بیرون زده گردن کی روش و صورت برافروخته اش بود.

پس از آن، بازی به بازی مردپرتغالی بیشتر نشان داد که چقدر برای تیم ملی وکارش اهمیت قائل است. او مهم بودن تیم ملی را در رفتارش فریاد می زد و این را آرام آرام به بازیکنانش آموزش می داد.او در بازی رفت ایران و کره جنوبی در تهران با بهترین بازیکن کره درگیر شد ، از زمین اخراج شد و آن بازیکن را هم از جریان بازی خارج کرد. در بازی برگشت مشت گره کرده جلوی سرمربی کره ای ها گرفت و حتی بازی دوستانه پیش از جام ملت ها با کره جنوبی را تبدیل به یک نبرد خصمانه کرد.

تصاویر کی روش در جام جهانی و مهمتر از همه تصویر انتظار او برای رسیدن داور استرالیایی در جام ملت های آسیا اوج نمایش تعصب کی روش بود. وقتی طلبکارانه دست هایش را به کمر زده بود و منتظر داوری بود که پولادی را اخراج کرده. کارهای سرمربی پرتغالی درست یا غلط حرفه ای یا غیر حرفه ای به بازیکنان تیم ملی یک حس را منتقل می کرد و آن این بود که برای گرفتن حق شان باید بجنگند با هر روشی که بلد هستند.

البته که شاگردان خوبی هم داشت.شاگردانی که همان مسابقه را 10 نفره و تا آخر پیش بردند. تیمی که 120 دقیقه مقابل عراق جنگید وتاثانیه های اخر و حتی تاقببل از پنالتی ها با اینکه یک اخراجی داشت ، بازنده نبود. آنها گل آخرشان را درست وقتی به ثمر رساندند که شاید کمتر ایرانی دیگری امید داشت. آنها کم کم شکست ناپذیرشده بودند و در همان بازی هم ثابت کردند که اگر بارها گل بخورند بازهم گل می زنند. نه تعدادآدم ها مهم است و نه تیم حریف آنها نباید می باختند و در بازی هم نباختند.

حالا و پس از جام ملت ها می شود کی روش را دید که در زمین بازی می کند و درگیر می شود و به هیچ وجه پا عقب نمی گذارد. شاید درگیری های عصبی دژاگه و سردار آزمون رگه هایی از رفتار غیرحرفه ای داشته باشد، شاید بشود با صحبت کمی بازیکنان را آرام کرد. اما همه این رفتار نشاندهنده تیمی است که دیگر باختن را نمی شناسد و با آن غریبه شده.تیمی که از شکست حتی در نبردهای تن به تن هم فراری است . تیمی که یازده سرباز دارد آماده برای هرجنگی در هر دقیقه ای از بازی . برای همین هم اگر ترابی دقیقه 85 بازی توپ لو می دهد. خسته یا سرحال 10 متر با سرعت تمام،دنبال بازیکن صاحب توپ می دود و با هروسیله ای او را متوقف می کند.

برای همین در بازی ای که مردم ایران جدی نگرفتند. برای بازی ای که 50 خبرنگار ژاپنی را به تهران می کشاند اما 50 هزار ایرانی را نه. برای بازی ای که به نظر دوستانه می رسید از جان مایه می گذارند و تا آخرین دقیقه می دوند. آنچه شاگردان کی روش در زمین نشان می دهند خیلی هم غریبه نیست. تیم کی روش آدم را یاد تیم های 96 ایران یا کمی پیشتراز آن می اندازند . تیم هایی که اگر دایی و مرفاوی و استیلی و شاهین بیانی داشت همچنان ستاره اش غیرت و جنگندگی بازیکنان بود.

ازروزهای غیرتی فوتبال تا همین روزها بین فوتبال و مردم فاصله زیادی افتاده. فاصله ای به عمق خالی بودن استادیوم در دیدار دو غول آسیایی.اما این تیم کاری می کندبرای پرکردن فاصله ها. تیمی که سربازانی دارد جنگجو و آماده به نبرد . سربازانی که حتی یک ستاره هم درمیانشان نیست و اگر کاپیتان شان هم به صلاحدید سرمربی بیرون می نشیند ثانیه آخر بازی بدون غرغر جای بازیکنی وارد زمین می شود که اولین بازی ملی اش را پشت سر می گذارد.

اینجا در تیم کی روش معانی فوتبال ایرانی، همانی که داشتیم و یادمان رفته بود، را احیا کرده اند. اینجا و در همین زمان بدبختی های فوتبال ایران ، 11 بازیکن هستند که تا آخرین نفس برای تیم کشورشان می دوند و می جنگند. اینجا تیمی هست که دوباره بعداز مدت ها مردم را برای دوست داشتن فوتبال قلقلک می دهد. تیمی با 11 جنگجو که بازی دوستانه و دشمنانه سرشان نمی شود. مانورشان با جنگ واقعی فرقی ندارد . آنها می جنگند برای پیروزی با تمام قدرت.