در شرايطی كه هر ساعت احتمال سرمربیگری امیر قلعهنویی در تیم ملی فوتبال كشورمان افزایش پیدا میكند و خود سرمربی سپاهان هم اخیرا مذاكره با فدراسیون را تایید كرده، به نظر میرسد او با مشكل بزرگی برای تصاحب این منصب مواجه است.
به گزارش همشهری ورزشی، مساله امیر بیشتر از آنچه فنی باشد، مربوط به وجهه و مقبولیت ملی اوست؛ آیتمی كه مخصوصا امسال به شكل اساسی به چالش كشیده شده است. اگر مخالفید، كافی است فقط نشستهای خبری بعد از بازی روز جمعه بین سپاهان و فولاد را مرور كنید و ببینید جواد نكونام به عنوان ركورددار بازی ملی در فوتبال ایران با چه ادبیاتی به استقبال سرمربیگری قلعهنویی در تیم ملی میرود.
طعنههای بیپایان نكو
امیر قلعهنویی و جواد نكونام در این سالها رابطه چندان خوبی با هم نداشتهاند؛ آنقدر كه حتی یك بار كارشان با هم به دادگاه كشید.
موضوع به مصاحبه مفصل نكونام علیه قلعهنویی مربوط میشد؛ جایی كه او امیر را حتی متهم كرده بود به اینكه از شكست استقلال در داربی معروف ایمون زاید خوشحال شده است! این بار اما استارت مجادله را شاید خود قلعهنویی در نشست خبری قبل از بازی روز جمعه زد؛ جایی كه فوتبال مبتنی بر دفاع- ضد حمله فولاد را كپیبرداری نكونام از كارلوس كیروش دانست.
سپاهان بازی را برد، اما بعد از مسابقه نوبت به نكو رسید كه تلافی كند. كاپیتان سابق تیم ملی حضور احتمالی قلعهنویی در این تیم را بازگشت به 50 سال قبل دانست، فوتبال او را بكش زیرش دانست و حتی توصیه كرد اگر امیر سرمربی تیم ملی شد، برای استنلی كیروش پاسپورت ایرانی بگیرند كه بتواند به تیم كمك كند! این یك كلكسیون بینقص از كنایههاست كه دستكم تا لحظه تنظیم این مطلب بیجواب مانده، اما لااقل برای ثبت در تاریخ باید بنویسیم ركورددار بازیهای ملی در تاریخ فوتبال ایران، حضور قلعهنویی در این تیم را از همه ابعادش به باد نقد گرفت؛ آن هم با این ادبیات تند و تهاجمی. آیا فدراسیون اینها را میبیند؟
مهدی تارتار و فوتبال هوایی
نكونام اما تنها مربی امسال لیگ برتر نبوده كه بعد از ملاقات با امیر قلعهنویی، به فوتبال هوایی تیمهای او طعنه صریح زده است؛ چه اینكه قبل از جواد، مهدی تارتار هم چنین كرد.
پس از توقف خانگی سپاهان برابر نفت مسجدسلیمان در دور رفت، قلعهنویی از نوع بازی تیم حریف گله كرد، تارتار هم حسابی از كوره در رفت و گفت: «ما مثل بعضیها در خانه نمینشینیم که اوتانداز، ایستگاهیزن، ارسالکننده و چهار بازیکن دو متری جذب کنیم. ما روی فوتبال و مسائل تاکتیکی وقت میگذاریم.» البته كه طرفین طبق معمول كمی بعد آشتی كردند، اما خب آنچه تارتار در عصبانیت گفت، احتمالا نظرات حقیقیاش در مورد سبك مربیگری قلعهنویی بوده است!
از حامیان سنتی هم خبری نیست
اساسا یك جریان فكری در فوتبال ایران وجود دارد كه حامی استفاده حداكثری از مربیان داخلی است. دو تن از مشهورترین ستونهای این جریان هم محمد مایلیكهن و مجید جلالی هستند. میگویند جلالی در دوران سرمربیگری برانكو و كیروش در تیم ملی، به دو رییسجمهور وقت نامه نوشته و از آنها خواسته مقدمات حضور مربیان ایرانی روی نیمكت این تیم را فراهم بیاورند! وضع حاجی مایلی هم معلوم است.
او به عنوان مثال هم ابتدای فصل و هم بین دو نیمفصل معتقد بود كریم باقری بهترین گزینه برای هدایت پرسپولیس است. در عین حال اما این دو مربی و حتی مجموعه كانون مربیان فوتبال ایران هم با همه عرق و علاقهاش به همكاران داخلی، از قلعهنویی حمایت نمیكند.
مایلیكهن و جلالی سابقه مفصل تنش با قلعهنویی را دارند، اما جالب میشود اگر بدانید آنها حتی در جدل كلامی امیر با یك مربی خارجی هم به حمایت از طرف خارجی پرداختند. زمانی كه قلعهنویی قهرمانیهای پرسپولیس با برانكو را مهندسیشده دانست، جلالی به شدت نظر او را رد كرد و مایلیكهن هم گفت: «آنهایی كه دم از مهندسی میزنند، خودشان دكترا دارند!»
پایگاه مردمیاش كجاست؟
نیازی به یادآوری نیست كه قلعهنویی در این سالها شدیدترین چالشهای ممكن را با هواداران پرسپولیس پشت سر گذاشته است.
رابطه او با منتقدانش هم هرگز خوب نبوده و آخرین بار با ادبیاتی عجیب به آنها حمله كرد؛ مصاحبهای پر از جنجال كه بعد از چند ماه هنوز هم افكار عمومی منتظر برخورد فدراسیون با آن است! شاید در این شرایط حمایت كامل هواداران استقلال از قلعهنویی میتوانست حداقلی از پایگاه اجتماعی را برای او بسازد، اما آیا امیر به اندازه جامها و دستاوردهایش بین آبیها محبوب است؟ واقعیت آن است كه به سختی میتوان به این سوال جواب مثبت داد! حواشی رودرروییهای او با استقلال طی همین چند سال گذشته را مرور كنید تا خیلی از مسایل دستتان بیاید.