ایران به روایت آثار؛ قسمت بیست و نهم: ریسنده عیلامی
رازهای یک زن باستانی / ریسنده عیلام کیست؟ (فیلم)

کیفیت پایین:

{$sepehr_media_1056497_640_360}

کیفیت خوب:

{$sepehr_media_1056502_640_360}

عصر ایران؛ محسن ظهوری - نامش را «سنگ‌نگاره زن عیلامی و ندیمه» گذاشته‌اند؛ نقشی باستانی از نخ‌ریسی، متعلق به دوره عیلام نو، در حدود ۲۸۰۰ سال پیش. در زمانی که تمدن عیلامیان در جنوب‌‌غرب ایران امروز، روزهای شکوه خود را از دست داده بود و کم‌کم قدرت‌های دیگری در منطقه مسلط می‌شدند، اما مردمان عیلام، پس از ۲۰۰۰ سال تجربه، هنوز هنرمندان چیره‌دستی بودند. نمونه‌اش سنگ‌نگاره‌ای از زن ریسنده که تنها بخشی از یک نقش‌برجسته باستانی است و به ما رسیده، اما گویای دقت و مهارت و هنر آن‌هاست. داستان این سنگ‌نگاره را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» می‌بینید.

«ایران به روایت آثار» مجموعه‌ گزارشی ویدئویی است که هر هفته شنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها در عصر ایران منتشر می‌شود. قسمت سی‌ام این مجموعه به دلیل نزدیکی با روز اربعین، سه‌شنبه این هفته منتشر نمی‌شود و می‌توانید روز ‌شنبه ۱۹ مهرماه ببینید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در قسمت قبل منتشر شد:

ایران به روایت آثار؛ قسمت بیست و هشتم: انیمیشن پنج‌هزارساله

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زنی، بر تختی نشسته با ردایی بر تن که دست‌هایش تا مچ پر از زیورآلات است. دوک نخ‌ریسی به دست گرفته و در حال جمع کردن نخ بر قرقره‌ای است. ندیمه‌ای پشت‌سرش ایستاده که او را باد می‌زند. روبه روی زن یک ظرف غذا روی میزی است. باید جزئیات این نقش را در فیلم ببینید تا متوجه دقت هنرمندانه در ساخت ان شوید.

این لوح را بر سنگ بیتومین که نام تجاری‌اش گیلسونایت است حک کرده‌اند. سنگی که آن را قیر معدنی نامیده‌اند و در شوش فراوان بوده. همان شهر باستانی که «ژاک دومورگان» به مدت ۱۵ سال در آن کاوش کرد؛ از ۱۲۷۶ تا ۱۲۹۱ خورشیدی، یعنی از اوایل سلطنت مظفرالدین‌شاه تا اواخر حکومت احمدشاه قاجار.

لوح ریسنده عیلامی که حالا در موزه لوور پاریس قرار دارد، در زمان حفاری‌های «دومورگان» یافت شد؛ لوحی با نقش این زن و ندیمه‌اش که از زیباترین حجاری‌های انسان در دوره باستان است. اما این زن کیست؟

از نشستن‌اش بر تخت و ندیمه‌ای که او را باد می‌زند، مشخص است که از بانوان طبقات بالای جامعه بوده؛ احتمالا از زنان دربار. اما چرا باید نقش یک زن درباری بر سنگ حک شود؟ نمونه‌های شبیه به این، در تمدن آشور هم دیده شده؛ به خصوص در نقشی که آشوربانیپال همراه با همسر خود نوشیدنی می‌نوشد. اما یک احتمال دیگر هم وجود دارد؛ اینکه این زن ایزدبانویی است در حال بافتن سرنوشت. چیزی شبیه به «نیث» ایزدبانوی مصری که با ماکوی خود جهان را می‌سرشت. و البته شبیه به داستان «پنه‌لوپه» دختر «زئوس» خدای خدایانِ اساطیر یونان، که پس از غیبت طولانی همسرش «اولیس»، برای سرگرم نگه داشتن خواستگارانش وعده داد که پس از بافتن کفن «اولیس» ازدواج خواهد کرد، اما کار بافتن این کفن را سال‌ها طول داد.

شاید سنگ‌نگاره زن ریسنده عیلامی هم بر اساس داستانی حجاری شده. شاید به ایزدبانویی اشاره می‌کند که ما امروز آن را نمی‌شناسیم. شاید بانویی درباری است در نقشی بسیار بزرگ‌تر از چیزی که به ما رسیده و کنار شاهی نشسته بوده. نمی‌دانیم. هرچه هست سنگ‌نگاره زن ریسنده عیلامی، یکی از مهم‌ترین آثار به جا مانده از تمدن عیلام است و به هنر پارچه‌بافی در هزاران سال پیش اشاره می‌کند.