۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۸۸۹۳۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۱ - ۲۴-۰۳-۱۴۰۰
کد ۷۸۸۹۳۱
انتشار: ۱۲:۲۱ - ۲۴-۰۳-۱۴۰۰

پیامدهای «روانی» وعده‌های ناممکن نامزدها/ چه کسی پاسخگوست؟

مرور وعده‌های غیرممکن، عجیب و گاه بی‌مبنای بسیاری از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، زنگ خطر وضعیت روانی _ اجتماعی «ناامیدی پس از امیدواری» را از اکنون به صدا درآورده است؛ به جز یک نامزد، تقریبا همه آنها چنان وعده‌های حیرت‌انگیزی می‌دهند که هر صاحب‌نظری را به واکنش وامی‌دارد.

پیامدهای «روانی» وعده‌های ناممکن نامزدها/ چه کسی پاسخگوست؟

مرور وعده‌های غیرممکن، عجیب و گاه بی‌مبنای بسیاری از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، زنگ خطر وضعیت روانی _ اجتماعی «ناامیدی پس از امیدواری» را از اکنون به صدا درآورده است؛ به جز یک نامزد، تقریبا همه آنها چنان وعده‌های حیرت‌انگیزی می‌دهند که هر صاحب‌نظری را به واکنش وامی‌دارد.

۱. برخی روانشناسان وضعیتی را توصیف کرده‌اند که با عنوان بحران «ناامیدی پس از امیدواری» شناخته می‌شود؛ در این حالت چنانچه فرد یا جامعه به دلایل مختلف، ابتدا به شدت امیدوار و بعد از مدت کوتاهی ناامید شود، پیامدهای خطرناک فردی و اجتماعی بروز خواهد کرد؛ در واقع در این حالت فرد یا جامعه‌ای که دچار ناامیدی شده ممکن است دست به واکنش‌های تند و خارج از قاعده بزند که به مراتب زیان‌بارتر از ناامیدی اولیه خواهد بود.

گفته می‌شود اگر ناامیدی یا کم‌امیدی ادامه‌دار باشد، بسیار کم‌خطر از شرایطی است که یک امیدواری بزرگ ناگهان، تبدیل به یاس و سرخوردگی شود.

در همین رابطه، می‌توان به برخی از وعده‌های «فضایی» نامزدها اشاره کرد که انتظارهایی در میان مردم ایجاد می‌کند که کارشناسان بارها تصریح کرده‌اند، تحقق آن غیرممکن و یا انجام آن با پیامدهای سنگین اقتصادی همراه است:

_ سه‌دهک پایین جامعه بدون هیچ آورده‌ای صاحب مسکن می‌شوند
_ به زنان خانه‌دار حقوق می‌دهیم
_ به ۶۰ میلیون ایرانی یارانه ۴۵۰ هزار تومانی تعلق می‌گیرد
_در ۴ سال، ۴ میلیون شغل ایجاد می‌شود
_ جوانان وام ازدواج ۵۰۰ میلیون تومانی می‌گیرند
_ در سال اول دولتم ریشه فقر مطلق خشکانده می‌شود
_ اینترنت برای دهک‌های پایین جامعه رایگان می‌شود

۲. حال شرایطی را تصور کنید که چندماهی از استقرار دولت آینده گذشته است؛ تقریبا همه کارشناسان اقتصادی و اجتماعی هم‌نظر هستند که این‌گونه وعده‌ها به هیچ عنوان قابلیت عملی شدن ندارد زیرا:

الف_ تحریم‌های سنگین سه سال اخیر همراه با برخی تحریم‌های طویل سابق، اوضاع اقتصادی را به نقطه‌ای از وضعیت اضطرار رسانده که هر دولتی در بهترین حالت می‌تواند برخی از مشکلات کنونی را «کاهش» دهد چه رسد به این وعده‌های غیرعملی.

ب_ سایه بحران کرونا حتی در صورت کنترل کامل نیز تا مدت‌ها بر سر اقتصاد و مراوده‌های اجتماعی خواهد ماند و هیچ کشوری به این زودی از آن خلاص نخواهد شد.

ج_ بحران‌های زیست محیطی کشور از جمله کم‌آبی به مرحله‌ای رسیده است که نه تنها تاثیر مخربی بر اکوسیستم ایران گذاشته، بلکه توانایی موثری بر ساحت‌های اقتصادی و معیشتی خواهد گذاشت؛ چه در حوزه تولیدات صنعتی و کشاورزی و چه حتی در تامین آب آشامیدنی.    

د_ رشد اقتصادی پایین ۱۴ سال اخیر که به طور عمده محصول تحریم بوده، فرصت چندانی برای تامین و عملی‌سازی وعده‌های غیرعملی باقی نخواهد گذاشت و در خوشبینانه‌ترین حالت، یک دولت منسجم و توانا تنها قادر است اوضاع کنونی را تثبیت یا «اندکی» بهبود بخشد.

و_ معضل دیرپای گرانی و تورم که دهه‌هاست تبدیل به مشکلی ساختاری شده، به این راحتی قابل کنترل نیست و چنانچه سیاست‌های نادرست «پول پاشی» و تزریق نقدینگی در دولت آینده آغاز شود، ممکن است به نقطه بسیار خطرناکی برسد.

۳. در همه انتخابات گذشته همواره عده‌ای از شهروندان به دلایل مختلف پای صندوق‌های رای حاضر نشده‌اند؛ در ۱۲ دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری، هیچ‌گاه مشارکت زیر ۵۰ درصد رخ نداده است؛ در انتخابات کنونی با توجه به شرایط موجود و با فرض صحت نظرسنجی‌ها و رخداد مشارکتی متوسط، حدود ۵۰ درصد صاحبان حق رای، در انتخابات شرکت خواهند کرد که بخش مهمی از آنان همچون همه ۴۲ سال گذشته، از طبقات متوسط به پایین خواهند بود.

از این رای‌دهندگان نیز به طور قطع بخشی به امید تحقق همین وعده‌های غیرکارشناسی و غیرعملی دل‌خوش خواهند کرد و امید دارند که بلافاصله پس از استقرار دولت سیزدهم، قول‌های رویایی نامزدها عملی شود. در واقع درصد قابل توجهی از رای‌دهندگان فارغ از اینکه چه نامزدی پیروز شود، با در نظر داشتن انبوهی از قول‌ها و وعده‌های اقتصادی، به امید رونق معیشت و کسب‌وکارشان وارد صحنه شده‌اند و انتظارات زیادی برای تحقق آن دارند.  

۴. به این ترتیب این «امیدواری» ایجاد خواهد شد، مشکلات حادی که عمدتا محصول دو ویروس «ترامپ و کرونا» هستند به سرعت برطرف شده و تنگی معیشت‌شان رفع و روند جدیدی در جامعه آغاز شود.

۵. در ۸ سال گذشته، اصولگرایان و طیف تندرو و پر سروصدای آنها، مدام بر این گزاره تاکید کرده‌اند که مشکلات کشور نه محصول ترامپ و تحریم‌ها و ... که حاصل ناکارآمدی دولت حسن روحانی است و عامدانه نقش جنگ اقتصادی آمریکا را نادیده گرفته‌اند؛ به طور منطقی با روی کارآمدن محتمل دولتی اصولگرا، دیگر بهانه‌ای برای بی‌عملی یا کم‌کاری فرضی دولت پیش موجود نیست و بخش‌های بزرگی از رای‌دهندگان چشم انتظار تحقق وعده‌های رنگ و وارنگ نامزد(های) مورد نظرشان خواهند بود.

۶. این همان وضعیتی است که از اکنون قابل پیش‌بینی است: «ناامیدی پس از امیدواری»؛ با توجه به اینکه سهم عمده وعده‌های بزرگ و رویایی متعلق به کاندیداهای اصولگراست، پاسخگویی به امیدواری وسیع ایجاد شده برعهده این طیف خواهد بود و دیگر بهانه‌هایی همچون معطل نگه‌داشتن توانمندی داخل، نگاه به خارج، شرطی کردن اقتصاد به مذاکرات و ... هرگز قابل قبول نیست.

۷. تجربه عدم تحقق سریع و فوق‌العاده گشایش‌های اقتصادی برجام و در ادامه خروج ترامپ از آن، پیش‌روی ماست؛ برخی تحلیل‌ها، اعتراض‌های دی‌ماه ۹۶ را حاصل کارشکنی‌های داخلی برای تاثیر گسترده و سریع برجام در اوضاع معیشتی می‌دانند که متاسفانه در اوج بی‌مسئولیتی طیف‌های خاصی رخ داد و در ادامه ترامپ را به طمع خروج کامل از آن انداخت. فراموش نکرده‌ایم آغاز اعتراض‌های دی‌ماه از مشهد و توسط جریانی شکل گرفت که در یک محاسبه کور، دولت را هدف گرفته بود و ظاهرا تصور روشنی از گسترش عجیب آن نداشت.

۸. آنچه امروز پیش روی ماست، وضعیتی خطیر و هشدار درباره چند ماه آینده است که برخی نامزدها با گذر از همه اصول اخلاقی و عقلانی، دولت دوازدهم را تخریب و وعده‌های بهشت‌گونه را دامن زده‌اند؛ بدون شک هر نتیجه‌ای از بحران «ناامیدی پس از امیدواری» اولیه حاصل شود و پیامدهای زیانبار اجتماعی_سیاسی آن برعهده افراد و جریان‌هایی است که چشم بر واقعیت‌ها بستند و پیروزی به هر قیمت را پی گرفتند. این موضوع چنان اهمیت دارد که لازم است از اکنون هشدارهای لازم داده شده و تا دیرنشده چاره‌ای برای آن اندیشید.

ارسال به دوستان
وبگردی