صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۴۶۶۹۴
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۰ - ۱۲ فروردين ۱۴۰۴ - 01 April 2025
باب دوم حکایت چهاردهم

با سعدی در گلستان : چون به سختی در بمانی تن به عجز اندر مده / دشمنان را پوست بر کن، دوستان را پوستین (+صدا)

درویشی را ضَرورتی پیش آمد، گلیمی از خانهٔ یاری بدزدید. حاکم فرمود که دستش بدر کنند. صاحبِ گلیم شَفاعت کرد که: من او را بِحِل کردم.

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر اینجا بشنوید

عصر ایران _ درویشی را ضَرورتی پیش آمد، گلیمی از خانهٔ یاری بدزدید. حاکم فرمود که دستش بدر کنند. صاحبِ گلیم شَفاعت کرد که: من او را بِحِل کردم.

گفتا: به شفاعتِ تو حدّ شَرعْ فرو نگذارم. گفت: آنچه فرمودی، راست گفتی، ولیکن هر که از مالِ وقف چیزی بدزدد، قطعش لازم نیاید، وَ الْفقیرُ لایَمْلِکُ. هر چه درویشان راست وقفِ محتاجان است.

حاکم دست از او بداشت و ملامت کردن گرفت که: جهان بر تو تنگ آمده بود که دزدی نکردی الّا از خانهٔ چنین یاری!؟ گفت: ای خداوند! نشنیده‌ای که گویند: خانهٔ دوستان بروب و درِ دشمنان مکوب.

چون به سختی در بمانی تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر کن، دوستان را پوستین

 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۱/۱۳
بسیارعالی ممنون آقای خدیر
ایمان چراغی
۱۱:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۱/۱۳
عالی
ناشناس
۰۱:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۱/۱۳
چقدر زیباست این گلستان سعدی
ناشناس
۲۱:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۱/۱۲
حیف که مردم دل و دماغ لذت بردن از این ادبیات فاخر و جان نشین را ندارند !!
تعداد کاراکترهای مجاز:1200