صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۶۷۳۹۹
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۷ - ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - 10 June 2025

امروز با سعدی: با کسی حال توان گفت که حالی دارد

آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
الحق آراسته خلقی و جمالی دارد

درد دل پیش که گویم که به جز باد صبا
کس ندانم که در آن کوی مجالی دارد

دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه
تشنه می‌میرد و شخص آب زلالی دارد

زندگانی نتوان گفت حیاتی که مراست
زنده آنست که با دوست وصالی دارد

من به دیدار تو مشتاقم و از غیر ملول
گر تو را از من و از غیر ملالی دارد

مرغ بر بام تو ره دارد و من بر سر کوی
حبذا مرغ که آخر پر و بالی دارد

غم دل با تو نگویم که نداری غم دل
با کسی حال توان گفت که حالی دارد

طالب وصل تو چون مفلس و اندیشه گنج
حاصل آنست که سودای محالی دارد

عاقبت سر به بیابان بنهد چون سعدی
هر که در سر هوس چون تو غزالی دارد

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200