«بازتاب» نوشت: به نظر ميرسد، يکي از مهمترين اهداف دين و به عبارت ديگر شريعت، نظاممندي افکار و افعال بشري است تا در کنار رسيدن به اهداف متعالي، با قرار گرفتن هر شيء در جاي خود، همه چيز کارايي خود را داشته و زوايد حذف شود. همچنين قرار گرفتن هرچيز در جاي خود، موجب ميشود که اشياء مفيد نيز به واسطه هرج و مرج دچار افساد نشوند.
از جمله موضوعاتي که سالهاست مورد توجه و تذکر دلسوزان و خصوصاً علماي معظم گرديده است، نقش مادحين و ذاکرين اهل بيت(ع) و اين که گاهي اوقات اين قشر گرانقدر از جامعه، به جاي علما مينشينند، ميباشد. اين امر زماني اهميت خود را نشان ميدهد که مداحان نسبت به امور ديني و اعتقادي خود را واجد صلاحيت انشاء رأي پنداشته و حتي نظر علماي مخالف خود را نيز به چالش ميکشند.
در شب تاسوعاي حسيني(ع)، به همراه خانواده و دوستان و به مانند هرشب از هر سال ايام محرم به يکي از هيئات تهران که مداحي آن را حاج «ح .س» تقبل مينمايد رفتم. در آن شب بر خلاف شبهاي ديگر که بعد از نام خدا شعر بود و ذکر مصيبت، نامبرده آغاز به سخن نمود. موضوع صحبت او انتقاد به برخورد برخي از افراد و نيروي انتظامي با تماثيل منتسب به اهل بيت(ع) بود و ... .
فارغ از اين که نظر گوينده صحيح است يا غلط که به نظر نگارنده اشتباه و جهل مرکب است، نکته مهم اين است که او به خود اجازه ميدهد، در جمعي غير علمي و احساسي و با تعابيري سخيف نسبت به موضوعي اعتقادي و ديني به اظهار نظر پردازد.
در بيانات گوينده، موضوع تحت عنوان «تهاجم به هيئات و عزاداري امام حسين(ع)» که نقشه آمريکا، اسرائيل و انگليس است مطرح گرديده که از دولت اصلاحات آغاز شده و اکنون نيز به دست منحرفان از راه امام حسين(ع) و دشمنان دين در دست اقدام است. همچنين مداح مذکور انتقاد شديدي را نسبت به نيروي انتظامي و حجتالاسلام و المسلمين سيد احمد خاتمي مطرح نموده و از عباراتي نامناسب و استهزاء گونه نسبت به حجتالاسلام خاموشي رئيس سازمان تبليغات اسلامي انتقاد نمود. به همين نحو ضمن بيان موضوعي و اتصال به اصل موضوع و با به کار بردن عباراتي ناشايست، نسبت به نظر تخصصي آيتالله ريشهري در مورد حديث کساء انتقاد نمود.
وي همچنين ... .
هر چند که بيان مطالب مفصل در شب مذکور، تأثير به سزايي در فضاي مراسم گذاشت و تا پايان مراسم نيز مستولي بود، ليکن ذکر مطالبي هر چند مختصر به فرد مذکور و امثال ايشان لازم مينمايد:
1- اين نکته را مجدداً تأکيد مينمايم که بروز اين جريان و موارد مشابه که کم هم نيست، فقط به آن دليل است که هر کس در جاي خود نيست. لذا شاهد هستيم که مداحان گرامي در حالي پيرامون مسائل خارج از تخصص خود اظهار نظر مينمايند که حوزه تخصصي شان شاهد انحرافات و خطاهاي بعضاً فاحشي است.
2- مطرح نمودن مطالب در محيطي که زمان، مکان، مخاطب و شنونده و علت اجتماع هيچ تناسبي با بحث ندارد، تنها خروجي آن برخورد احساسي با موضوعي کاملاً عقلي است.
3- نام بردن از افراد و خصوصاً علما و حتي عنوان نمودن تلويحي نه تنها مصداق عدم رعايت تقوا است، بلکه بر سرشاخ نشستن و بن شاخ بريدن است. چرا که مردم دين خود را از علماي مکرم دريافت ميکنند و نه مداحان.
4- صدور بخشنامه ممنوعيت چاپ و توليد تماثيل اهل بيت(ع) از طرف وزير ارشاد دولت فعلي صورت گرفته و نه دولت اصلاحات که البته اين اقدام وزارت ارشاد مورد استقبال بسياري از علما و حتي مراجع تقليد و انديشمندان اسلامي قرار گرفت.
5- در پاسخ به گوينده که طلب ايراد استفاده از تماثيل را ميکرد به ذکر تنها يک نکته بسنده ميکنم:
بحث تمثال گرايي و تمثل افراد مقدس در بين پيروان باعث ميگردد که به واسطه مادي بودن تماثيل و نيز در معرض تغيير بودن عوامل مادي، کوچکترين تغيير در تمثال، اثر مستقيم در باور مردم نيز داشته باشد. نمونه تاريخي اين موضوع تفاوت تماثيل منسوب به حضرت عيسي(ع) و حضرت مريم(س) در قرون جديد و پيشين است. مثلا در نقاشي هاي قرون 15 ميلادي به بعد تصوير نوزادي حضرت عيسي در حالي که کودکي با تمام مشخصات آسيايي و شرقي است در آغوش زني با لباسهايي پوشيده و با چهرهاي که کاملا شرقي و آسيايي است ديده ميشود. در حال که در تصاوير قرن 19 ميلادي به بعد، تصوير حضرت عيسي (ع) با چشمان و موهاي روشن و پوستي سفيد در آغوش زني اروپايي و با لباسهاي با پوشش به مراتب کمتر رؤيت ميشود.
همين موضوع در سير تاريخي تصاوير اهل بيت نيز به خوبي پيداست، چنانکه برخي از تصاوير با موها و محاسن قهوهاي و يا چشماني روشن و پوستي کاملا روشن هويداست. در حالي که اهل بيت(ع) عرب بودهاند و بر طبق روايات، داراي موها و چشماني نافذ و مشکي.
هر چند که برخي از تصاوير با مقدمات اصول اسلامي نيز منافات دارد، از قبيل شارب بلند و ... .
پس نصيحت اين برادر حقير به ذاکرين اهل بيت(ع)، خاضعانه آن است اجر خود را در پس اعمال نسنجيده ضايع نگردانند. و بدانند که ... .