صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۸۰۷۳۳
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۶ - ۰۷ مرداد ۱۴۰۴ - 29 July 2025

امروز با حافظ: چه فتنه بود که مَشّاطِهٔ قضا انگیخت

هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز
ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز

رَوَندگانِ طریقت رَهِ بلا سِپَرَند
رفیقِ عشق چه غم دارد از نَشیب و فراز

غمِ حبیب نهان بِه ز گفت و گوی رقیب
که نیست سینهٔ اربابِ کینه‌، محرمِ راز

اگر چه حُسنِ تو از عشقِ غیر مُستَغنی‌ست
من آن نیَم که از این عشق‌بازی آیم باز

چه گویَمَت که ز سوزِ درون چه می‌بینم
ز اشک پُرس حکایت که من نیَم غَمّاز

چه فتنه بود که مَشّاطِهٔ قضا انگیخت
که کرد نرگسِ مستش سیَه به سرمهٔ ناز

بدین سپاس که مجلس مُنَوَّر است به دوست
گَرَت چو شمع جفایی رِسَد بسوز و بساز

غَرَض کِرشمهٔ حُسن است ور نه حاجت نیست
جمالِ دولتِ محمود را به زلفِ ایاز

غزل سُرایی ناهید صرفه‌ای نَبَرَد
در آن مَقام که حافظ برآورد آواز

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200