در اوضاع و احوال امروز ورزش ما و بالاخص فوتبال ما منشی باب شده است که طی آن جواب هر های، هوی است و در این بین هر کس سکوت پیشه کند و گذشت کند یعنی کم آورده است.
از همین جهت همه به نوعی زره هایشان را به تن کرده اند و شمشیر را از رو بسته اند که وقتی کسی به آنها گفت بالای چشمت ابروست سریعاً به او بتازند و برعلیه وی بیانیه صادر کنند و هزارجور جنگ و جدل دیگر را به راه بیاندازند.
حال کار وقتی به جایی برسد که یک کارشناس بیاید و نظرش را راجع به داوری یا هر چیز دیگری ابراز کند و از طرفی دیگر به ذایقه یک بازیکن یا مربی خوش نیاید و آن کارشناس انواع و اقسام ناسزاها و القاب را از سوی آن بازیکنان و مربیان بشنود بسیار خطرناک است.
فضای فوتبال ایران دارد به سمت یک لمپنیسم بد شکل می رود که گفتنی است این لمپنیسم به صورت گسترده تری در کشور ما وجود دارد و به طور قاطع تاثیر فراوانی را در فوتبال و ورزش ما گذاشته است.
هیچ کس طاقت انتقاد دیگری را ندارد و سخن هیچ کسی را در مورد خود بر نمی تابد و از این رو پیشرفت مسیرش را گم می کند و به بیراهه می رود و در این بین عده ای سود جو یا جیبشان را از این شلوغی پر می کنند یا موقعیتشان را ارتقا می دهند و تثبیت می کنند.
اهالی ورزش باید کمی دلسوز تر و نقد پذیرتر باشند تا دست در دست هم در جاده ای قدم بردارند که به سوی تعالی ورزش باشد.