صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۱۱۲۵۳۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۲ - ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - 06 December 2025
باب سوم حکایت هجدهم

با سعدی در گلستان : وآن که را دستگاه و قوَّت نیست / شلغمِ پخته، مرغِ بریان است (+صدا)

هرگز از دورِ زمان ننالیده بودم و روی از گردشِ آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعتِ پای‌پوشی نداشتم.

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر بشنوید

عصر ایران ــ هرگز از دورِ زمان ننالیده بودم و روی از گردشِ آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعتِ پای‌پوشی نداشتم. به جامعِ کوفه در‌آمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت. سپاسِ نعمتِ حق به جای آوردم و بر بی‌کفشی صبر کردم.

مرغِ بریان به چشمِ مَردمِ سیر
کمتر از برگِ تَرّه بر خوان است

وآن که را دستگاه و قوَّت نیست
شلغمِ پخته، مرغِ بریان است

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200