در جدیدترین گزارش منتشرشده با عنوان «اجماع پیشبینیها: آنچه کارشناسان از سال ۲۰۲۶ انتظار دارند»، مجموعهای از بیش از دوهزار پیشبینی از منابعی همچون مورگان استنلی، گلدمن ساکس، صندوق بینالمللی پول، اکونومیست، دیلویت، مایکروسافت و گارتنر مورد تحلیل قرار گرفته است.
به گزارش ایمنا، این تحقیق که برای هفتمین سال متوالی انجام میشود، تلاش دارد چشماندازی فشرده و منسجم از افکار و دیدگاههای برترین تحلیلگران و اقتصاددانان جهان در آستانه سال جدید ارائه دهد. حاصل این روند، شکلگیری ۲۵ محور کلیدی است که بهعنوان مضامین پر تکرار پیشبینیها شناخته میشوند و تصویری از روندهای سال آینده را ترسیم میکنند.
گزارش امسال بر این باور است که اگر سال ۲۰۲۵ را بتوان دوران بازتنظیم اقتصادی و ژئوپلیتیکی نامید، سال ۲۰۲۶ بهنوعی مرحله تثبیت و پیامدها خواهد بود. بازارها پس از دورهای طولانی از تنظیم با نرخهای بهره بالا و آشفتگی سیاسی، اکنون به نقطهای رسیدهاند که توجه خود را از نگرانیهای کلان اقتصادی به عملکرد و اصول خرد بنگاهها معطوف کردهاند.
مورگان استنلی از این دوره با عنوان «سال بازتنظیم ریسک» یاد میکند و آن را زمانی میداند که داراییهای پرریسک فرصت بازیابی پیدا خواهند کرد. فضای سیاستگذاری کلان نیز در مجموع حمایتیتر شده است؛ ترکیب سیاستهای مالی انبساطی، کاهش تدریجی نرخهای بهره و روند مقرراتزدایی که تحلیلگران از آن بهعنوان «سهگانه سیاستی» یاد میکنند، موجب تداوم رشد در بازارها خواهد شد.
با این حال، همه دیدگاهها چنین خوشبینانه نیستند. نشریه اکونومیست بر این باور است که جهان در آستانه مرحلهای از ابهام و بیثباتی جدید قرار دارد؛ دورهای که در آن نظم بینالمللی قدیمی در حال فرسایش است و مرز میان جنگ و صلح بیش از پیش محو میشود.
تحریکات سایبری، رقابتهای فناوری و تنشهای نیابتی میان قدرتهای بزرگ حالتی از رقابت دائمی اما پنهان پدید آورده است. از این رو اگرچه بازارهای مالی ممکن است رونق بگیرند، اما زیرساختهای سیاسی و ژئوپلیتیکی جهان همچنان متزلزل و شکننده باقی خواهد ماند.
در میانه این تحولات، هوش مصنوعی برای سومین سال پیاپی بزرگترین روایت جهانی باقی مانده است. برخلاف سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ که تمرکز بر ارزش واقعی یا کاربردهای اولیه آن بود، اکنون موضوع اصلی ادغام و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن است. کارشناسان از گذار هوش مصنوعی از نقش تنها ابزاری به جایگاه «شریک کاری» سخن میگویند.
دیلویت پیشبینی کرده است تا پایان سال ۲۰۲۶ نزدیک به ۷۵ درصد شرکتها در فناوری «هوش مصنوعی عاملمحور» سرمایهگذاری خواهند کرد؛ سیستمهایی خودگردان که میتوانند برنامهریزی، تصمیمگیری و سازگاری را بدون نیاز مستمر به انسان انجام دهند. در چنین فضایی، تیمهای کوچک انسانی میتوانند با تکیه بر این فناوری در مقیاس جهانی فعالیت کنند.
کارشناسان مایکروسافت میگویند در آیندهای نزدیک حتی یک تیم سه نفره بازاریابی این توانایی را خواهد داشت که با پشتیبانی کامل هوش مصنوعی یک کمپین بینالمللی بزرگ را در چند روز راهاندازی کند.
بر اساس برآورد مورگان استنلی، این روند نهتنها بهرهوری را به شکل ملموس افزایش میدهد، بلکه به موتور اصلی رشد سود شرکتها تبدیل خواهد شد و احتمال میرود طی سه سال آینده درآمد حاصل از خدمات مبتنیبر هوش مصنوعی بیش از بیست برابر شود. با این حال همانقدر که هوش مصنوعی وعده رشد و کارایی بیشتر را میدهد، نگرانی از آینده شغلی برای بسیاری از متخصصان و کارکنان دانشی نیز رو به افزایش است.
در فضای بازار سرمایه، اجماع غالب میان تحلیلگران جهت صعودی دارد، هرچند بیم از حبابهای قیمتی و تمرکز بیش از حد سرمایه در چند بخش محدود همچنان وجود دارد. پیشبینیها درباره شاخص S&P 500 حاکی از رشد میانگین ۱۰ تا ۱۵ درصدی تا پایان ۲۰۲۶ است.
مورگان استنلی هدف ۷۸۰۰ واحد، جیپی مورگان و UBS رقم ۷۵۰۰ واحد و بانک آمریکا ۷۱۰۰ واحد را اعلام کردهاند. خوشبینترین سناریو از احتمال عبور این شاخص از مرز ۸۰۰۰ واحد در صورت کاهش بیشتر نرخهای بهره سخن میگوید، اما رشد بازار قرار نیست از افزایش نسبت قیمت به درآمد حاصل شود، بلکه بهطور عمده از جانب افزایش واقعی سود شرکتها پیشبینی شده است. بانک آمریکا رشد ۱۴ درصدی سود هر سهم و مورگان استنلی رشد ۱۷ درصدی را برای ۲۰۲۶ برآورد کردهاند.
در حوزه فلزات گرانبها، طلا همچنان یکی از داراییهای محبوب سرمایهگذاران و بانکهای مرکزی جهان است. مورگان استنلی قیمت ۴۵۰۰ دلار برای هر اونس را هدف قرار داده و شورای جهانی طلا گزارش داده است که در سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۰ رکورد تاریخی قیمت ثبت شده است.
بر اساس اجماع کارشناسان، چرخه صعودی طلا در سال ۲۰۲۶ نیز ادامه خواهد داشت و در صورت بروز بحران بدهی یا کاهش ارزش پولهای ملی، رشد ۱۵ تا ۳۰ درصدی نیز دور از انتظار نخواهد بود.
در سطح اقتصاد جهانی، بیشتر مؤسسات از تداوم مسیر «فرود نرم» سخن میگویند. صندوق بینالمللی پول رشد ۳.۱ درصدی برای ۲۰۲۶ را پیشبینی کرده و انتظار میرود رشد اقتصادهای پیشرفته در حدود ۱.۵ درصد و بازارهای نوظهور بیش از ۴ درصد باشد.
تورم رو به کاهش خواهد بود و سیاستگذاران پولی به سمت کاهش تدریجی نرخها حرکت خواهند کرد. فدرال رزرو آمریکا به احتمال زیاد نرخ بهره را تا میانه سال به حدود ۳ درصد کاهش میدهد و سپس متوقف میشود؛ بانک انگلستان تا سطح ۲.۷۵ درصد پایین خواهد آمد و بانک مرکزی اروپا به علت رشد ضعیف به احتمال زیاد کاهش بیشتری خواهد داشت. در این میان، ژاپن تنها اقتصاد بزرگی است که ممکن است نرخ بهره را اندکی افزایش دهد تا به حدود ۰.۷۵ درصد برسد.
در عرصه تجارت بینالملل و سیاست نیز یکی از معدود زمینههایی که بهطور تقریبی تمام مؤسسات درباره آن همنظر هستند، تثبیت سیاستهای تعرفهای است. تعرفههای متقابل دولت آمریکا درآمدی نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار در سال به همراه داشته است و اکنون نرخ مؤثر تعرفهها به ۱۲.۱ درصد (بالاترین سطح از دهه ۱۹۳۰) رسیده است.
هرچند این سیاستها فشار مضاعفی بر تجارت جهانی وارد کردهاند، اما بازارها تأثیری کمتر از حد انتظار نشان دادهاند و به گفته UBS، اقتصاد آمریکا تنها در ماههای ابتدایی ۲۰۲۶ شاهد افتی گذرا خواهد بود. در مقابل، زنجیرههای تأمین جهانی در حال بازآرایی هستند و آمریکا از ابزار تعرفه بهعنوان اهرم قدرت اقتصادی خود استفاده میکند.
در سوی دیگر، چین که با بحران املاک، تورم منفی و کاهش مصرف داخلی روبهروست، در حال بازگشت به راهبرد سنتی خود مبتنیبر توسعه صادرات و تولید انبوه است. این کشور با تقویت روابط تجاری در میان کشورهای جنوب جهانی در تلاش است سهم صادرات خود را افزایش دهد.
مورگان استنلی رشد اقتصادی ۵ درصدی برای چین در سال ۲۰۲۶ پیشبینی کرده است؛ با این حال این سیاست خطر اشباع بازار جهانی و تقابل تعرفهای با غرب را بالا میبرد.
در بعد ژئوپلیتیک، اکونومیست هشدار میدهد که روسیه و چین در سال پیش رو با اقدامات تحریکآمیز در مناطق استراتژیک چون دریای جنوب چین و شمال اروپا، میزان تعهد و واکنش آمریکا را خواهند آزمود. رقابت در حوزههای فضایی، سایبری و زیرساختهای زیردریایی افزایش پیدا میکند و جهان وارد مرحلهای از رقابت خاکستری میشود که نه به سطح جنگ تمامعیار میرسد و نه در چارچوب صلح پایدار قرار میگیرد.
نویسندگان گزارش در نهایت یادآور میشوند که هدف از چنین اجماعی، پیشبینی دقیق آینده نیست، بلکه نقشهبرداری از حوزههایی از تبدیل هوش مصنوعی به زیرساخت حیاتی تولید و بهرهوری گرفته تا نقش رمزارزهای باثبات در نظام مالی است که ذهن و توجه نخبگان اقتصادی و فناورانه جهان را به خود مشغول کردهاند.
واقعیت شاید با پیشبینیها متفاوت باشد، اما همین روندها جهت حرکت جهان در سال ۲۰۲۶ را تا حد زیادی مشخص میکنند؛ جهانی که در آن فناوری، خطر، امید و سیاست درهم تنیدهاند و آینده نزدیک، بیش از هر زمان دیگری، ترکیبی از فرصت و تردید خواهد بود.