عصر ایران؛ محمدرضا انصاري* - در دنیای امروز، مهارت سخنرانی یکی از ارزشمندترین ابزارهای ارتباطی است. چه در یک جلسه کاری، چه در جمعی دوستانه یا روی یک سن رسمی، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران از طریق کلام، مهارتی است که میتواند مسیر زندگی حرفهای و شخصی را متحول کند. اما یک سخنران خوب چه ویژگیهایی دارد؟ در این مقاله به ده ویژگی کلیدی سخنرانان موفق میپردازیم که با تمرین و آگاهی، برای هر فردی قابل دستیابی هستند.
اعتماد به نفس، شالودهای است که بر آن میتوان یک سخنرانی قدرتمند بنا کرد. مخاطب، پیش از آنکه پیام را بشنود، زبان بدن، لحن صدا و حضور شما را ارزیابی میکند. سخنرانی که با صدایی لرزان، حرکاتی ناهماهنگ یا نگاههای گریزپا شروع شود، بهسختی میتواند اعتماد جمع را جلب کند. اعتماد به نفس بهمعنای نداشتن ترس نیست، بلکه مدیریت آن و ادامه دادن با وجود آن است.
تماس چشمی، نشانه احترام و صداقت است. یک سخنران ماهر با نگاهکردن به مخاطبان (نه به سقف، کف یا اسلایدها) حس مشارکت ایجاد میکند. ارتباط چشمی، گفتوگوی یکطرفه را به گفتوگویی زنده و انسانی تبدیل میکند. توصیه میشود سخنران در بازههای چند ثانیهای، نگاهش را بین افراد حاضر در فضا جابجا کند تا همه مخاطبان احساس دیده شدن داشته باشند.
فصاحت و بلاغت در سخنرانی فقط به واژگان ادبی محدود نمیشود؛ بلکه منظور، رساندن درست پیام به زبان ساده و روان است. ادای واضح کلمات، رعایت مکثها، تنوع لحن و دوری از کلمات گنگ یا تخصصیِ بیمقدمه، باعث میشود مخاطب با سخنران همراه شود و دچار خستگی ذهنی نگردد.
سخنرانی موفق از شناخت دقیق مخاطبان آغاز میشود. مخاطب کیست؟ چه سطح دانشی دارد؟ به چه موضوعاتی علاقهمند است؟ چه دغدغه یا نگرانیهایی دارد؟ بدون پاسخ به این سؤالات، ممکن است سخنرانی شما هر چقدر هم دقیق و علمی باشد، بیاثر بماند. سخنرانان خوب میدانند هر سخنرانی باید برای آن جمع خاص طراحی و تنظیم شود، نه تکرار صرف یک محتوای از پیش آماده.
حرکات دست، طرز ایستادن، حالات چهره و حتی نحوه راه رفتن روی صحنه، به اندازه کلمات در انتقال پیام نقش دارند. زبان بدن نامتناسب (مثل دست در جیب، بیحرکتی یا حرکات بیهدف و تکراری) میتواند باعث حواسپرتی مخاطب شود. یک سخنران ماهر از زبان بدن برای تأکید، همراهی با پیام و ایجاد جذابیت بصری بهره میبرد.
هر سخنرانی، باید آغاز، میانه و پایانی مشخص داشته باشد. مقدمهای گیرا که توجه را جلب کند، بدنهای منسجم که پیام را توسعه دهد و پایانی که یا دعوت به عمل باشد، یا جمعبندیای شفاف. نبود ساختار، باعث سردرگمی مخاطب میشود. ذهن انسان ساختار را دوست دارد؛ به همین دلیل سخنرانیهایی که از یک چارچوب منظم پیروی میکنند، ماندگارتر هستند.
هیچ چیز مثل یک داستان خوب نمیتواند پیام را در ذهنها حک کند. مثالهای ملموس، خاطرات شخصی، یا روایتهای کوتاه، به سخنرانی جان میبخشند. قصهگویی هنری است که احساسات را درگیر میکند، پیام را قابل لمس میسازد و سخنرانی را از یکنواختی بیرون میآورد. داستانهای واقعی، باورپذیر و مرتبط با موضوع، تأثیرگذارترین ابزارهای ارتباطی هستند.
وقت مخاطب ارزشمند است. یک سخنرانی نباید از زمان مقرر فراتر رود، مگر در شرایط خاص و با رضایت مخاطبان. سخنران حرفهای، نه تنها به کل زمان سخنرانی، بلکه به تخصیص زمان در هر بخش (مقدمه، بدنه، جمعبندی، پرسش و پاسخ) توجه دارد. گاهی یک سخنرانی خوب، با چند دقیقه اضافهگویی بیدلیل، طعم ناخوشایندی در ذهن مخاطب باقی میگذارد.
گاهی ممکن است اسلاید بالا نیاید، میکروفن خراب شود، یا مخاطبی سوالی عجیب مطرح کند. در این شرایط، واکنش شما مهمتر از خود مشکل است. سخنرانان حرفهای با لبخند، خونسردی و انعطاف، از چالشها عبور میکنند و گاهی حتی از آنها فرصتی برای جذابتر کردن سخنرانی میسازند.
اگر خود سخنران به موضوع علاقه نداشته باشد، مخاطب هم علاقهای پیدا نخواهد کرد. اشتیاق واقعی، از طریق لحن، زبان بدن و انتخاب واژگان منتقل میشود. انرژی درونی سخنران، همان چیزی است که مخاطب را درگیر نگه میدارد. حتی موضوعات خشک و فنی، وقتی با علاقه بیان شوند، میتوانند شنیدنی شوند.
سخنرانان خوب، زاده نمیشوند؛ بلکه ساخته میشوند. این ویژگیها با تمرین، بازخورد گرفتن، و پشتکار قابل پرورش هستند. آنچه مهم است، آغاز مسیر و تعهد به بهتر شدن در هر اجراست. اگر میخواهید شنیده شوید، الهامبخش باشید یا تغییری ایجاد کنید، سخنرانی را به یک مهارت حیاتی در زندگی خود تبدیل کنید.
-----------------------------------------------------
مدرس سخنراني و فن بيان
و نويسنده كتاب "سخنران شدن سخت نيست"
اینستاگرام: @ansari.sokhanrani