صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۴۸۰۱۳
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۱۴ آذر ۱۳۸۹ - 05 December 2010

يك شعر آلوده: ‌من زوجم و تو فردي...!

 
در این دیار ســـربی ، یک استکان، هـوا نیســــــت
درد و غم و مرض هست؛ یک جرعه ی دوا نیست

مــعشوقه هـــای این شهر بر چهره، مــاسک دارند
احــــــــوال عــــــــاشقان نیز، چندی است روبِه را نیست

فرهـــــــــاد آسم دارد ، خسرو ســـــــــــــیاه سرفه
هیچ آدمی به فـــــکرِ شــــیرین بینوا نیســـــت

"اطفــــــــال و ســــــالمندان" در خــــانه ها اسیرند
ویران شود هر آنجا ، غوغـــــای بچه ها نیســــت

تـــــاوان دیـــــــدن تو ، سنگینتر از جریمه است
من زوجم و تو فردی ، این شهر جــــای ما نیست


منبع:‌يك عصفور - محسن رضواني
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ایمان
۱۵:۱۶ - ۱۳۸۹/۰۹/۱۴
مردم غیور خوزستان خفه شدن تو خاک،هیچکس نبود تعطیلشون کنه و بگه از خونه نیاید بیرون،باز گلی به گوشه جمال تهران که سریع تعطیل میکننش،اونم 2 روز آخر هفته.
ایمان
۱۵:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۹/۱۴
من نمیدونم اگر تهران بده چرا سفت چسبیدن اون و ساکنانش.تو شعرت اضافه نکرده بودی که : من امکانات دارم تو نداری ( شهرستانها) ،پس اونجا(شهرستانها)جای ما نیست.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200