صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۵۴۸۱۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۷ - ۱۱ بهمن ۱۳۸۹ - 31 January 2011

امان از سيگار...

ثنا
اصلا قرار نبود اين پست، اينجا باشه

مي خواستم بنويسم درباره ي....نمي دونم،

ولي

قرارم رو بهم زدم خودم:اينكه دلم نسوزه بيخود و بي جهت براي هر آدمي.

نميشد... قرارها بهم مي خورند كه مي خورند،

وقتي مي شنوي:

-چي شده چشم پسرتون؟

"چشمشو بسته بودند.فكر كنم خيلي زياد، 2 سال داشت فقط، بغل مامانش بود،فكر كن يه پسر بچه ي دوساله."

-هيچي هيچي هيچي ....بازم هيچي.

-رفت طرف باباش ،باباش سيگار دستش بود خورد به چشم پسرم ،قرنيه ي چشمش آسيب ديده، بايد تحت نظر باشه.

-هيچي هيچي هيچي.....بازم هيچي.

هميشه بدم ميومد ازين سيگاِربگذار بگم "لعنتي"

اما حالا متنفرم ازش.

منبع: وبلاگ ثنا
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200