صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۶۱۴۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۸ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۸۶ - 25 April 2007

سفير ايران: رژيم صهيونيستي قصد ربودن ديپلمات‌هاي ايراني را داشت

شيباني تحصيلات خود را در رشته روابط بين‌الملل و علوم سياسي در ايران به پايان رسانده و پس از تجربه رياست دفاتر نمايندگي ايران در قبرس، سوريه و مصر، از زمستان 1384، مسؤوليت سفارت جمهوري اسلامي ايران در لبنان را برعهده گرفته است.

"محمدرضا شيباني" سفير جمهوري اسلامي ايران در بيروت، در گفت‌وگو با فارس در لبنان، از تهديد رژيم صهيونيستي به بمباران ساختمان سفارت و ربودن ديپلمات‌هاي ايراني در اين كشور پرده برداشت.

تحولات اخير لبنان خبر از طرحي عظيم و دقيق براي تغيير معادلات قدرت در منطقه خاورميانه به دست نيروهاي فرامنطقه‌اي مي‌دهد. همان‌طور كه فرانسه به‌صورت سنتي مهد تحركات مدني و اجتماعي اروپا ارزيابي مي‌شود لبنان نيز چهره سياسي خاورميانه‌اي اين تحولات است.

كلاف سياسي لبنان بر خلاف همه پيش‌بيني‌ها هرچه پيش مي‌رود سردرگم‌تر شده و تاركي عميقي افق آينده سياسي لبنان را در بر گرفته است.

سفارت جمهوري اسلامي ايران در لبنان و "محمدرضا شيباني" سفير ايران در بيروت، از مهم‌ترين چهره‌هاي سياسي و ديپلماتيك در عرصه بحران سياسي لبنان بوده و رايزني‌هاي وي به صورت مستقيم و غير مستقيم تأثيرات بسزايي در عرصه داخلي لبنان برجاي گذاشته است.

شيباني تحصيلات خود را در رشته روابط بين‌الملل و علوم سياسي در ايران به پايان رسانده و پس از تجربه رياست دفاتر نمايندگي ايران در قبرس، سوريه و مصر، از زمستان 1384، مسؤوليت سفارت جمهوري اسلامي ايران در لبنان را برعهده گرفته است.



ج: پس از انقلاب شكوهمند اسلامي در ايران به رهبري امام خميني(س)، برخي از نقاط تمركز ايران در جهان تغيير يافت و معادلات و روابط ما با دنيا شكل ديگري به خود گرفت. اهتمام و نقطه تمركز سياست‌هاي خارجي ايران را جهان اسلام تشكيل داد كه فلسطين عميق‌ترين زخم بر پيكر آن بود. به همين جهت نگرش و ديدگاه خارجي و دستگاه ديپلماسي ايران نيز بر اين اساس تغيير كرد و جايگاه هر منطقه مشخص شد. در اين بين، بايد ياد آور شد پيش از انقلاب دليل توجه بيش از حد رژيم پهلوي به لبنان و اهميت سفارت ايران در لبنان براي آن رژيم، به دليل حضور بالاي انقلابيون ايراني در لبنان بود اما با تغيير قطب فكري در سياست خارجي ايران پس از انقلاب اسلامي، لبنان اهميت بالاتري براي دستگاه سياست خارجي ايران يافت كه اين جايگاه از يك سو مرهون ملت مقاوم و پايدار لبنان است و از سوي ديگر مرهون علايق عميق تاريخي و فرهنگي دوجانبه فراوان بين مردم و ملت لبنان و ايران است كه اين خود، اهميت استراتژيك اين كشور را براي سياست خارجي ايران تبين مي‌كند.

رويكرد سياست خارجي ايران و فعاليت‌هاي ديپلماتيك سفارت جمهوري اسلامي ايران در بيروت در زمان جنگ 33 روزه چه بود؟

ج: دستگاه سياست‌خارجي و ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران يكي از فعال‌ترين دوره‌هاي خود در لبنان را در جنگ تابستان گذشته تجربه كرد. از نخستين روز جنگ كه با حملات گسترده به مناطق شيعه‌نشين نزديك ساختمان سفارت جمهوري اسلامي ايران آغاز شد، فعاليت ديپلماتيك گسترده‌اي از سوي سفارت جمهوري اسلامي ايران آغاز شد. به‌رغم تهديد رسمي رژيم صهيونيستي عليه ساختمان سفارت جمهوري اسلامي ايران در بيروت كه چند بار تكرار شد، تمام كاركنان نمايندگي تمام‌وقت در حال فعاليت و ايفاي وظايف ديپلماتيك خود بودند.

رژيم صهيونيستي با ادعاي اينكه مديريت جنگ، در طبقه زيرين سفارت ايران نهفته است و شايعاتي مبني بر اسكان "سيد حسن نصرالله" در زير زمين سفارت، اين نمايندگي و پرسنل آن را تهديد نموده بود.

تهديد به ربودن ديپلمات‌هاي ايراني طي عمليات هلي‌برد با بالگردهاي نظامي رژيم صهيونيستي نيز بارها به‌طور رسمي از سوي تحليلگران رژيم صهيونيستي مطرح شد كه در راستاي تضعيف دستگاه ديپلماسي ايران در لبنان انجام گرفت اما اين تحركات، ذره‌اي خلل در كار گسترده ما ايجاد نكرد و ديپلماسي قدرتمندي را در حمايت از لبنان و مردم مظلوم آن به اجرا در آورديم.

مهم‌ترين هدف در دوره جنگ "توقف" بي‌قيد و شرط تهاجمات رژيم صهيونيستي بود. اين در حالي بود كه سياست خارجي و نظامي اروپا و آمريكا خواستار امتياز گرفتن از لبنان و به‌ويژه حزب‌الله و مجبور كردن آنها به تن‌دادن به خواسته‌هاي غرب و سپس پايان جنگ بود.

مسأله اجبار لبنان به پذيرش خواسته‌هاي غرب چيزي بود كه در پيش‌نويش قطعنامه 1701 شوراي امنيت آشكارا مشاهده شده و پيش‌نويس قطعنامه كاملاً يك‌جانبه و به نفع رژيم صهيونيستي بود.

با توجه به هدف‌گيري ديپلماسي ايران مبني بر توقف هرچه سريع‌تر و بي‌قيد و شرط، تجاوزات رژيم صهيونيستي به لبنان و اعلام حمايت عملي از لبنان و مردم مظلوم اين كشور، آقاي متكي، وزير امور خارجه ايران همزمان با "دوست‌بلازي" همتاي فرانسوي خود، وارد بيروت شد و در ساختمان سفارت جمهوري اسلامي ايران جلسه اي برگزار كردند.

ما در اين نشست موفق به مجاب‌كردن طرف فرانسوي در مسأله‌اي شديم كه آمريكا و رژيم صهيونيستي خواستار آن نبودند.

ديدارهاي گسترده با "نبيه بري" رئيس مجلس لبنان و ديدارهاي جداگانه با سران سياسي لبنان از جمله برنامه‌هاي فشرده روزهاي جنگ بود كه بحمدالله و با پيروزي لبنان و رزمندگان مقاومت اين كشور عليه اشغال‌گران صهيونيست به سرانجام رسيد.

از سوي ديگر، سفارت جمهوري اسلامي ايران در لبنان، وظيفه خطير ديگري را نيز در دوره جنگ برعهده گرفته بود كه آن، امداد جنگ‌زدگان و مجروحان حادثه و كمك‌رساني به آنان بود.

مدعي آن هستيم كه تنها كشوري بوديم كه كمك‌هاي امدادي خود را در عمق مناطق جنگي و زير موشك‌باران شهرهاي جنوبي لبنان به دست جنگ‌زدگان رسانده و جداي از كمك‌هاي غذايي و دارويي، پنج درمانگاه و يك بيمارستان مجهز صحرايي را در مناطق جنگي استقرار داديم و هلال احمر ايران، بيمارستان شهيد "راغب حرب" را در مناطق جنوبي لبنان، تجهيز و مديريت كامل كرد.
اين در حالي بود كه عموم كشورها و گروه‌هاي امدادي خارجي، در بيروت يا ساير شهرهاي امن‌تر استقرار داشتند و از صحنه درگيري و مردم محاصره‌شده دور بودند.



ج: بخش كنسولي ما در روزهاي آغازين جنگ با چند گروه از ايرانيان آواره مواجه شد. نخست، آنان كه گردشگر بودند و با پرواز چهارشنبه ايران‌اير وارد لبنان شده بودند و از همان شب شاهد آغاز جنگ شده بودند. نخستين اقدام ما، اعزام آنها به سوريه با يك دستگاه اتوبوس و هشت دستگاه ميني‌بوس بود اما پس از هدف قرار گرفتن وسايل نقليه بزرگ در جاده بيروت ـ دمشق، ديگر امكان ارسال با اتوبوس فراهم نشد و با خودروهاي شخصي و تاكسي‌هاي شهري، تعداد بسياري از مسافران را به سوريه فرستاديم. در اين خصوص مدعي هستيم هيچ ايراني نبود كه به سفارت مراجعه كرده و مورد حمايت قرار نگيرد.

ايرانيان ساكن و مقيم در لبنان نيز كه خانه خود را از دست داده بودند، تشكيل پرونده داده و 120 خانوار شناسايي شده و مورد ارزيابي و برآورد خسارت قرار گرفتند كه 85 درصد از آنها تا كنون به صورت كامل خسارت خود را دريافت كرده و خسارت 15 درصد باقي‌مانده به دليل كلان‌بودن خسارات و سنگيني آنها هنوز كامل پرداخت نشده است. بايد توجه داشت كه پرداخت خسارات از سوي سفارت ايران به ايرانيان مقيم، به موازات پرداخت حزب‌الله لبنان و دولت اين كشور به شهروندانش صورت مي‌گيرد و حتي در بخش‌هايي ما از آنها در رسيدگي به امور ايرانيان مقيم پيشي گرفته‌ايم.



ج: نگاه جمهوري اسلامي ايران به بحران كنوني لبنان، ابتدا در برگيرنده حل مشكل در خود لبنان است. اين مشكل راه‌حلي ندارد مگر حل ابتدايي آن در بين طرف‌هاي لبناني و احزاب سياسي آن كشور.متأسفانه مسأله‌اي كه اينك لبنان را با بحران مواجه ساخته، عدم تصميم‌گيري در داخل و محول‌شدن امور به خارج از لبنان است.

توصيه و تلاش ديپلماتيك ما در اين‌باره نيز بازگرداندن بحران سياسي در لبنان از عرصه بين‌المللي به عرصه داخلي است كه اين مهيا نمي‌شود مگر با عزم خود لبناني‌ها.

در همين راستا در تمام ديدارها با سران معارضه و جريان 14 مارس بر اين نكته تأكيد كرده‌ايم كه اين مشكل لبنان است و كليدش هم در دستان لبناني‌هاست و لاغير.



ج: مهم‌ترين رويكرد ما در بحران اخير، علاوه بر كمك به مردم لبنان براي حل و فصل مشكلات خود و عبور سالم از اين بحران، دورسازي بحران‌هاي فرقه‌اي و مذهبي از عرصه سياسي لبنان بود كه مورد هدف رژيم صهيونيستي و آمريكا قرار داشت.

در اين راستا ديدار آقاي احمدي‌نژاد رئيس‌جمهوري اسلامي ايران از عربستان‌سعودي و گفت‌وگوهاي مهم وي با ملك عبدالله، پادشاه اين كشور در چارچوب تلاش‌هاي ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران قابل توجه است. گفت‌وگوهاي آقاي احمدي‌نژاد سه محور اساسي را شامل مي‌شد: اول كاستن از حساسيت‌هاي طايفه‌اي و قومي ـ مذهبي در جهان اسلام. دوم، نزديكي سوريه به عربستان‌سعودي و آب‌كردن يخ‌هاي سياسي بين دو كشور كه بي‌شك روابط خوب دمشق و رياض شرايط را براي حل بحران لبنان ساده‌تر مي‌كرد كه در اين خصوص آقاي لاريجاني سفرهايي رفت و برگشتي زيادي بين دمشق ـ رياض انجام داد كه در مشاركت آقاي "بشار اسد" رئيس‌جمهوري سوريه در نشست رياض متجلي شد؛ و سوم، بررسي راه‌هاي نهايي خروج از بحران سياسي در لبنان كه با آغاز مذاكرات "نبيه بري" رئيس مجلس لبنان با "سعد الحريري" رهبر جريان 14 مارس، وفاق خوبي در حال شكل‌گيري بود كه به طرح پيشنهادي آقاي بري منجر شد.



ج:ارزيابي غلط از تبليغات و جنگ رواني آمريكا عليه ايران يكي از عواملي بود كه گفته مي‌شود از عوامل متوقف‌شدن گفت‌وگوها از جانب برخي سران جريان 14 مارس بود.

عدم آمادگي 14 مارس براي پذيرش اصل مشاركت معارضان در تركيب دولت لبنان و نيز عدم وجود اعتماد متقابل ميان دو طرف از جمله عوامل ديگر توقف مذاكرات به شمار مي‌رود.



ج: همان‌طور كه بارها نيز اعلام شد، ما خواستار گفت‌وگو و حل بحران در داخل آن كشور هستيم و هرگونه دخالت خارجي يا بين‌المللي كردن شرايط داخلي لبنان را غير مفيد و بحران‌ساز مي‌دانيم.

مردم لبنان، سرآمد سطح شعور سياسي در جهان عرب هستند، چگونه است كه اين چنين پتانسيل عظيمي نتواند مشكلات داخلي خود را سامان دهد؟ اين فقط به دليل فشار خارجي و اعمال نفوذهاي است كه باعث شده بحران به اين درجه از خطر برسد و اگر نبود چنين چيزي، بي‌شك بسيار زودتر مشكلات مرتفع شده بود.



ج:آشكارا شاهد بوديم وقتي گفت‌وگو بين سران سياسي لبنان آغاز شد چگونه جو آرامشي كشور را در برگرفت اما به محض تبليغات هدف‌دار آمريكا اين گفت‌وگوها به بن‌بست رسيد.

يك نكته را هم نبايد از خاطر دور داشت كه مردم لبنان در تاريخ معاصر سياسي خويش، بر سرنوشت خود مسلط نبوده است و فرصت اخير نخستين فرصت تاريخي مردم لبنان است كه بتوانند طي آن سطح بالاي فهم سياسي و عمق درك خويش از شرايط موجود را به اثبات رسانند.

جمهوري اسلامي ايران در خصوص بحران سياسي در لبنان، خواست ملت لبنان و ياري كشورهاي منطقه را در راه آن خواسته مد نظر داشته و خواهد داشت.

احتمال‌هايي هم براي شرايط آينده وجود دارد و قابل تصور است كه سطح مطلوب آن، توافق داخلي در لبنان است.



ج: مشكل آقاي جنبلاط ، در نوع ارزيابي‌هاي اشتباهش از شرايط منطقه و جهان است.
جنبلاط پس از ماجراي 11 سپتامبر و حمله آمريكا به افغانستان و سپس عراق، معادلات جهاني و منطقه اي را از منظر ديگري به تماشا نشست و ذهن خود را دوباره‌نويسي جديد اما اشتباه كرد.

تندي هاي اخيرش نسبت به ايران نيز زير فشار آمريكا صورت مي‌گيرد و اين در حالي است كه تا كنون از سوي ايران تنها پيام‌هاي دوستانه و مثبت به وي ارسال شده است اما متأسفانه وي همواره بر تحليل اشتباه خود از تحولات منطقه اصرار دارد.



ج: ورود اين گروهك به لبنان خبري است كه ما هم شنيده‌ايم اما اين خبر تأييد نشده است .

اما به صورت كلي، شرايط بحران كنوني در لبنان، شرايط مطلوبي براي هر گروه تروريستي به شمار مي‌رود كه در اين بين القاعده و گروهك منافقين نيز امكان و احتمال بهره‌گيري از اين شرايط را دارند و بعيد نيست منافقين از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي سازماندهي شده و با ياري آنها وارد لبنان شوند.



ج: به‌طور كلي منطقه با دو طرح و جريان مواجه است؛ طرح آمريكايي ـ صهيونيستي براي بسط و سيطره خود بر منطقه و منابع انساني و طبيعي آن و ديگر طرح مقاومت و مواجهه در برابر اين برنامه آمريكايي ـ صهيونيستي. مشخصاً جمهوري اسلامي ايران حامي اردوگاه دوم است. اين محور اصلي سياست جمهوري اسلامي ايران در منطقه از جمله در لبنان است.



ج: سياست جمهوري اسلامي ايران، حمايت از آن دادگاه بين‌المللي است كه به خواست مردم لبنان و با اجماع طرف‌هاي لبناني و بر اساس قوانين لبنان و طي امور از طريق مؤسسات قانوني اين كشور است.



ج: سوابق همكاري‌هاي فرانسه و ايران بر سر موضوعات مختلف، تجربه خوبي را در حافظه سياسي دو كشور به خود اختصاص داده است. ايران و فرانسه هر يك منافع زيادي در لبنان و منطقه دارند و نزديك‌بودن مواضع ايران و فرانسه كمك مؤثري در بحران‌هاي جاري در منطقه خواهد بود.

ايران دوستار روابط عميق و راهبردي با فرانسه در منطقه است و از اين روابط نيز سوابق خوبي دارد. جمهوري اسلامي ايران معتقد است ديد فرانسه نسبت به خاورميانه ديدي نزديك است در حالي كه ديد آمريكا ديدي از دوردست است و بر اين اساس در صورت واقع‌بيني بيشتر فرانسه نسبت به محيط سياسي لبنان و تحولات جاري در اين كشور امكان همكاري و اشتراك مساعي دو كشور بيش از گذشته فراهم خواهد بود.

 

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200