فاطمه رجبي در سايت خود نوشت:
الف. خبر دستگيري حسين موسويان، عضو ارشد تيم مذاكره كنندهي انرژي هستهاي دوران خاتمي، با ارتباطات امنيتي، يك نكته را نمايان كرد، و آن "عريان شدن اصلاحات" بود. سالها گفتيم و نوشتيم مستند و مستدل و با مصاديق بارز در سياستهاي داخلي و خارجي كه: «اصلاحطلبي برنامهاي برونمرزي براي فروپاشي حكومتهاي نامطلوب از نگاه امريكاست.» اما با اتهام و افترا و تخريب و تخطئه پاسخ گرفتيم، چرا كه غوغاسالاران هدفمند، از "عريانشدن اصلاحات" و واكنش مردم نسبت به آن واهمه داشتند.
از سوي ديگر جناح راست، با جهل يا تجاهل به تفسير و تأويل و شرح و بسط اصلاحطلبي پرداخت تا آن را مطابق و نعل به نعل اسلام و انقلاب اسلامي بنماياند. از آن روي كه در ديگ اصلاحات منافع جناحي ميجوشيد، همانگونه كه "توسعه و سازندگي" با گفتمان، مبدا و مقصد امريكايي مورد مدح و ثنا واقع شد و فرمانده آن "سردار سازندگي" لقب گرفت.
به هر روي امروز در شرايطي كه قلم به مزدان توسعه و اصلاحات، و چهرههاي سياسي، رقباي شكستخورده در انتخابات نهم و همهي قدرتطلبان و تماميتخواهان بر طبل سودمندي استراتژيها و سياستمداريها و تصميمسازيهاي گذشته ميكوبند، و در اين ميان بيش از هر مقوله راهكار برونرفت از بحران خودساختهي مسألهي هستهاي را، استمرار خط تيم گذشته به سركردگي حسن روحاني تحميل و تلقين ميكنند، دستگيري يكي از اعضاي برجسته و مهم اين تيم، به معناي پيدا كردن هدف، مقصد و مقصود گذشته و حال در مراكز حساس نظام اسلامي است.
واقعا اگر دست بيگانگان در كار نبوده و نباشد، چرا يك عضو اصلاحطلبِ محكوم در نظام اسلامي، آشكارا بگويد: مردم از دولتهاي هاشمي و خاتمي استقبال ميكنند؟!
البته روشن است كه اين مردم يعني همان تربيتشدگان اصلاحطلبي كه ماجراي كنفرانس ننگين برلين و شبه كودتاي 18 تير و ... را فراهم ساختند.
ب. رويداد شوم اهانت چند نشريه دانشجويي دانشگاه اميركبير به ساحت پيامبر اكرم صليالله عليه و آله و سلم و امير مؤمنان – كه درود خدا بر او باد – و ... و نيز رذالت يك عنصر اصلاحطلب با تكيه بر جايگاه استادي، در دانشكده هنر دانشگاه تهران، از سلسله سناريوهاي اصلاحطلبانه، خبر ميدهد. به سخن روشنتر، فتنهگران و شياطين تشنه قدرت كه به هيچ روي دولت محبوب و اسلامي احمدينژاد را بر نميتابند، با برنامههاي از پيش تعيينشده، در راستاي اهداف امريكا به منظور بر هم زدن آرامش كشور، به تكاپو افتادهاند.
اگر خبر ورود مخفيانه عطاء مهاجراني و ابراهيم نبوي به كشور درست باشد، ميتوان آن را در كنار حركت پليد سايت اعتماد ملي وابسته به حزب اعتماد ملي در آمادهسازي جريان دانشگاه اميركبير گذاشت و از آن نتيجههاي مؤثر گرفت.
( حذف كلمه الله از اسم مهاجراني"عطاء الله" و نيز حذف عنوان" سيد" توسط رجبي صورت گرفته است! - عصرايران)
ج. مكرر بايد گفت سفرهاي محمد خاتمي با بيانتهايي، منابع مالي عظيمي را ميطلبد. اين منابع در كجا هستند؟ خارج يا داخل؟ هدف و محتواي اين سفرها چيست؟ جايگاه خاتمي در داخل كشور كجاست؟ آيا مؤسسه باران داراي منابع مالي خاصي از كشور است و اين مركز هزينه هنگفت سفرها را ميپردازد؟ و اگر نيست داخلي بايد به مردم اطلاع دهند.
د. تيتر بزرگ صفحات نخست روزنامههاي دوم خردادي، مبني بر استراتژي واحد هاشمي و خاتمي و كروبي براي مجلس هشتم به چه معنايي است؟ اين سه نفر كه آشكار و نهان به ميدان سياستي غير از سياست مقبول و مشروع ملت مسلمان وارد ميشوند داراي كدام استراتژي هستند؟ ملاقاتهاي مكرر حزبها، نمايندگان و چهرههاي نامطلوب با اين افراد، كدام مقصد و هدف را در نظر دارد؟ آيا "عريان شدن اصلاحات" و "ترس از اين مقوله" كه يكي از امدادهاي حضرت صاحب الامر عجلالله تعالي فرجهالشريف براي ملت مسلمان و دولت مهدوي احمدينژاد است، موجب اين تلاشهاي پر مساله و البته بياثر ميگردد؟
ملت انتظار دارد تا به دور از فشار و تهديد عناصر هميشه زورگوي، پرونده "موسويان" به جريان افتد، تا ماجراي 16 سال گذشته هر چه بيشتر براي اين مردم نجيب و فهيم افشا شود، و سناريوهاي زنجيرهاي هر چه زودتر رسوا و توقيف گردد!