صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۷۵۰۰۳
تعداد نظرات: ۱۲۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۱ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۰ - 31 July 2011

«آمنه» چشمان «مجيد» را به او بخشيد

پيش از اين قرار بود اين حكم ساعت 12 روز شنبه 24 ارديبهشت 1390 در بيمارستان دادگستري تهران اجرا شود و «مجيد» مورد قصاص از ناحيه دو چشم قرار گيرد كه ظاهرا به دلايلي اعلام نشده در ساعات پاياني شامگاه جمعه و بر اساس اعلام مسوولان اجرايي حكم، اجراي آن به تعويق افتاده بود.
«آمنه» كه قرار بود صبح روز يك‌شنبه 9 مرداد 1390 چشمان «مجيد» را قصاص كند، در آستانه ماه مبارك رمضان از قصاص وي گذشت و چشمان خواستگار سابقش را به او بخشيد.

به گزارش ايسنا، در حالي كه قرار بود بدون هيچ‌گونه اطلاع رساني خبري حدود ساعت 6:30 صبح روز يك‌شنبه (امروز ) «آمنه» در بيمارستان دادگستري تهران و با حضور پزشكان متخصص قانوني و داديار اجراي احكام دادسراي امور جنايي پايتخت، حكم قصاص «مجيد» را كه آبان ماه سال 83 مرتكب اسيد پاشي شده بود اجرا كند، از اجراي آن منصرف و چشمان مجيد را كه منتظر اجراي حكم قصاص بود دوباره به او بخشيد.

بر اساس گفته‌ اطرافيان «آمنه» كه در بيمارستان حضور داشتند، «آمنه» از قصاص «مجيد» گذشت كرده است و اين حكم جنجالي اجرا نشده است.

از حضور خبرنگاران در محل اجراي حكم قصاص نيز جلوگيري شده است.

پيش از اين قرار بود اين حكم ساعت 12 روز شنبه 24 ارديبهشت 1390 در بيمارستان دادگستري تهران اجرا شود و «مجيد» مورد قصاص از ناحيه دو چشم قرار گيرد كه ظاهرا به دلايلي اعلام نشده در ساعات پاياني شامگاه جمعه و بر اساس اعلام مسوولان اجرايي حكم، اجراي آن به تعويق افتاده بود.

بر اساس اين گزارش، ‌ساعت ‌16 و 30 دقيقه يكي از روزهاي اواسط آبان‌ماه سال ‌83 اهالي خيابان رسالت متوجه داد و فريادهاي دختري جوان شدند كه با دنبال كردن موضوع دريافتند دختر جوان به نام «آمنه» از سوي فردي مورد اسيدپاشي قرار گرفته است.

با انتقال آمنه به بيمارستان، تلاش پزشكان براي درمان وي آغاز شد، اما زماني كه بعد از انتقال به بيمارستان‌هاي رسالت و مطهري به بيمارستان لبافي‌نژاد منتقل شد، پزشكان اعلام كردند كه ديگر دير شده و چشم چپ آمنه كاملا از بين رفته است.

با طرح شكايت دختر جوان در شعبه‌ ششم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران، قاضي قيصري رسيدگي به شكايت را در دستور كار قرار داد و شناسايي و بازداشت متهم را از ماموران آگاهي خواستار شد.

آمنه در شكايت خود اعلام كرد: چند ماه قبل وقتي در دانشكده‌ برق مشغول تحصيل بودم متوجه شدم كه يكي از دانشجويان به اسم مجيد به من علاقه‌مند شده است. چند بار مادرش با منزل ما تماس گرفت اما مادر من به دليل تفاوت‌هاي زياد سني، فرهنگي و خانوادگي ما پاسخ منفي داد كه البته جواب خودم نيز منفي بود تا اين‌كه يكي از دوستانم پيشنهاد داد براي تمام كردن موضوع، يك بار رودررو پاسخ قطعي خود را به او بدهم. به همين دليل يك روز كه بعد از ايجاد مزاحمت‌هاي فراوان و تماس‌هاي گاه و بي‌گاه به محل كارم آمد، به او گفتم كه با فردي عقد كرده‌ام و ديگر سراغ من را نگيرد.

اين دختر جوان ادامه داد: مجيد در مقابل اين ادعاي من خواست كه از همسرم طلاق بگيرم و اظهار كرد كه در صورت عدم جدايي از همسرم مرا خواهد كشت. من تهديدهاي او را جدي گرفتم و همان روز به پليس اطلاع دادم اما پليس گفت تا زماني كه جرمي واقع نشده نمي‌توان وارد عمل شد و او را بازداشت كرد. با گذشت دو روز از اين ماجرا عصر روز حادثه زماني كه از محل كارم خارج شدم ناگهان فردي مثل سايه از پشت به من نزديك شد و بعد روبرويم ايستاد. سپس ظرفي سرخ‌رنگ را جلو آورد و مايع به شدت سوزاننده‌ داخل آن را روي صورتم پاشيد. اول تصور كردم كه آب‌ جوش است اما وقتي مرا به چند بيمارستان بردند، فهميدم اسيد بوده و همان ابتدا چشم چپم از بين رفت.

اين شاكي در ادامه‌ شكايت خود، گفت: پزشكان اقدام به تخليه‌ چشم چپم كردند و گفتند كه چشم راستم نيز در شرف نابينايي است. به همين دليل پيشنهاد كردند كه براي درمان به بارسلون بروم و آن زمان با هشت هزار يورو كه بخشي از آن به صورت كمك از سوي دولت وقت به خانواده‌ام پرداخت شد، براي درمان به اسپانيا سفر كردم. در آنجا ‌17 بار مورد جراحي پلاستيك قرار گرفتم و چشم راستم نيز مورد درمان قرار گرفت اما پزشكان اعلام كردند كه اثرات مخرب اسيد تا پنج سال باقي مي‌ماند و به همين دليل يك شب وقتي در خانه بودم ناگهان متوجه شدم داخل حفره‌ چشم راستم چيزي وجود ندارد و به اين ترتيب چشم ديگر خود را هم از دست دادم.

با صدور قرار مجرميت براي متهم، پرونده وي جهت محاكمه به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد و قضات شعبه ‌71 دادگاه كيفري، روز ‌6 آذرماه سال ‌87 پس از اخذ اظهارات متهم و شاكي، حكم قصاص دو چشم به شيوه‌ مورد درخواست شاكي يعني ريختن اسيد در چشم متهم و پرداخت ديه‌ جراحات وارده پس از پرداخت تفاضل ديه از سوي شاكي را صادر كردند.

اين پرونده پس از تاييد راي صادره از سوي دادگاه توسط ديوان عالي كشور، روز ‌21 اسفندماه ‌87 به واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران ارجاع شد.

پس از بازگشت مجدد دختر جوان و ناكامي پزشكان در درمان وي، بار ديگر «آمنه» و خانواده‌اش بر اجراي حكم قصاص تاكيد كردند و به اين ترتيب پرونده از سوي قاضي عصمت‌الله جابري داديار اجراي احكام دادسراي جنايي در آستانه ارسال نزد رييس قوه قضاييه جهت استيذان و نهايتا اجراي حكم قرار گرفت.


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۲۸
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱۰
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
از کجا معلوم که امنه تحت فشار ,مجید را نبخشیده است؟لطفا رسانه ها مصاحبه ازاد داشته باشند با امنه.
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
با عدم اجرای این حکم مجیدها جری تر می شوند. با توجه به اصرار آمنه در اجرای حکم این سوال مطرح می شود که آیا آمنه خودخواسته تن به بخشش مجید داده یا مجبور شده او را ببخشد؟
محسن
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
این بدآموزی دارد واثر به شدت سوء در جامعه. متاسفم
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
احسنت بر آمنه شجاع، مظلوم و نازنين، اين عفو نشانگر روح والاي اين دختر است. آمنه جان تمام مردم ايران برات آروزي شفاي عاجل و دعاي خير دارند. ان‌شاءا... با توجه به لطف و عنايت خداي بزرگ و كريم و در سايه پيشرفت‌هاي عظيم در زمينه علم پزشكي به زودي زود خوب خوب مي‌شوي، آمين، يا رب العالمين.
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
اون چشم و اون صاحبش اندازه اسیدی که قرار بود برای قصاص استفاده بشه ارزش ندارن .
امیدوارم خداوند روی دیگه ای از زندگی رو نشون آمنه بده.
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
واقعاً؟ شایدم فورسی پشتش بوده؟
بهرحال بهتر بود این حکم اجرا بشه
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
" من تهديدهاي او را جدي گرفتم و همان روز به پليس اطلاع دادم اما پليس گفت تا زماني كه جرمي واقع نشده نمي‌توان وارد عمل شد و او را بازداشت كرد. "
حتما باید گذاشت به اینجا برسه؟الان دیگه پلیس چکار میتونه بکنه؟
اگه تهدید برای یک شهروند غیر عدای و خاص بود بازهم پلیس کاری نمیکرد؟یا این قانون فقط برای مردم بی رابطه و ضابطه هست؟
لطفا مسئولین پاسخ دهند. واقعا در زمان تهدید هیچ کمکی نمیتوانیم از پلیس بگیریم؟
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
ای کاش نمی بخشید.
ناشناس
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
چرا این کار رو کرد؟
ناشناس
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
ای کاش برای عبرت دیگران این فرد مورد قصاص قرار می گرفت. شاید دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم!
رضا محسني
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
متاسفانه خبرهايي از اين دست نه موجب غليان روح انسان دوستي است نه موجب التيام حس امنيت اخلاقي و اجتماعي.
اين سوژه چند سالي است كه تنها خوراك خبرگزاريها و روزنامه ها را فراهم كرده است و در نهايت با فشار روحي و رواني به خانواده مصيبت ديده، بخشش و عفو اجباري را شاهد هستيم .
اين دست امور فقط و فقط باعث جري تر شدن ارازل و اوباش و مزاحمين به نواميس خواهد شد.
لطفا قوه قضاييه با تعجيل در تصميمات و اجرا حدود الهي راه را بر تكرار مكرر نابه ساماني هاي موجود در امنيت اخلاق و اقتصاد و غيره و غيره و غيره ببندد.
بياييد در آستانه ماه مبارك رمضان دعا كنيم تا خداوند متعال آخر و عاقبت ما را ختم به خير كند.
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
به نام خدا
ترحم بر پلنگ تیزدندان
جفاکاری بود بر گوسفندان
این خانم اشتباه کرده اگر می گذاشت یکبار حکم قصاص چشم اجرا شود باور کنید بسیار مؤثر و بازدارنده برای موارد دیگر بود. ایشان از حق قانونی خود گذشت کرده اما باعث جری و جسور شدن این اراذل در تکرار این فجایع خواهد شد. ان فی القصاص حیات.
ناشناس
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خدا بيامرزه قديمي ها رو كه ميگفتن:
ترحم بر پلنگ تيز دندان ستم كاري بود بر گوسفندان
(البته در مثل مناقشه نيست)
ناشناس
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خداوند به بعضي ها چه روح بزرگي داده است
ناشناس
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خوب به سلامتي و مباركي، راه براي بقيه اسيد پاش ها و خلاف كارها باز شد.!
علی
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
آفرین به این شهامت. لذتی که در بخشش است در انتقام نیست . عذاب وجدان مجید بالاترین مجازات برای اوست.
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
یک اشتباه بزرگ !
ناشناس
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خدا خیرش بده و ایشالله همینجوری که گذشت کرد خدا عاقبت به خیرش کنه...
ehsan
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
آفرین. تا آخرین لحظه ایستاد و با اقتدار گذشت. آفرین
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خدا خیرت بده. ولی کاشکی نمیبخشیدی!
امین
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
واقعا ناراحت شدم دم ظهری--من میگم کار آمنه خوب بود یعنی بخشش ولی چه بخششی وبه چه قیمتی وبه چه کسانی-این جوون باید قصاص می شد تا درس عبرتی بشه واسه مجیدهای دیگه---توبه گرگ مرگ است
میرحسینی
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
سپاس خواهر عزیزم .اگر بخواهیم جامعه ای زیبا داشته باشیم به راستی که نباید جنایت را با انتقام و قتل را با اعدام و هر جفای اجتماعی را با عمل قهریه ی دیگری پاسخ دهیم بلکه باید به اجرای صددرصدی اسلام رحمانی و قرآن کریم نظر داشته باشیم.
بزرگی شما از یاد ما نخواهد رفت.
ناشناس
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
پرداخت ديه‌ جراحات وارده پس از پرداخت تفاضل ديه یعنی چی؟ متوجه نشدم
ناشناس
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خشونت، هرگز خشونت را از بين نمي‌برد، بلكه تنها بر شدت آن مي‌افزايد؛ در حالي كه با پايبندي
بي‌كم و كاست به عدم خشونت، در انديشه و گفتار و رفتار، رسيدن به آزادي، گريزناپذير است
((گاندي))
--
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
نمی دونم چرا وقتی خبر بخشش آمنه رو خوندم گریه کردم. تو این زمونه که همه برای قصاص اسلامی لحظه شماری می کنند یک بخشش اسلامی هم لازم بود.
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
باید این حیوان صفت را قصاص میکردند تا عبرتی شود برای دیگران و کسانی که با نظر من مخالفند فقط کافیست خود را یک روز جای خانواده امنه در نظر بگیرند
و برای بزرگواری این خانم باید سر تعظیم فرود اورد
ياسر
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
نبايد مي بخشيد تا درس عبرتي براي سايرين مي شد. يه نظر من اسيد پاشي بدتر از قتل و يا حتي تجاوز است
ناشناس
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
واقعاً باید به آمنه برای داشتن چنین روح بزرگ و بخشنده ای آفرین گفت خیلی خیلی کار سختی بود ولی مطمئن باشین نتایج چنین بخششی در زندگی خودش و همه ما نمودار خواهد شد
سارا
۱۰:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
آمنه جان بخشش تو قابل وصف نيست . خيلي بزرگواري و مجيد بايد از خجالت اين بخشش تو تمام عمر با عذاب وجدان مضاعف زندگي كنه
خداوند تو را بخاطر اين بخشش در مراتب بالا قرار مي دهد . زنده باشي آمنه جان
م.ش
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
پس افكار عمومي چي ميشه ؟؟؟
م.ح
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
اقایان بزرگترها از این خانم درس بگیرند .
ناشناس
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
بی خود کرد .. اینطوری اسید پاشها آسوده تر به کار خودشان ادامه خواهند داد !!
امیر حیدر
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
اگر چشماشو در می آوردند دیگر کسی جرات نمیکرد اسید پاشی کنه!!!!!!!
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خدایا تو را به رحمانیت بی نتهایت قسم که با این خانم آسیب دیده با رحمت بی کران خودت رفتار نما.
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خواهشا يه سر به بيمارستان مطهري بزنيد تا افرادي رو ببينيد كه تاوان خودخواهي ديگران را مي دهند ... كودكان و نوزاداني كه سوخته اند، دختران و مادراني كه قرباني اسيد و بنزين هستند ... صداي ناله‌ي مدام ،صداي فرزندان بي قرار....
گذشت اگر در هركاري خوب باشه در اين مورد خوب نيست چون اين فكر رو تو جامعه مي اندازد كه اسيد بريز و برو بالاخره اينقدر فشار روي طرف ميارند كه قصاصي در كار نباشه.
آمنه بخاطر امنيت بقيه دختران نبايد مي بخشيد!
ناشناس
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
واقعا كه بخشش در چنين مواقعي معني پيدا مي كند. آفرين بر اين شيرزن.
ناشناس
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
وای چقدر گریه ام گرفت از بزرگواری آمنه. زبان قاصره از گفتن کلمه ای. فقط امیدوارم ریشه این جنایات خشکیده بشه و آمنه عزیز هم با کمک دولت و مردم بتونه سلامتی اش را بدست بیاره.
ناشناس
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
چه تضمینی وجود دارد که تکرار نشود؟؟
ناشناس
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
با آنکه این بنده خدا از یک زندگی شاد و زنده به یک زندگی درد آلود رسید اما منش و بزرگی این خانم، انسان را به تحسین وا میدارد آفرین که اینکار او از هزار بار کور کردن برای ضارب بدتر است
علي
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
آقاي مجيد .ازاين ببعد برو آدم باش انسان باش باغيرت باش .الان نوبت توست كه تاآخر عمر ازاين دختر مظلوم نگهداري كني هر چند زندگيش را از اوگرفتي .آيا ارزشش را داشت ؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
بايد اعدام شود.
مونا
۰۹:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
آمنه جان خیلی بزرگواری ولی خواهر عزیزم ای کاش چشمانش را دوباره به این حیوان هدیه نمی دادی تا درس عبرتی شود برای همه حیوان صفت هایی که زندگی و امید را از امثالی مثل تو می گیرند ولی مطمئن باش سرنوشت انتقامت را خواهد گرفت
ناشناس
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
چرا ؟ همينه كه هر ننه قمري به خودش اجازه ميده با جون مردم بازي كنه . اين كثافت بايد به اشد مجازات محكوم ميشد. بخشش براي چي و براي كي . براي يك حيوان
رویا
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
من به عنوان یه شخص که از زخمی شدن یک حیوون هم ناراحت میشم و اگر مورد دیگه ای بود خیلی خوشحال می شدم از عفو، در این مورد برخلاف آمنه فکر می کنم و واقعا" متاسفم که اینکار رو کرد و دست یه عده ارازذل فرصت دوباره داد . هر چیزی جای خودش رو داره هم عفو هم قصاص ولی اینجا جاش نبود
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
مـَرد بودي آمنه.... مـَرد!
ناشناس
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
کاربزرگوارانه ای کرده درحالیکه حق این جانی نبوده
حسين
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
افرين براين همه گذشت امنه افرين.....
ناشناس
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خداوند به او اجر دهد که یک سنگدلی دیگر را تکرار نکرد.
ناشناس
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
یعنی چه ؟ مدعی آقای مجید ، حکومت اسلامی است .( اسلام محمدی) نه خانم آمنه . اگر آمنه از حق خود بگذرد ، حکومت اسلامی نمیتواند از حق شهروند مسلمان بگذرد. و تنها بخشش آن اجرای حکم قصاص است . البته من هم بعنوان یک شهروند ناراحت می شوم از این موضوعی که خودم می گویم ولی چاره چیست ؟ می بایست برای جامعه این کارها را تفسیر کرد و راه تفسیر ش هم اجرای حکم اسلام ناب محمدی است
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
خدا شفاي عاجل به اين دختر خوب بده. اكا كاش پليس همان زمان شكايتش رو جدي ميگرفت تا زندگي اين دختر تباه نميشد
كاش مجازات سنگيني براي پسره تعيين بشه
ناشناس
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
در بخشش لذتی است که در انتقام نیست .امیدوارم که مجید خود به نحوی مقتضی عمل زشتش را جبران کند و از نیک اندیشی دختر جوان راه و رسم جوانمردی را بیاموزد...
ناشناس
۰۸:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
کاش عکس اون خانوم باگذشت رو هم میذاشتید.
اما اگه من بودم به دو دلیل این کارو نمیکردم.اولا: من نمیتونستم انقدر با گذشت باشم و با خودم کنار بیام
دوما: دوست داشتم خود اون نامرد بفهمه، با تمام وجودش بفهمه، با من چی کار کرده و درس عبرتی هم بشه برای بعضی افراد بی فکر و نامرد جامعه که تحمل شنیدن نظری مخالف نظر خودشونو ندارن.
خدا خودش قصاصشون کنه
ناشناس
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
نباید این کارو میکرد . تنها از طرفش خودش که نبود . اون نماینده چندین قربانی اسید پاشی بوده . نباید از حقش می گذشت تا این نامردمان بفهمند عاقبت ظلم چیست
احسان
۰۸:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
واقعا متاسفم. خیلی وقتا رحم به ظالم حکم ظلم به مظلوم را داره. با این کارش در حق خودش و خیلی از دخترهای دیگه قربانی اسید پاشی ظلم کرد.
زارع
۰۸:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
اسيد پاش ها اميدوار به اينده شدند. بنظرم قصاص مي تونست تا حد زيادي موثر در كاهش موارد اين چنين باشد.
ناشناس
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
یعنی مجید الان خوشحاله؟ از اینکه بخشیده شده از طرف کسی که چشمای بیگناهشو ازش گرفته؟ برای آمنه خوشحالم که خودشو آزاد کرد و برای مجیدها متاسف.
ناشناس
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
بغض گلومو گرفته نميدونم چي بگم...واقعا ايشون بزرگواري كرده و اميدوارم ديگه شاهد اسيد پاشي نباشيم...هر چند اخيرا هم چند مورد گريه اور ديديم
ناشناس
۰۸:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
من تهديدهاي او را جدي گرفتم و همان روز به پليس اطلاع دادم اما پليس گفت تا زماني كه جرمي واقع نشده نمي‌توان وارد عمل شد و او را بازداشت كرد.
لابد پس از وقوع جرم هم میگن که جرم اتفاق افتاده و بازهم نمیشه کاری کرد .
ناشناس
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
اي كاش اين قصاص انجام ميشد ودرس عبرتي براي همه افراد ميشد
تعداد کاراکترهای مجاز:1200