سفير مكزيك از يك سال قبل هيچ فرقي نكرده است، او هنوز همان مرد خوشبرخورد و خوشصحبتي است كه سال قبل و پيش از جام جهاني روبهروي ما نشست و اطلاعات جامعش در مورد فوتبال ايران و مكزيك را به رخ كشيد. حالا دوباره ايران و مكزيك روبهروي هم قرار گرفتهاند و سفير مكزيك كه دفعهء قبل، پيشبيني برد مكزيك را كرده بود، اين بار ايران را برنده اين ديدار ميداند و معتقد است كه مكزيك با تركيبي جوانتر مقابل تيم باتجربهء ايران قرار ميگيرد.
صددرصد. در همان جام جهاني خيلي از مردم كشور من در پي اين بودند كه با تمدن ايران بيشتر آشنا شوند. به نظر من برد و باخت چندان مطرح نبود و اصل مهم نزديكي اين دو تمدن قديمي بود.
گفته بودم كه اين بازي مساوي ميشود اما راستش را بگويم وقتي بحث عرق ملي پيش ميآيد واقعا دوست داشتم كه مكزيك برندهء اين بازي شود.
در خانهام در مكزيك پيش دوستان ايرانيام. به اين نتيجه رسيدم كه انسان ميتواند در فوتبال دو قلب داشته باشد. يكي مكزيكي و ديگري ايراني.
در فوتبال مهمترين چيز تاكتيك است اما درصدي را هم بايد به شانس اختصاص داد. در آن بازي هر دو تيم خوب بودند اما خب درصد شانس مكزيك بيشتر بود.
بعد از 65 سال عمر به اين نتيجه رسيدم كه فوتبال كار چند چهرهء خاص نيست فوتبال يك بازي گروهي است. اما متاسفانه هميشه ستارهها مد نظرند و بقيهء بازيكنان محو ميشوند. وقتي كه روي ستارهها زوم ميشود بقيهء استعدادها از بين ميروند.
متاسفانه اين مساله فقط توجه به يك چهرهء خاص است. نميشود يك نفر را در يك پست حدود 10 سال نگه داشت و ديگر به كسي بازي نداد. آن وقت چطور بايد منتظر ظهور بازيكنان جديد باشيم.
من قبل از جام جهاني گفتم كه دايي يك بازيكن بزرگ و بينالمللي است و هنوز هم بر همين عقيده هستم. فوتبال مثل زندگي است. يك دوره انسان در اوج قدرت است و دورهاي در پايينترين حد ممكن. دايي در بازي با مكزيك خوب نبود اما اين دليل نميشود كه ارزش كار او را پايين بياوريم.
نتيجهء جام جهاني از نظر من خوب بود اما ميتوانست بهتر از اين باشد.
هميشه نظر عمومي، عجيب و غريب است. اگر تيم ببرد مردم بيش از حد خوشحال ميشوند و اگر تيم ببازد، بيش از حد ناراحت. پيروزي چند پدر دارد. اما شكست، يتيم است.
فوتبال مكزيك يك جريان جديد است. الان نميشه گفت چه كسي خوب است و يك نفر خاص با فوتبال جديد جور درنميآيد.
آخر فوتبال كه به پوسترزدن عكس يك نفر روي ديوار نيست. يك نفر هر چقدر هم كه خوب باشد اصلا بهترين بازيكن جهان در مقابل يك تيم هيچ چيز نيست. ميدانيد، مكزيك هم در ورزشهاي انفرادي مثل ايران قوي است اما در ورزشهاي گروهي خوب كار نميكند چرا كه هنوز كار گروهي را ياد نگرفتهايم و فقط به 223 نفر تكيه ميكنيم.
او در دوران بازيگري، بازيكن محبوبي بوده اما وضعيت او به بازي مقابل ايران و البته بازيهاي ديگر بستگي دارد. او جوانان را به تيم ملي آورده و ديگر به قديميها اهميت نميدهد. شما بايد انتظار يك تيم متفاوت را در مكزيك بكشيد اما تمام اينها دليل نميشود كه روزنامهها از او انتقاد نكنند. انتقاد در فوتبال بيرحمانه است.
شانس ايران براي برد در اين بازي زياد است. چرا كه مكزيك يك تيم جوان است و هيچكدام از لژيونرهايش را در اين بازي ندارد. به نظر من ايران 2 بر يك اين بازي را ميبرد.
اسمش را انتقام نميشود گذاشت. بلكه ميتوان آن را يك جور تعادل صادقانه عنوان كرد.
منبع: سرمایه