مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران آمار و اطلاعات تكاندهندهاي را درباره محاسن طرح سهميهبندي بنزين در تهران اعلام كرد.
فتح الله امي در گفتوگو با فارس گفت: گزارشي كه از ايستگاههاي سنجش آلودگي هوا در تهران بدست آمده است در روز چهارشنبه كه اولين روز سهميه بندي بنزين بوده است آلايندههاي تهران، يك سوم كاهش داشتهاند به طوريكه در ايستگاه سنجش آلودگي هوا در فاطمي، ميزان آلودگي منوكسيدكربن 25 درصد كاهش داشته است و psi 89 بوده است در حاليكه هفته گذشته در همين روز رقم آن psi 123 بوده است.
وي در ادامه افزود: پيشبينيهاي ما براي كاهش 25 درصدي سفرهاي غير ضروري با سهميهبندي بنزين نيز درست درآمد و ايستگاههاي ما نيز دقيقاً اين موضوع را تأييد كردند و اين كاهش 25 درصدي سفرهاي ضروري نشانگر اين است كه 25 درصد هم مصرف بنزين كاهش پيدا كرده است.
مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران اظهار داشت: سهميهبندي بنزين موجب خواهد شد كه در سال 130 هزار تن آلودگي هوا كاهش پيدا كند و از بابت كاهش مصرف سوخت، 235 ميليون دلار در سال صرفهجويي شود.
امي ادامه داد: از نظر خسارت زيست محيطي به خاطر كاهش 25 درصدي سفر شهري و كاهش مصرف سوخت نيز 65 ميليون دلار خسارت زيست محيطي كاهش مييابد.
وي با بيان اينكه سهميهبندي بنزين ميتواند به درست مصرف كردن كمك كند، اظهار داشت: در حال حاضر آنچه كه به عنوان سهميه روزانه 5/3 ليتر براي هر خودرو در كشور ما تعيين شده است بيش از سرانه مصرف خودرو در كشورهاي توسعه يافته است به طوريكه سرانه مصرف خودرو در كشوري مثل آلمان 2 ليتر در روز است.
مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران ادامه داد: با اين تفاوت كه كشورهاي توسعه يافته صرف نظر از اينكه مصرف سوختشان از ما كمتر است درآمد ناخالص ملي آنها از ما خيلي بيشتر است چون مصرف سوخت با درآمد ناخالص ملي ارتباط مستقيم دارد.
امي افزود: مصرف سوخت براي روز 12 فروردين 90 ميليون ليتر بنزين بوده است و به طور ميانگين در روزهاي ديگر سال 75 ميليون ليتر است كه در اين صورت سرانه مصرف خودرو در ايران با توجه به 5/7 ميليون خودرويي كه كارت سوخت دريافت كردهاند 10 ليتر در روز ميشود، اين مقدار مصرف از پرمصرف ترين كشور دنيا (آمريكا كه 7 ليتر در روز است) بيشتر است و اين نشاندهنده اين است كه مصرف درستي نداشتهايم.
وي تصريح كرد: سهميه بندي بنزين باعث ميشود الگوي مصرف در ايران به سمت مقدار درست خود نزديك شود و مردم عادت كنند از خودروهاي جمعي براي جاهايي كه مقدور است استفاده كنند.
مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران ادامه داد: كشور ما نسبت به انگليس 5 برابر مصرف سوخت دارد در حاليكه درآمد ناخالص ملي ما200 ميليارد دلار است و انگليس 2 هزار ميليارد دلار است يعني يك پنجم ما مصرف ميكنند 10 برابر ما درآمد ناخالص ملي دارند.
امي دومين پيامد مثبت اين طرح را افزايش ظرفيت تردد در معابر شهري اعلام كرد و گفت: قبل از سهميه بندي بنزين در تهران بيش از ظرفيت از معابر براي تردد خودروها استفاده ميكرديم مثلا تهران اجازه تردد همزماني 2 ميليون خودرو و 2 ميليون موتورسيكلت را داشت كه در زمانيكه سهميه بندي نبود 3 ميليون خودرو و 3 ميليون موتور سيكلت در خيابانها تردد ميكردند كه باعث افزايش ترافيك ميشد و ترافيك هم باعث افزايش مصرف بنزين ميشد.
وي ادامه داد: با اجراي اين طرح تردد در خيابانها به ميزان ظرفيت واقعي رسيده است و اگر سهميه بندي ادامه يابد اين هم ادامه خواهد داشت.
مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران با بيان اينكه ترافيك تهران به سمت انفجار داشت پيش ميرفت، گفت: چون سرعت خودورهاي همگاني از 30 كيلومتر در ساعت به 15 كيلومتر در ساعت كاهش پيدا كرده بود و همين باعث ميشد كه وسايل نقليه عمومي خدماتشان به نصف كاهش پيدا كند.
امي افزود: به عنوان مثال براي هر 1000 نفر يك اتوبوس بايد وجود داشته باشد و براي 12 ميليون نفر جمعيت روز تهران 12 هزار اتوبوس لازم است ولي عملاً 4 هزار اتوبوس وجود دارد يعني يك سوم استاندارد است اين يك سوم هم با سرعت نصف آنچه بايد باشد يعني به اندازه 2 هزار اتوبوس خدمت ميدهد كه به بركت اين طرح، سرعت اتوبوسها هم به همان 30 كيلومتر در ساعت ميرسد.
وي گفت: نتيجه سوم سهميهبندي بنزين كاهش 25 درصدي آلودگي هواست، هر ليتر بنزيني كه با نرخ 100 تومان مصرف ميشود 500 تومان يارانه دريافت ميكند و دولت 110 تومان خسارت زيست محيطي به ازاي هر ليتر آن پرداخت ميكند كه در بيماريها نمود پيدا مي كند و خسارت پنهان است. يعني هر ليتر بنزين براي دولت 710 تومان تمام ميشود كه 100 تومان دريافت ميكند.
مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران اظهار داشت: فقط براي ذرات معلق براي سال 84 خسارتي كه دولت بابت همين يك مورد آلاينده فقط در تهران پرداخت كرد 1772 ميليارد ريال بود، سرانه سهميه ذرات معلقي كه هر تهراني در سال 84 استنشاق كرده 500 گرم بوده در حاليكه بدن انسان فقط قدرت پالايش 235 گرم آن را دارد به همين دليل بيماريهاي آسم و سرطان در تهران در آن سال افزايش يافت.
امي ادامه داد: وزن مصرف بنزين در تهران بين 10 تا 12 هزار تن بوده است يعني بمب شيميايي كه اثر مخرب زيست محيطي داشته كه اين هم با سهميه بندي بنزين حل ميشود.
وي از ديگر نتايج سهميهبندي بنزين را اجراي تبصره 13 قانون بودجه عنوان كرد و گفت: صرفه جويي سوخت باعث گسترش حمل و نقل همگاني ميشود، مثلاً يارانهاي كه دولت بابت سوخت اتوبوسهاي بين شهري مي دهد، نرخ واقعي گازوئيل 130 تومان است كه 16 تومان فروخته مي شود و در سال برابر 90 ميليون تومان ميشود يعني قيمت يك اتوبوس است و اگر دولت به آنها يارانه ندهد ميتواند سالي يك اتوبوس بين شهري اضافه كند.
مدير طرح كاهش آلودگي هواي تهران تصريح كرد: بانك جهاني اعلام كرده است كه در سال 2001 ايران 16 ميليارد دلار يارانه انرژي داده است كه 3 برابر بودجه لازم براي گسترش 9 خط مترو است و اگر اين سرمايه گذاري انجام ميشد 9 خط مترو ايجاد ميشد و 2 ميليون شغل هم بابت مترو ايجاد ميشد.
امي گفت: در هيچ كشوري از دنيا سهميه بندي سوخت وجود ندارد ولي سوخت به نرخ واقعي عرضه ميشود كه در نتيجه آن مصرف نيز كاهش پيدا ميكند و آنهايي كه خودرو ندارند خسارت كساني كه خورو دارند را پرداخت نميكنند مثلاً در ايران 25 درصد مردم خودرو دارند در حاليكه 75 درصد مابقي هم يارانه سوخت آنها را ميدهند.
وي يكي ديگر از نتايج سهميه بندي بنزين را جمع شدن مشاغل كاذبي چون مسافركشي عنوان كرد و گفت: اين سهميه بندي شغل كاذب مسافركشي كه 700 هزار نفر است و 500 هزار مورد آن در تهران است را جمع ميكند چون اينها علاوه بر آلودگي محيط ، مشكلات امنيتي را نيز براي مردم ايجاد ميكنند.
چند روز قبل از يک سفر آسيای جنوب شرقی به کشور عزيزمان ايران بازگشتم و اولين چيزی که مانند ساير هموطنان نظر مرا جلب کرد خلوت بودن خيابانهای تهران و افزايش هزينه ها بود. در کشور محل اقامتم با موارد ذيل آشنا شدم.
الف) بيشتر خودرو ها ( که اغلب ساخت شرکتهای معتبر خودرو سازی دنيا بودند) با گاز کار ميکردند.
ب) به ازای هر ده دقيقه يک مترو هوائی و يا زمينی آماده بود که شما را به جای مورد نظرتان برساند
ج) تاکسی به وفور در خيابانها وجود داشت
د) اتوبوسهای کولر دار مدل بالا برای نقل و انتقال مسافران از جمله مزيتهای ناوگان حمل و نقل اين کشور بود.
و) خودرو های سواری با موتور ديزلی ! تعجب نفرمائيد سرعت و شتاب اين خودرو ها بی نظير بود.
جناب آقای مدير , آيا تا به حال بيمارانی را که به داروئی خاص اعتياد دارند را ملاحظه کرده ايد( معتادان). آيا از خود پرسيده ايد راه حل بر طرف کردن اعتياد اين بيماران و بازگرداندن آنها به آغوش گرم خانوادشان چيست؟ آيا جرات تجويز حبس در يک اتاق برای اين بيماران و قطع دارو را داريد؟ ميدانيد که آنها بعد از چند روز فوت خواهند کرد؟ ميدانيد ؟ لابد ميدانيد؟ شما دقيقا" راه حل حبس در اتاق را پذيرفته ايد. اين روش صحيحی برای درمان اين بيماری نيست.مايليد بدانيد که راه حل چيست؟ لطفا" بيش از حد از مزايا صحبت نکنيد و حداقل به گفته های نگارنده اول اين ستون و اعتراض وی در رابطه با مسافرکشان را به عنوان تنها يک پيامد منفی بسيار ناچيز از اين سياست غلط را در نظر داشته , معايب سياستهای غلط خود را بر شمريد و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشيد.
مطمئنا" همه بر اينکه کشور ما يکی از بزرگترين مصرف کنندگان بنزين است توافق نظر دارند. آيا تا کنون به دنبال يافتن دلايل اين اعتياد مزمن بوده ايد؟ اينگونه تصميمات فقط به عنوان شوک آنی به جامعه بوده راه کار مناسبی نيست. به عنوان مثال مادر بزرگ بنده و يا فرزند کوچکم اولين راه حلی که به ذهنش خطور ميکند همين کاری است که شما کرده ايد. از شما به عنوان مدير و کارشناس و مسئول انتظارات بيشتری ميرود.ميدانيد که خودرو های دوگانه سوز بدون کپسول به فروش ميرسند؟ لطفا" به خود زياد زحمت ندهيد , کپسول استاندارد در بازار وجود ندارد و توليد آن ...................... آيا تا کنون از انگشتان خود برای شمارش استفاده کرده ايد؟ به راحتی ميتوانيد تعداد انگشت شمار جايگاههای بنزين در شهرستانها را بشماريدد؟ آری همه ما ميدانيم که کشور انگلستان 35 ميليون دستگاه خودرو دارد در حالی که ايران 9 ميليون دستگاه در خيابانها( پر چاله-راستی من چند خيابان ميشناسم که خيلی چاله چوله دارد اين را به وزير مربوطه اعلام نمايد تا به من جايزه بدهد-قرار بود جايزه بدهند چی شد) و جاده های ( مرگ بار) آن در حال تردد هستند. و ميدانيم که مصرف بنزين در ايران از آن کشور بَيشتر است. آيا تا کنون به شهر لندن مسافرت کرده ايد آقای مدير محترم؟ ناوگان حمل و نقل آن کشور چگونه است؟ اگر نرفته ايد به اينترنت مراجه فرمائيد تا به ريز تعداد اتوبوسها , مترو , تاکسی ها و ... و به نسبت به هر شهروند و حتی نرخ هر بليط را به شما اعلام نمايند. ما اجنبی پرست نيستيم و دوستار مملکت خود هستيم ولی متاسفانه سوء مديريت در جای جای ايران بی داد ميکند و هر کسی در حال اتخاذ تصميمات مادر بزرگی و کودکی است و هيچ راه کار عملی را ياد ندارند. با اميد به آينده ای بهتر برای کشور عزيزم ايران.
بهتر نبود قبل از اجراي اين طرح فكري به حال اين انسانها مي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟