صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۲۶۸۵۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۹ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۱ - 09 August 2012

جریان شناسی نواب آمریکا در تحولات سوریه

اردن تنها کشوری است که در جریان تحولات اخیر منطقه از نگاه بیشتر تحلیل گران مغفول واقع شده است. در حقیقت اردن تنها کشوری در منطقه است که هم با رژیم صهیونیستی و هم با آمریکا و هم با جریان های تندرو سلفی در منطقه رابطه ی نزدیکی دارد. این ارتباط باعث شده تا این کشور به عنوان مهره ای تأثیرگذار در بسیاری از تحولات بر شمرده شود.
سید جواد حسینی در دیدبان نوشت:

1.اشاره
غربى‌ها و حكومت هاى وابسته‌ى به غرب در اين منطقه، مي خواهند صورت مسئله را عوض كنند؛ مي خواهند جور ديگرى به افكار عمومى القاء كنند؛ اما فايده‌اى ندارد ... اين حوادث، يك خلايى را به وجود آورده؛ يك فرصتى براى برخى از كشورها به وجود آورده كه وارد مسائل منطقه شوند، دخالت هاى غرب‌پسند و آمريكاپسند بكنند؛ به نيابت از آمريكا پول خرج كنند، به نيابت از آمريكا حركت كنند، سفر كنند، اينجا و آنجا بروند...
بیانات در تاریخ 14/3/1391. حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره).
 
مروری دوباره به سخنان مقام معظم رهبری در مراسم گرامیداشت ارتحال بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نکاتی چند را نشان می دهد که امروزه با توجه به تحولات روز منطقه قابل توجه و بررسی است. آمریکا و قدرت های فرامنطقه ای برای برای رسیدن به اهداف خود در منطقه همواره نیازی به حضور مستقیم و اصلی خود ندارند، بلکه از نائبانی استفاده می کنند که به نوعی بازیگران کوک شده ی غرب در منطقه بوده و به عنوان ابزارها و بازوان آنان در منطقه عمل می کنند.

مصر، بحرین، سوریه از جمله عرصه هایی هستند که با توجه به تحولات اخیر این کشورها، برخی دیگر از کشورهای منطقه به عنوان نائبان آمریکا در منطقه حضور داشته و تلاش دارند تا اهداف آمریکا را دنبال نموده و اجرا سازند و سرنوشت تحولات را به نفع آمریکا رقم بزنند. با دقت بیشتر در شرایط و تحولات اخیر سوریه این فرضیه بیشتر تأیید شده و قوت می یابد.

در حقیقت سوریه به عرصه ای برای نقش آفرینی نائبان آمریکا در منطقه به صورت حساب شده و بر اساس الگویی مبتنی بر تقسیم کار در بین چهار کشور تبدیل شده است. هر چند فشارها، تحریم ها و اقدمات ضد سوری از اتاق فکری فرماندهی می شود که مکان آن آمریکا است؛ اما بازیگران نقشه های این اتاق فکر کشورهای عربستان، قطر، ترکیه و اردن در منطقه هستند که به ترتیب نقش جریان های مالی، رسانه ای، سیاسی و امنیتی را علیه سوریه ایفا می کنند.
 
2. نائبان آمریکا در تحولات منطقه
2.1. عربستان؛ نقش منبع مالی
 
 
یکی از مهمترین نائبان آمریکا در منطقه دولت عربستان سعودی می باشد که به صورت علنی در مقابل بیداری اسلامی در کشورهای مختلف منطقه از جمله یمن، بحرین، مصر ایستاده و تلاش داشته تا سیاست های خود را در منطقه گسترش دهد. مهمترین نقش این دولت ـ به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای خاورمیانه که از ره آورد فروش نفت می باشد این است که به تأمین کننده منابع مالی در کشورهایی که در آن بیداری اسلامی رخ داده تبدیل شده و این دخالت با هدف مصادره انقلاب ها و تغییر آرمان های انقلاب های منطقه و همگرا نمودن آنها با منافع آمریکا و با منافع خود است. و در برخی از کشورها نیز با هدف فتنه انگیزی به تجهیز و تأمین منابع مالی نیروهای مخالف می پردازد. نمونه ی این فتنه انگیزی ها در ایران و در جریان فتنه 88 و امروزه در سوریه است.

همچنین از دیگر علت هاي دخالت عربستان در تحولات سوريه؛ تغییر حکومت شخص بشار اسد است تا تحولات منطقه را به سود خود رقم بزند. همچنین عربستان سعودی به کمک دلارهای بادآورده و منابع مالی سنگینی که دارد درصدد تزریق این منابع مالی به مخالفان سوری جهت براندازی حکومت بشار اسد است. از طرف دیگر عربستان به دنبال این است که با ایجاد بحران در سوریه افکارعمومی را به سمت این کشور هدایت کرده و افکارعمومی را از تحولات درونی عربستان دور سازد. عربستان به دنبال سقوط حکومت مستقر در سوریه با هدف شکستن محور مقاومت در منطقه است. بی شک این اقدام عربستان خدمتی بزرگ به صهیونیسم جهانی است. چراکه عربستان تاکنون بسیاری از هم پیمانان خود یعنی حسنی مبارک، زین العابدین بن علی، و حتی علی عبدالله صالح را ازدست داده است و به دونبال تشکیل وتحدانی جدید برای خود است.
 
2.2. قطر؛ جریان رسانه ای
قطر هر چند از نظر جغرافیایی کشور کوچک و حاشیه ای در جنوب خلیج فارس است اما این کشور کوچک توانسته با تحرکاتی که از خود نشان داده نقش جدیدی را در تحولات منطقه بازی کند. قبل از فراگیر شدن موج بیداری اسلامی در منطقه؛ قطر تلاش داشت تا به عنوان میانجی در بین گروه های فلسطینی وارد شده و تلاش نماید تا اختلاف بین فتح و حماس به حداقل برسد. اما نقش این کشور در تحولات بحرین و سوریه نشان داد که این کشور در سیاست خارجی خود مستقل نبوده و بیشتر تابع منافع آمریکا در منطقه محسوب می شود. نقش قطر در تحولات سوریه تنها به تأمین منابع ملی و تجهیز مخالفان دولت سوریه محدود نشد، نقش      رسانه ای قطر در تحولات منطقه به خصوص در بحرین و سوریه بسیار محل دقت و قابل تحلیل است. مهمترین شبکه ای که در تحولات منطقه توانسته نقش برجسته ی خود را به عنوان بازیگر مهم منطقه حفظ و کند شبکه ی الجزیره است. هر چند الجزیره شبکه ای خصوصی معرفی شده است اما تمام منابع مالی آن توسط دولت قطر تأمین می شود. ارتباط مستمر با گروه های مخالف سوری، بزرگ نمایی تلاش های غربی ـ عربی برای فشار بیشتر بر سوریه، دروغ پردازی در مورد تحولات سوریه تلاش های رسانه ای قطر برای رقم زدن تغییرات سوریه به نفع سیاست های آمریکا در منطقه است. در مقابل این شبکه با مسکوت گذاشتن اخبار حوادث و انقلاب مردم مظلوم بحرین و جنایات آل خلیفه و آل سعود تلاش دارد تا با جامعه پذیر کردن بسیاری از تصویرسازی ها برای افکار عمومی منطقه به اهداف خود برسند.

از نقطه نظر رقابت با عربستان سعودی، قطر سعی دارد که به تدریج جای عربستان را در دیپلماسی منطقه ای بگیرد. هر چند در قضیه ایجاد توطئه علیه محور مقاومت و سرنگونی دولت سوریه، این دو حکومت با هم تقسیم کار کرده اند یعنی از یک سو حکومت آل سعود با پشتیبانی مالی مخالفان سوریه و از سوی دیگر قطر با حمایت شدید رسانه ای و تبلیغاتی شبکه « الجزیره» تلاشی هماهنگ با کشورهای غربی جهت سقوط بشار اسد را آغاز کرده اند. شیخ حمد امیر قطر، برای فشار بیشتر بر سوریه بارها از اتحادیه عرب درخواست تشکیل جلسه داده و حتی با مخالفان حکومت سوریه در خارج از کشور نیز ارتباط برقرار کرده و همچنین طی چند ماه گذشته به همین منظور بین پایتخت های کشورهای عربی در رفت و آمد بوده است. در مورد بحرین نه تنها سکوت اختیار کرده بلکه با تصمیماتی که شورای همکاری خلیج فارس علیه انقلابیون بحرینی اتخاذ کرده و در نهایت منجر به اشغال بحرین توسط نیروهای آل سعود گردیده؛ همراهی داشته است، اگرچه خود قطر از اعزام نیروی نظامی به این کشور خودداری کرده است.
 
2.3. ترکیه؛ بازیگر سیاسی
 
 
بررسی نقش ترکیه در تحولات منطقه بسیار پیچیده و نیازمند بررسی چند بعدی و چند جانبه است. همین طور گمانه زنی های تحلیل گران در این رابطه متفاوت و متعدد است اما یک نکته در بین اغلب تحلیل گران مشترک است و آن این است که ترکیه در خصوص سوریه دچار اشتباه محاسباتی شده است و اولین کشوری که نتیجه بی ثباتی در سوریه را لمس می کند ترکیه است.

یک از دلایل تحرک مداخله جویانه ترکیه در تحولات سوریه این است ترکیه در یک فضای جغرافیای بسته قرار داد. چراکه از نظر شمالی ترکیه با کشورها و همسایگان اروپایی خود هیچ قرابت فرهنگی و مذهبی و اقتصادی ندارد و تلاش های ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا با شکست مواجه شده است. از طرف غرب نیز این کشور با قبرس و یونان بر سر مسائل مرزی و حوادث تاریخی دارای اختلافات جدی هستند. از جانب شرق و حوزه ی قفقاز نیز کشورهایی چون ارمنستان با ترکیه بر سر نسل کشی ارمنی ها توسط دولت عثمانی دارای اختلافات تاریخی عمیق هستند و و آذربایجان نیز داری مرز مشترک کمی با ترکیه بوده و چندان در تحولات منطقه اثرگذار نیست. عراق به عنوان همسایه ی جنوبی ترکیه نیز بر سر مسئله ی کردها، حکومت شیعی عراق و دادن اقامت ترکیه به طارق الهاشمی به سردی گراییده است. ایران نیز نمی تواند حوزه ی نفوذ داشته باشد چراکه خود ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای در معادلات منطقه ای و جهانی محسوب می شود،پس فقط سوریه باقی می ماند.

ترکیه به دنبال تغییر حکومت در سوریه است تا بتواند گروه های همگرا با خود را در سوریه به قدرت برساند تا از این طریق حوزه ی نفوذ خود را گسترش داده و محدودیت های خود را کم کند. نکته دیگر اینکه، ترکیه به دنبال این است که به عنوان قدرتی برتر و متمایز با دیگر کشورها ظهور کند. به زعم ترکیه تحولات اخیر در کشورهایی عربی این فرصت را برای ترکیه فراهم ساخته که بتواند به عنوان رأس بلوک تازه تأسیس شده ظاهر شود.

علاوه بر این همگرایی سیاست خارجی ترکیه و آمریکا در قبال تحولات سوریه باعث شده تا این کشور به عنوان فعال سیاسی از جانب جبهه (غربی ـ ترکی ـ عربی) ضد سوری برای تحرکات سیاسی و چانه زنی سیاسی فعال شود. چراکه ترکیه و مقامات مسئول این کشور دارای محبوبیت نسبی در منطقه بوده و می توانند از این رهگذر اثرگذاری بیشتری داشته باشند.
 
2.4. اردن، جریان امنیتی
 
اردن تنها کشوری است که در جریان تحولات اخیر منطقه از نگاه بیشتر تحلیل گران مغفول واقع شده است. در حقیقت اردن تنها کشوری در منطقه است که هم با رژیم صهیونیستی و هم با آمریکا و هم با جریان های تندرو سلفی در منطقه رابطه ی نزدیکی دارد. این ارتباط باعث شده تا این کشور به عنوان مهره ای تأثیرگذار در بسیاری از تحولات بر شمرده شود.

مهمترین نقش اردن در تحولات سوریه به عنوان جریان امنیتی قابل توجه است. اردن و سوریه 375 کیلومتر مرز مشترک زمینی باهم دارند و از این طریق اردن می تواند به عنوان پایگاهی برای هدایت، کنترل و اجرای برنامه های مختلف علیه دولت بشار اسد در بین همسایگان کشور سوریه باشد. 
در جریان تحولات سوریه و مواضع غربی ـ عربی علیه این کشور؛ اردن با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس همکاری داشته و با این کشورهای مواضع مشترک داشته است. هر چند از نظر جغرافیایی سیاسی، اقتصاد و بسیاری از ابعاد حیاتی اردن دارای ارتباط مستقیم و اثرپذیر از تحولات دمشق می باشد؛ ولی اردن تا حال نقشی ضد سوری اتخاذ کرده است. اردن علاوه بر همپیمانی با شورای همکاری خلیج فارس با ناتو و آمریکا نیز متحد بوده و قراردادهای سیاسی و امنیتی متعدد و مختلف با رژیم صهیونیستی مانند قرارداد (وادی عربه) بسته است. از این رو این کشور تبدیل به یکی از پایگاه های ضد سوری در همسایگی روسیه تبدیل شده است. همین خاطر رایزنی مقامات سیاسی ـ امنیتی اردن با آمریکا، انگلیس، ترکیه و شورای همکاری خلیج فارس در ماه های اخیر افزایش یافته است. مهمتر آنکه شهر مهم المفرق در ده کیلومتری مرزهای اردن و سوریه قرار دارد و پایگاه نظامی مستقر در این شهر همواره یکی از مهمترین اتاق های فرماندهی و کنترل جنگ های نا منظم علیه سوریه بوده است. همچنین رایزنی دستگاه امنیتی ـ اطلاعاتی اردن با افسران سازمان اطلاعات ترکیه در ماه های اخیر افزایش داشته است.

نظام مستقر در اردن بر پایه ی قدرت نظامی است و شاه اردن نیز تلاش دارد تا با این اولویت در منطقه برجسته شود اما؛ اردن به عنوان حلقه ی امنیتی محور غربی ـ عربی برای فشار به سوریه نقش متفاوتی را بازی می کند. این کشور یکی از پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه بوده و ارتش آن مستقیما از طرف آمریکایی ها هدایت می شود و همچنین رژیم صهیونیستی همواره از جانب این کشور مطمئن بوده که در جبهه و محور مقاومت قرارا نمی گیرد بلکه به عنوان متحد استراتژیک اسرائیل در کنار ترکیه می تواند باقی بماند.

اردن دارای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی قوی می باشد و قدرت فعال و بالایی برای فعالیت در اوضاع منطقه را با خود دارد. کما اینکه در تحولات اخیر منطقه این نقش به خوبی خود را نشان داده است.  بنا بر تقسیم کاری که بین نائبان آمریکا در منطقه صورت گرفته؛ اردن نقش امنیتی و سرویس های اطلاعاتی را علیه سوریه بر عهده گرفته است. 
 
تلاش برای تغییر مسیر بیداری اسلامی در منطقه
 
3. اهداف نائبیان
3.1. شکست خط مقاومت و فشار بیشتر بر محورهای مقاومت در منطقه.
3.2. تجزیه سوریه و تبدیل کردن آن به حوزه های نفوذ برای کشورهای منطقه.
3.3. به دست گرفتن تحولات بعد از تغییرات در سرزمین های عربی.
3.4. جلوگیری از نفوذ ایران و اتخاذ الگوی ایرانی در کشورهای انقلابی.
3.5. بالابردن جایگاه و مطرح نمودن خود به عنوان قدرت منطقه ای از رهگذر تحولات منطقه.
3.6. ایران هراسی و شیعه هراسی.
 

 

سوریه ایستاده است.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200