صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۴۰۴۳۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۲۰ آبان ۱۳۹۱ - 10 November 2012

حاشیه ای بر تئوری مدیریت عشقی

سعید مهذب ترابی
 
 
نگارنده در اين مقاله سعي در ترسیم يك تئوري مديريتي پنهان در نظام هاي اجرایی و مديريتي جوامع ؛ تحت عنوان مديريت عشقي (lovely management) (توسیاهی ومن سفیدم) رادارد .

اين تئوری بيان يك واقعيت (از ديدگاه نگارنده ) به عنوان آسيب جدي در نوع تحلیل وقضاوت وبرخورد با اکثر پدیده های متغیر اجتماعی وسیاسی و... در برخی از جوامع است و بديهي است مشابه همه تئوري هاي مدیریتی؛هر گونه مخالفت ونقدي بر ان ضروري مي باشد.

اصولا در این گونه جوامع؛ به علت اینکه مبانی وشاخصهای مشخصی براي نقد و قضاوت در مورد عملکرد و عقاید و نظرات نشات گرفته از پدیده های متغییر ومنتخبین ومنتصبین جامعه وجود نداشته ویا در مورد ان تعریفی نشده است لذا اکثر تحلیلها و اعلام نظرها وبرخورد ها وقضاوتها در مورد پدیده های متغییر پیرامون جامعه؛در قالب سيستم ديجيتال صفر و يك وبه عبارتي در قالب مريد ومراد وعاشق ومعشوق مطرح مي گردد و اصولا از دریچه چشم انتخاب کنندگان وحامیان انها ؛ عمده عقاید و افكاربیان شده و اقدامات صورت گرفته از طرف منتخبين ومرادها بسیار عالی است وفاقد هر گونه عيب ونقص وهر مخالفت ویا نقد وحتی پیشنهاد از طرف مخالفین ؛سیاه نمایی وغرض ورزی ویا از سر نا آگاهی است و همه چيز فقط از اين دو منظر ديده وتحلیل مي شود.

يك نوع نگاه عاشقي و احساسي در عقايد و قضاوتها و تحلیلها مشاهده مي گردد. همانگونه كه عاشق همه چيز را از منظر معشوق مي بيند واز نظر او همه حركات و وجهات معشوق عین كمال است و فاقد هر عيب و نقص و اصولا در مخيله عاشق عيبي از معشوق نمي گنجد؛ از نگاه انتخاب كنندگان نیز اکثر اقدامات و عقاید منتخبين بدون عيب بوده و شایسته طرفداري كامل است و مخالفین و نقد کنندگان این اقدامات شدیدا مورد عتاب قرار می گیرند واز نگاه مخالفين آنها نیز مشابه شکست خوردگان عشقی ؛همان اقدامات وافکار داراي بیشترین اشكال وعيب بوده وشايسته شديد ترين برخورد ها است وجالب اینکه این گروهها پیوسته در حال جابه جایی هستند وماندگار نمی مانند .

لذا به عبارتی می توان این تئوری مديريت ورفتار کلان را به عنوان تئوری مديريت عشقي ناميدو بدیهی است این تئوری برای اصول ومبانی ثابت وارزشی جوامع قابل تعمیم نیست واصولا برای پدیده های متغییر رفتاری وسیاسی جامعه می تواند مورد توجه قرار گیرد.

نخبگان جامعه در چند دهه اخیر به زبانهاي مختلف سعي در تغییر رویه های حاصل از مدیریت فوق داشته اند تا جايي كه شعار آزادي ورفاه براي همه ؛زنده باد مخالف من وت وصيه مكرر به عدالت گستری وازاد انديشي ونقد سازنده همواره از شعارهاي اصلي انها بوده است .ولي اكثر موافقين ومخالفين ؛شايد بر اساس بعضي از باور هاي ذهني كه ريشه در فرهنگ و مرام ايراني و متون و منابع احساسي دارد اين شعارها وتوصيه ها را معنا و تعریفی منطبق بر منافع فردی وگروهی نموده اندکه معنا و مفهوم ان ؛تاييد مطلق من وافكار ورفتار موافق من ؛ونفي مطلق توي مخالف وافكار توست وبا ترويج اين فرهنگ ؛جايي براي نقد سازنده كه لازمه پيشرفت ورشد هر مديريتي است؛ باقي نمي ماند و در این فرایند حتي موافقين ومنتخبین نيز به تدريج در ورطه ركود ويك نوع خود ستايي گرفتار مي شوند كه در صورت ادامه اين چرخه بروز ناهنجاري هاي مختلف سياسي واجتماعي واقتصادي اجتناب ناپذير می باشد و مي تواند يكي از دلايل اصلي ايجاد ديوار بي اعتمادي در جامعه گردد.

يكي ديگر از مشكلات اين گونه مديريتها ؛توسعه اين نوع رفتارمديريتی به سازمانها وشركتها و تشكلهاي حرفه اي دولتی است. بدين ترتيب كه در همه سازمانهايي كه وظيفه اشان خدمت رساني به جامعه است يك نوع خود بزرگ بيني وخود ستايي مديريتي ايجادمی گردد که نتیجه آن بدهکاری مردمی است که اصولا ان واحد برای خدمت به انها تشکیل شده است .
 
 
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۲
غیر قابل انتشار: ۰
sohil
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۲
in ravesh modiriaty mosabeb hazfe khalaghiyat az sazeman ha ve noei bimari khod imani dar sazeman ast .
تعداد کاراکترهای مجاز:1200