گفت: چه خبر؟!
گفتم: ديروز روسيه بمب جديدي با قدرت انفجار و تخريب بسيار زياد و كم سابقه را آزمايش كرد.
گفت: آمريكا هم مدتي قبل بمب مشابهي را آزمايش كرد و نام آن را گذاشته بود «مادر بمب ها».
گفتم: اتفاقاً روسيه هم بمب جديدش را «پدر بمب ها» ناميده است.
گفت: بر پدر و مادر اين بي پدر و مادرها لعنت كه چه نقشه هايي براي نابودي انسان ها در سر مي پرورانند.
گفتم: به خاطر ساخت اين بمب ها، افكار عمومي مردم دنيا عليه اين رقابت هاي غيرانساني برانگيخته شده است.
گفت: كاري هم از دستشان برمي آيد؟
گفتم: چه عرض كنم؟! دو نفر توي كوپه قطار با هم دعواشان شده بود، مأمور قطار پرسيد علت چيه؟ يكي از آنها گفت اين ميخواد پنجره رو باز كنه و اگر پنجره باز باشه من از سرما مي ميرم، دومي گفت اگر پنجره بسته باشه من از گرما خفه ميشم، مأمور قطار گفت مدتي پنجره را باز بگذاريد اون يكي از سرما بميره و مدتي هم ببنديد تا اين يكي از گرما خفه بشه و بعد با خيال راحت به سفرتان ادامه بدهيد.