صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۱۷۵۷۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۲ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - 29 January 2014

توئیتر دختربچه را به عروسکش رساند (+عکس)

اینکه دیزی کوچولو اینقدر سفت و سخت خرگوش عروسکی خود به نام "بانی" را بغل کرده دلیل دارد و تنها دلیلش این نیست که دیزی آن را خیلی دوست دارد یا عروسک دیگری ندارد.
 اینکه دیزی کوچولو اینقدر سفت و سخت خرگوش عروسکی خود به نام "بانی" را بغل کرده دلیل دارد و تنها دلیلش این نیست که دیزی آن را خیلی دوست دارد یا عروسک دیگری ندارد.
 
به گزارش باشگاه خبرنگاران ،از وقتی که دیزی یانگ 10 ماه بیشتر نداشت تابحال، بانی همراه همیشگی دیزی بوده و ماه گذشته که دیزی همراه مادرش برای خرید بیرون رفته بودند، آن را گم می کند.
 
 
 
 برترین ها به نقل از دیلی میل؛ هیلی اسوورن، مادرخوانده دیزی 2 ساله وقتی به منزل می رسند متوجه می شود که بانی گم شده و نگران می شود از اینکه حالا چطور به دیزی بگوید عروسکی که مامان بزرگ برایش هدیه آورده گم شده و دیگر آن را نخواهد داشت.
 
اگر در عصر دیگری زندگی می کردیم، حداکثر کاری که مادرخوانده دیزی می توانست بکند این بود که پوسترهایی از این عروسک در اطراف مرکز خرید می چسباند یا مسیر منزل را متر به متر جستجو می کرد تا این عروسک پیدا شود. ولی قدرت رسانه های اجتماعی قرن بیست و یکم و تلاش ده ها هزار غریبه که در شبکه های اجتماعی عضو هستند باعث شد که دیزی و بانی خیلی زود به هم برسند.
 
 
 
ظاهراً یک غریبه عروسک بانی را در پارکینگی پیدا می کند و تصاویر آن را در توئیتر منتشر می کند تا صاحب آن پیدا شود. دو هفته بعد، پس از آنکه تصاویر بانی بیش از 50 هزار بار در توئیتر بازدید می گیرد، بانی بدون اینکه حتی کمی آسیب دیده باشد، به دیزی برگردانده می شود و در یادداشتی که در کنارش گذاشته شده دلیل غیبت بانی برای دیزی توضیح داده می شود.
 
خانم اسوورن، معلم مدرسه ابتدائی و نامزد پدر دیزی است و در این مورد می گوید: «ما اصلاً فکرشو هم نمی کردیم که این عروسکو پیدا کنیم. دیزی عادت داره همه چی رو پرت می کنه و ظاهراً وقتی عروسکشو انداخته ما متوجه نشدیم. این عروسک خیلی ارزشمنده و دیزی اونو همه جا با خودش می بره. می خواستیم یکی دیگه براش بخریم.»
 
 
 
خانمی که بانی را پیدا کرده بود و آن را همراه یادداشتی به آدرس دیزی ارسال کرده بود، در این یادداشت نوشته بود: «دیزی عزیز، بانی تو اینجاست، صحیح و سالم. ما زمان خوبی رو با هم گذروندیم. تو جنگل قدم زدیم و مسابقه پرش گذاشتیم. ولی بانی دلش برات تنگ شد و می خواست بیاد خونه.»
 
خانم اسوورن در این باره گفت: «من گذاشتم دیزی خودش بسته ارسالی رو باز کنه و اون خیلی هیجانزده شده بود. وقتی بازش کرد و بانی رو دید، گفت: "من عاشق بانی ام". از اون به بعد دیگه مواظبیم که دوباره گمش نکنه.»
 
 


 

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200