صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۳۵۹۲
تاریخ انتشار: ۲۰:۵۸ - ۲۴ دی ۱۳۸۶ - 14 January 2008

لال از دنیا نری بگو ماشاالله!

فارو

«محمود احمدی نژاد در واکنشی که از اخبار شبانگاهی شبکه سوم سیما نیز پوشش داده شد با زدن کفش هایش به برف ها اظهار داشت: نگاه کنید نمک پاشیده اند روی برف ها آسفالت را خراب کرده اند!» ---> رسانه ها

و اینک ادامه گزارش:

غلامحسین الهام: بعله آقا... کسی که بخواد با یه دست چند تا هندوانه بلند کنه معلومه که آخر و عاقبت کارهاش همین میشه...

علی آبادی: اصلا این بابا این کاره نیست... به فکر خدمت به خلق خدا که نیستن، فقط و فقط حب ریاست دارن...

منصور ارضی: خدا لعنتشون کنه اونایی که همه چیزو وسیله می کنن برای رسیدن به مقام و منصب و پول و شهرت و چاپلوسی...

فاطمه رجبی: مملکت افتاده دست یه مشت فاسد و خائن و جاسوس و غارتگر بیت المال و ریاکار و بی دین و بی ادب! خدا الهی به حق همین شبهای عزیز همه شون رو کور و کر و کچل و رسوا کنه که چشم دیدن این معجزه هزاره سوم منو منوریلشو ندارن... الهی به حق...

الهام: حالا خانم جان شما توی این گرانی شیرخشک اینقدر جوش نزنید تو رو به جان عزیزتان. راستی پودر لباسشویی هنوز نایابه؟

احمدی نژاد: تمام این گرانی ها و نایابی ها زیر سر همانهایی ست که همه می دونیم... جدیدا هم متوجه شدیم که نه تنها تمام این نابسامانی های داخلی زیر سر بعضی هاست، بلکه بسیاری از مشکلات خارجی همان بعضی هاست. مثل همین ماجرای افت فشار گاز...

داوودی: عجب! من فکر می کردم این اس.ام.اسی که دیشب آقای سعیدلو فرستاد، یکی از همون جکهائیه که واسه همه می فرسته. نه آقای سعیدلو؟

سعیدلو: البته اون که بعله... خب اولش جک بود ولی بعدا تشخیص دادند که به عنوان افشاگری اعلام بشه! که این البته افتخاریه برای من که کشف این توطئه بزرگ، بعد از خوردن قورمه سبزی دیشب به فکر من رسیده بود.

زریبافان: آدم هم اینقدر بی شرف!

سعیدلو: بله؟ منظور شما کیه؟

زریبافان: همونهایی رو می گم که از داخل به دولت های خارجی پیغام می فرستند تا فشار گاز رو کمتر و فشار به ما رو بیشتر کنن. خب بعله دیگه... وقتی که به قول علی آبادی جونم، حب ریاست باشه و بخوان چندتا کار رو با هم انجام بدن، نمی تونن و اونوقت میان که انتقام شون رو از ما بگیرن. اول مملکت رو سرد می کنن بعد به خارجی ها پیغام میدن که گاز نفرستین و بعدش هم زود خیابون های تهرون رو تمیز می کنن که اینجوری ما رو ضایع کنن.

ثمره هاشمی: بعضی از مردم هم که ساده ان زود با خودشون می گن ببین چه خوب خیابون ها رو تمیز کردن! نمی گن که تو دوره شهرداری قبلی اصلا برف نمیومد!

جوانفکر: این روزنامه ها هم که از صبح تا شب کارشون شده دروغ پراکنی و اشکال گیری. خجالت نمی کشن کاغذشون رو از ما می گیرن اما یه وقتایی از شهرداری هم تعریف می کنن.

کلهر: من بارها و بارها گفتم که همشون رو تعطیل کنیم و بجاشون کیهان و ایران و رجا رو تقویت کنیم. اگه هم مردم حوصله شون سر رفت، بگیم منصور و آرش و سوزان و شهره و بروبکس از لس آنجلس بیان سرشون رو گرم کنن. چه اشکالی داره؟ اصلا می خواین من خودم همین الان...

شمقدری (دست کلهر را می گیرد و می نشاندش): حالا بگذریم! آقا به نظر من مشکل ریشه ائیه. یعنی در حقیقت اینه که اونا حرف زیاد میزنن و وقتی هم که حرف می زنن طبیعتا ما ضایع می شیم. اگه یه جورایی می شد که مثلا زبونشون رو ببریم یا حتی بندازیمشون تو اسید بد نمی شد ها... هوم؟

پورمحمدی: چیه چرا همتون ذل زدید به من؟ اصلا واسه چی ذوالقدر منو دکش کردین؟

الهام: اتفاقا یکی از بزرگترین ندانم کاری های اینا گرفتن تصمیم های خلق الساعه و عوض کردن مدیران به خاطر دلایل بی اهمیت و سلایق شخصیه.

داوود احمدی نژاد: نفهمیدم! منظور کیان؟

الهام: همونا دیگه. یعنی هر کی که با ما نیست. از هاشمی بگیر تا خاتمی و تا همین قالیباف نامرد که با ریختن نمک روی این آسفالتهای نازنین باعث میشه که پوست این خیابون های نازنین آزرده بشه و...

محسنی اژه ای: تو رو به خدا کلامت رو منعقد نکن... من دلم نازکه الان گریه م میگیره... واقعا این درد و ظلم بزرگ رو آدم به کی بگه؟ (توی دستمالش فیــــــــــــــن می کند)

فاطمه رجبی: به همین آقای ما بگین که هم وزیر دادگستریه هم سخنگوی دولته و هم دستش تو دانشگاه و شورای نگهبان و ستاد مبارزه با قاچاق کالا بنده و ...

زری بافان: لال از دنیا نری بگو ماشالله!

(همه: ماشالله!)

کلهر (با درآورن کش موهایش آنها را افشان می کند و ضرب می گیرد): ماشالله ماشالله، ماشالله.... ماشالله به ابروش، ماشالله... ماشاالله به گیسوش، ماشالله...

ثمره هاشمی: راستی حرف گیسو شد یاد محرابیان جان افتادم. حیف که اینجا نیست وگرنه می گفتیم چند تا خاطره از وقتی که تو ستاد تبصره 13 بود تعریف کنه تا بخندیم. خداحفظش کنه، در راه هواکردن منوریل و ترکوندن مترو خیلی زحمت کشید.

سعیدلو: زحمت چیه داداش، بگو مجاهدت.

رحیم مشائی: مجاهدت خیلی چیز خوبیه. من خودم از بس که از صبح تا شب و از شب تا صبح مجاهدت می کنم، شده ام یک پا مجاهد!

فاطمه واعظ جوادی: مرحبا! تو رو به خدا قسمت رو ببین... یکی میشه این آقا اسفندیار، یکی میشه این شوهرِ مایه ننگِ...

فاطمه رجبی: راستی حرف زن و شوهر و این حرفا شد... سایت ما رو خوندین؟ دیدین این غارتگر بیت المال واسه عروسی پسرش چه ریخت و پاشی کرده؟

مهرداد بذرپاش: اصلا من نمی دونم این یه الف بچه دیگه زن گرفتنش چی بوده. کاراشون همش بچه بازیه... اصلا انگار میگی تجربه و سن و سال دیگه هیچ ارزشی نداره.

کاوه اشتهاردی: همینو بگو بخدا!

صفارهرندی: از این بدتر رفیق بازیشونه که دیگه به فضاحت رسیده. یادم باشه به منتقد نمونه دولت بگم یه گزارشی از فاجعه باندبازی و رفیق سالاری تو شهرداری تهران چاپ کنه!

 فاطمه رجبی: ذلیل بشن الهی... خدا از سر تقصیراتشون نگذره... ایشالله که نفرینای این مادر جگرسوخته که سه ماهه پسرش از مسکو نیومده تا ببیندش، زود بگیره و تمامشون که هیچ بویی از عدالت و مهروروزی نشنیدن بیفتن تو قیر مذاب و چشاشون بترکه و ناخوناشون از ته بشکنه و استخوناشون خورد بشه و ... و ... وای... آخ...

پورمحمدی (زیر لب به محسنی اژه ای): ماشالله مثل اینکه ایشون هم اهل فن هستن ها!

فاطمه واعظ جوادی: وای خدا مرگم، خانم رجبی باز رعشه ش گرفت... چشاش رفت، غش کرد...

-----------------------------------------------------------------------------------------------
* توضیح بسیار بسیار مهم: مطلب فوق غیرواقعی و طنز می باشد!
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۸:۴۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۸
از فضای باز جامعه سوء استفاده نکنید
http://ahz60.blogfa.com/post-87.aspx
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۸
یکمش رو خوندم و متوجه شدم شما دارین از این فرصت ها که به شما می دهند به جای اینکه شما خبر ها و احوالات درست را منتشر کنید دارید به شدت سو استفاده می کنید و بعد از اینکه فیلتر کردند بعد جنگ رسانه ای شروع می کنید . خیلی عالیه . بهتره برگردیم به دوران بسیار آزادی استاد خاتمی چه دورانی بود یادش بخیرررررررررررررررررررررررررر به به اولین چیزی که می نوشتید سانسور می کردند و به دادگاه می کشاندند .
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۶
اراجیف ننویسید یک مقدار به مطالب علمی توجه داشته باشید.
ناشناس
۲۰:۵۷ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
توضیح بسیار بسیار مهم: مطلب فوق غیرواقعی و تمسخر و لغو می باشد!
ناشناس
۱۹:۳۲ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
بسی حال کردیم!
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
خیلی عالی بود. خیلی بهتر از قبلیا
ناشناس
۱۵:۵۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
سلام دستتون درد نکنه با این حرفهای مزخرفی که سر هم کردید و به مردم تحویل دادید. به شما می گن خبرنگار
ناشناس
۱۵:۳۸ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
بشدت عالی بود.خدا خیرتون بده.تیکه های پور محمدی از همه قشنگتره.
از این صحبتها بین اعضای هیئت دولت بازم چاپ کنید
ناشناس
۱۵:۲۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
خیلی عالی بود.ولی فاتحه تون خوندس فیلترتون میکنن بره.ولی خداییش طنز نیست واقعیته!
مرسی که واقعیتا رو در قالب طنز به مردم ابلاغ میکنین.
ناشناس
۱۴:۳۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
سلام عالي
ولي فكر كنم دفعه بعد بايد با فيلتر شكن بيام تو سايت
ناشناس
۱۴:۲۱ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
خدارا شكر كه با اين چرنديات عقده هاتون وا مي شه .
ناشناس
۱۱:۰۸ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
توي اين سرماي زمستون،دمت گرم، يه كم خنديديم.خندون باشي!
ناشناس
۱۰:۵۷ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
به نظر میرسد این حرفها ناشی از بغض و کینه باشد تا دستاویزی برای طنز! . شاید هم حمله تبلیغاتی (ازنوع کثیفش) جهت تضعیف رقیب و جذب رای در فضای انتخاباتی آتی.!
ناشناس
۱۰:۲۰ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
به هر حال بدون در نظر گرفتن هیچ مطلبی و گرایشی نوشتن اینگونه مطالب از دهن کسانی که پستی در ان مملکت دارند بسیار کار زشت و ناپسندیه و فکر کردین با نوشتن این جمله زیرش که مطلب طنز است این زشتی برطرف میشه نه اقا
زشته زشته زشته
نکنید از این کارا
ناشناس
۰۹:۵۱ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
خیلی لوس بود ... مخصوصا لحن بی ادبانتون ...مخصوصا نسبت به خانم رجبی .اگه ایراد خانم رجبی در بی مراعات نوشتنه شما با بی نزاکتی ای که به نمایش گذاشتید 100 درجه کارتون زشت تره
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
دمتون گرم یا نمی نویسید یا وقتی می نویسید ادمو این پشت میخکوب می کنید
ناشناس
۰۹:۱۵ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
خيلي بي ادب مي باشيد درست حرف بزنيد
ناشناس
۰۸:۳۴ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
واقعا خوب مزخرف مينويسين
ناشناس
۰۸:۱۸ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
فاتحه تون خونده شد. فيلتر . والسلام
ناشناس
۰۸:۰۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
ايووووووووووووووووول
خيلي عالي و توپ بود
دستت درد نكنه
ناشناس
۰۷:۲۵ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
آقا خیلی خوب و قدر بود. خسته نباشید. مثل اینکه تو ایران هنوز گل آقاهایی پیدا می شن که این مسائل رو حداقل به ظنز مطرح کنند. خدانگهدار
ناشناس
۰۶:۴۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۵
اگر چه من دل خوشی از این آقایون و خانم های فوق الذکر ندارم ولی فکر کنم کمی از محدوده ادب خارج شده بود. طنز باید گل آقایی و مودب باشد حالا چه وزارت ارشاد ظرفیتش را داشته باشد و چه نداشته باشد
تعداد کاراکترهای مجاز:1200