اينك سردار آزادگان و قافلهسالار عاشورائيان، به كربلا رسيده است. او با كارواني از حماسهسرايان ميثاق عشق و بندگي آمده است تا "تمام حريت ايماني" را در برابر "تمام اسارت دنياطلبي" به نمايش گذارد. حسين عليهالسلام آمده است تا ميدان كربلا را ميدان "عشق و خون" كند و به تمام تاريخ "پيروزي خون آزادگان" را بر "شمشير قدرتطلبان" اعلان دارد.
حسين عليهالسلام آمده است تا "دين" را در برابر "آزادي جاهلي" اعتلا بخشد و بر خلاف ميل و اراده و باور "يزيديان"، "پيروزي دين" و "شكست اين آزادي" را در تمام تاريخ نهادينه نمايد.
حسين عليهالسلام آمده است تا آنچنان كه در " خطبه منا " فرمود: "حقوق ستمديدگان را از ستمگران بازپس گيرد، و با ستمگران مبارزه نمايد، و ثروتهاي عمومي و غنايم جنگي را طبق قانون اسلام عادلانه توزيع كند، و صدقات را از موارد صحيح و واجب آن جمعآوري نمايد و همه را در موارد شرعي و صحيح به مصرف رساند." و اين يعني "قيام براي امر به معروف و نهي از منكر"، و يعني "اخراج صاحبان قدرت نامشروع و دنياطلبان بيايمان در هر لباس و نام از عرصه حاكميت ديني، و به حاكميت رسانيدن صالحان در خدمتگذاري دينمدارانه و البته عدالتگسترانه.
اينك در كربلا خيمههايي برپا شده كه "خون خدا" سالار خيمهنشينان است، و عباس بن علي عليهالسلام حافظ و پاسدار آن! در مقابل آن لشكري خيمهزده است كه از تار و پود تكتك آنها "حرص و طمع دنياطلبي و قدرتخواهي" فوران ميزند، و هر يك از آنها آماده است تا با ريختن "خون خدا" به متاعي از دنيا برسد. متاعي ناچيز كه بيشترين آن ملك ري است و طمعورز به آن "عمر سعد". عمر سعد كه سابقه ايماني و سابقه جنگي دارد و در كربلا نيز به "امامت جماعت كوفيان و شاميان" ميايستد. آيا همانگونه كه امام خميني بارها متذكر ميشد، نبايد در هر عاشورا حسينيان و يزيديان زمان را در مراثي و سوگواريها معرفي كرد تا دندان طمع قدرتطلبان و حرامخواران در لباسهاي ديني و سوابق ... كشيده شود، و اگر نشد، با مصاف عاشورائيان، به قهقراي تاريخ رانده شود، و قرآن حاكميت يابد؟