صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۵۴۶۲۷
تعداد نظرات: ۵۵ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - 09 September 2014

هدیه پنهانی یک پسر به مادرش

لحظه‌ای که روی برانکارد بودم و به سمت واحد پیوند می‌رفتم، او را دیدم که خود را برای عمل آماده می‌کرد. پسرم با دیدن من خندید و خواست آرام باشم. فهمیدم او همان فردی است که به من کلیه هدیه کرده است.
پسر بیست و چهار ساله‌ای که تحمل رنج مادرش را به دلیل بیماری کلیه نداشت، یکی از کلیه‌های خود را پنهانی به او اهدا کرد.

روزنامه جام‌جم نوشت: وقتی از اهدای عضو سخن گفته می‌شود، همه نگاه‌ها معطوف بیماران مرگ مغزی می‌شود که خانواده‌هایشان بدون هیچ چشمداشتی، اعضای بدن عزیزان خود را به بیماران نیازمند هدیه می‌دهند. اما این بار فردی که عضوی از بدنش را اهدا کرد یک بیمار مغزی نبود، بلکه پسر بیست و چهار ساله‌ای است که پس از ده سال طاقت نداشت مادرش را که به نارسایی کلیه مبتلا بود روی تخت بیمارستان و در حال دیالیز شدن ببیند. این جوان تصمیم گرفت یکی از کلیه‌هایش را بدون آن که مادرش بداند به او هدیه دهد.

رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان آذربایجان غربی در این باره به جام‌جم گفت: زن پنجاه و یک ساله‌ای به دلیل نارسایی کلیه‌هایش از روزهای پایانی تیر سال 1383 برای انجام دیالیز به این انجمن می‌آمد و به دلیل این که وضع مالی مناسبی نداشت، به مراکز درمانی معرفی می‌شد تا رایگان دیالیز شود.

حسن اشتری افزود: در این ده سال او تحت درمان قرار داشت و حتی نام وی در فهرست گیرندگان عضو پیوندی ثبت شده بود، اما به دلیل گروه خونی خاصی که داشت موفق به دریافت عضو نشده بود، تا این که پسر بیست و چهارساله وی یکی از کلیه‌هایش را به مادرش اهدا کرد.

این زن پنجاه و یک ساله که نمی‌خواست خود را معرفی کند، به خبرنگار ما گفت: از ده سال پیش از بیماری کلیه رنج می‌بردم. اوایل نمی‌دانستم دچار ناراحتی کلیه هستم تا این که یک روز در خانه بی‌هوش شدم. خانواده‌ام وقتی مرا به بیمارستان بردند، پزشک احتمال داد دچار ناراحتی کلیه شده باشم. بنابراین پس از چند آزمایش معلوم شد کلیه‌هایم دچار مشکل شده و باید درمان جدی را شروع کنم. از آن موقع به بعد سه بار در هفته دیالیز می‌شدم.

زن میانسال افزود: پس از مدتی هر دو کلیه‌ام را از دست دادم و شوهرم با جمع‌آوری ضایعات هزینه زندگی‌مان را تامین می‌کرد. اما او نیز به دلیل بیماری کم سو شده و بسختی می‌توانست کار کند. بنابراین با از کار افتاده شدن شوهرم، تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتیم و دیگر پولی نداشتیم که با آن کلیه بخریم.

این گیرنده عضو پیوندی اضافه کرد: سال‌ها از پی هم می‌گذشت و حال من هر روز وخیم‌تر می‌شد چند روز پیش پسرم به ملاقاتم آمد و گفت یک اهداکننده کلیه بدون هیچ چشمداشتی می‌خواهد یکی از کلیه‌هایش را به من هدیه کند. با شنیدن این حرف گریستم و خدا را شکر کردم که هنوز انسان‌هایی هستند که برای رضای خدا کار نیک انجام می‌دهند. هزاران بار دهنده عضو و خانواده‌اش را دعا کردم که به یاری‌ام شتافتند.

وی خاطرنشان کرد: هر چه از او خواستم نام دهنده کلیه را بگوید حاضر به گفتن نام وی نشد و زمانی متوجه شدم، فرزندم کلیه خود را به من هدیه کرده که او را در ورودی اتاق عمل دیدم. لحظه‌ای که روی برانکارد بودم و به سمت واحد پیوند می‌رفتم، او را دیدم که خود را برای عمل آماده می‌کرد. پسرم با دیدن من خندید و خواست آرام باشم. فهمیدم او همان فردی است که به من کلیه هدیه کرده است.

* دیگر نمی‌توانستم رنج مادرم را ببینم

پسر بیست و چهار ساله این زن نیز به خبرنگار ما گفت: در این سال‌ها وقتی رنج مادرم را می‌دیدم عذاب می‌کشیدم و نمی‌توانستم این همه درد و رنج او را تحمل کنم. وقتی همه راه‌ها را بر روی خود بسته دیدم تنها چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که خود دست به کار شوم و یکی از کلیه‌هایم را به او هدیه کنم، اما می‌دانستم اگر او بداند دهنده کلیه من هستم آن را نخواهد پذیرفت.

وی اضافه کرد: دعا می‌کردم بعد از آزمایش پاسخ مثبت از پزشکان بگیرم و عمل پیوند انجام بشود تا مادرم نجات یابد. وقتی جواب آزمایش‌ها آمد و متوجه شدم این کار عملی است، خوشحال شدم و از این که توانستم دین خود را به مادرم ادا کنم، خوشحالم و امیدوارم او از من راضی باشد.
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۵۵
در انتظار بررسی: ۱۶
غیر قابل انتشار: ۸
صادق
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
درسته فردین مرده ولی جوانمردی هنوز زنده است.
سارا
۱۶:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
زنده باشی مرد
ناشناس
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خداوکیلی برای خودش جانبازیه
ناشناس
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خداوند ازت راضي باشد كه همانا رضايت خدا در رضايت والدين است . انشااله عاقبت بخير شوي .
ناشناس
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
شماره حساب این خانواده رو اعلام کنید تا ما هم سهیم باشیم
ناشناس
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
ان شاءالله خداوند در دنیا و اخرت بهترینها را نصیبت کند.
ناشناس
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
ان شاءالله خداوند در دنیا و اخرت بهترینها را نصیب کند.
ناشناس
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
درود بر همچین پسر
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
جوانمردی رو نشون داده
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دمت گرررررررررررررررم پسر
آفرین
حسین
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
واقعا یاشاسین بر تو باد
ناشناس
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
شیر مادر حلالت
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
درود بر این پسر . شیر مادر حلالش
علي
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دعاي خير مادر هميشه همراهت خواهد بود
ناشناس
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دعای خیر مادرت ضامن سعادتت خواهد بود
محمد
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
به نام خدا
آفرین به تو
شیر مادر حلالت
ای شیر مرد ایران زمین
اشکم را در آوردی
احسنت
بابک
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
یاشاسیییییییییییییییییییییییییین

درود به شرفت
سعيد
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خيلي مردي دمت گرم
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خوشا به حال این پسر... چه قلب رئوف و اراده قوی و دل مهربانی دارد.. خوشا به حالش که مادرش واقعا از او راضی ست..
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
آفرین بر این مرد به معنای واقعی
زنده باشی و سلامت
ناشناس
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
آفرين
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
درود برچنین فرزندی
ناشناس
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
پسرم کار تو خیلی خوب بود و نشان از عشق پاک تو نسبت به مادرانه های مادرت است ولی باور کن هنوز نتوانسته ای حتی یک لحظه از زحمالت مادرت را جبران کنی.
مهدی
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
آفرین
سالار خباز خدایی
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
هزاران درود بر این پسر فداکار...پسر پیر شی ان شااله.
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
ای جانم از این فرزندای قدردان و باگذشت هنوز هست؟ انشالله همیشه سلامت باشن جفتشون
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
oخدا خیرت بده جوان
لوکس
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
آفرین آفرین
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خدا حفظت کنه فرزند مهربان
ناشناس
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خدا بهترینه ار برایت در نظربگیرد انشاءالله
ناشناس
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
سلام.چه زیباست مادر وچه زیباتر فرزندنیکو.واز همه اینها بالاتر هدیه نیکو.دست این انسان را میبوسم.وبرای وی ومادرشان باخواندن یک حمد آرزوی سلامتی وموفقیت دارم.خداوند راشاکرم بخاطر وجود چنین انسانهائی.انشالله این مادر وفرزند هرگز تاپایان عمر ناراحتی کلیه نداشته باشند.
حجت
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دعاي مادر پشت و پناهت.
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
درود خدا وبنگان خدا وفرشتگان خدا به چنین فرزندی
علی
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
فقط میتونم بگم افرین پسر .
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
احسن به این پسر ، هم کار خداپسندانه انجام داده و هم دین فرزندی را انجام داده . ولی این را بدانیم که حتمأ این پسر مجرد بوده زیرا اگر متاهل بود زنش نمی گذاشت چنین کاری انجام دهد.
ناشناس
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
واقعاً دمش گرم! خدا بهش سلامتی بده
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
احسنت کاش این جوری قدر مادر و پدر را بدانیم نه فقط در حرف.
امیر
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
تبارک ا.. . اشکم درامد
ناشناس
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
شیری که خوردی حلاله پسر خوشا به سعادت این مادر که اینجور بچه بزرگ کرده
سیامک
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
نمیدونم بگم خبر خوبی بود یا بد فقط اشک ریختم
فرشید
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
خوشا به حالت که چنین موقعیتی داشتی تا به مادرت خدمت کنی ای کاش من هم قلبم را به مادرم می دادم تا او می ماند من می رفتم
ناشناس
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
این پسر با این کار خیر دنیا و اخرت رو برای خودش خریده و شکر خدا که انسانیت و انسان های خوب همیشه هستند حتی اگه خیلی به سختی پیدا بشن
محسن
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دمت گرم مرد
ناشناس
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دو چیز در این دنیا تقلب ندارد
عشق مادر و پاکی کودک
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
هر چی فکر کردم جمله ای در وصف مادر بگم چیزی به ذهنم نرسید نمی دونم چرا ولی این خبر اشک رو از چشمام جاری کرد فقط می تونم بگم زنده باد مادر.
Mohsen
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
شیر مادرت حلالت باشه پسر
سیدمحمدموسوی
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
سلام
ازتحسین این پسر زبان قاصراست.آفرین برتو.بهشت برین ازآن تست.
ایرانی
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
احسنت.... و بازم هم احسنت.
واقعا كه خوب تونستي دين خودتو ادا كني.
خدا به جفتتون سلامتي بده
ناشناس
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
گریه ام گرفت،خدا واسه هم حفظشون کنه.
ناشناس
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
احسنت احسنت احسنت.................
ناشناس
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
احسنت
ناشناس
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
درود بر چنین انسانهایی، هنوز مهر و محبت ها باقی است.
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
فرزند صالح ک میگن همینه هاااااا
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
انشاالله خداوند به ایشان خیر و همه مریضان سلامتی عنایت فرماید .
هومن
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
فوق العاده و غیر قابل توصیف هست...به امید بهبودی سریع...
تعداد کاراکترهای مجاز:1200