صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۰۳۸۶۸
تعداد نظرات: ۶۰ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۱۱ تير ۱۳۹۴ - 02 July 2015
به بهانه واردات 110 میلیون دلارکفش از چین

از صادرات کفش ملی به شوروی تا پای ایرانی در کفش چینی

کدام بهتر بود؟ کارخانه ای به ارزش 110 میلیون دلار و با 8 هزار کارگر و کارمند و تولید در حد 25 میلیون جفت و صادرات به شوروی یا همان 110 میلیون دلار را بدهیم و 11 میلیون جفت کفش از چین وارد کنیم؟!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- گمرک چین از صادرات 110 میلیون دلاری کفش به ایران - طی 5 ماه اول سال 2015 - خبر داده است. هر چند انتشار این خبر در ایران می‌تواند با انگیزه های سیاسی نیز صورت پذیرفته باشد اما از واقعیت تلخی هم خبر می‌دهد که همانا ادامه اضمحلال صنعت کفش ایران است.

  در واقع هم ایرانیان پا در کفش چینی می‌کنند و هم چین پای خود را در صنعت کفش ایران کرده است! اگر صنعت کفشی باقی مانده باشد.

  تبادل کالا و صادرات و واردات اقلام مختلف البته فی‌نفسه امر قبیح و مذمومی نیست و در دنیای امروز شعار خودکفایی نیز جاذبه گذشته را ندارد و کشورها بیشتر با مزیت نسبی خود شناخته می شوند و تنها بر روی اقلام استراتژیک سرمایه گذاری خاص و حتی غیر اقتصادی صورت می پذیرد. به بیان دیگر همان انگیزه‌ای که فی‌المثل برای خودکفایی در تولید گندم و اجتناب از واردات آن وجود دارد قابل تعمیم به عرصه های دیگر نیست.

  با این مقدمه و طرح نکات به ظاهر تناقض آمیز احتمالا این پرسش پدید می‌آید که انگیزه این گفتار پس چیست؟

  واردات 110 میلیون دلاری کفش از چین در سال 1394 خورشیدی یادآور نکته‌ای است و این نوشته به این بهانه تحریر می‌شود.

  می دانیم که کفش چینی ارزان است و اساسا واردات آن برای رقابت با کفش های دست‌دوز یا گران غیر دست‌دوز داخلی است و چنانچه قیمت هر جفت کفش چینی را 10 دلار در نظر بگیریم - حال آن که قطعا با بهایی بسیار کمتر وارد می شود- 110 میلیون دلار به معنی 11 میلیون جفت کفش است.(البته کفش چینی 100 دلاری هم داریم و تاکید اصلی بر عدد 110 میلیون دلار است اما همان کفش 100 دلاری هم جای کفش دست دوز داخلی را گرفته است).



  برای این که عمق این فاجعه را دریابیم به 40 سال قبل بازمی‌گردیم. در سال 1355 خورشیدی که کفش ایران با برند جهانی شده «کفش ملی» شناخته می‌شد و کودکان ایرانی دبستان را با شعار «ما می ریم به مدرسه / با الفانتن شوهه» آغاز می کردند و «الفانتن شوهه» همان «فیل» کفش ملی بود و شک ندارم همین جملات برای خوانندگانی که کودکی خود را در آن دوران گذرانده اند خاطره انگیز است. مالک کفش ملی هم «محمد رحیم متقی ایروانی» بود.

  یکی از مجلدات تحقیقی که درباره موقعیت تجار و صاحبان صنایع در سال های پیش از انقلاب انجام شده به «محمد رحیم متقی ایروانی» اختصاص دارد و در فصل چهاردهم آن چنین آمده است:

  «در دهه 50 شمسی با رشد بهای نفت و افزایش حجم سرمایه گذاری در صنایع ایران، از جمله گروه صنعتی ملی توجه جهانیان به ایران بیش ازپیش جلب شده بود. مجله معروف بیزینس ویک در شماره 29 ژوئن 1976 خود نوشت:  

  گروه صنعتی ملی به ارزش یکصد و ده میلیون دلار با بیش از 8 هزار کارگر و کارمند و با تولید تقریبی 25 میلیون جفت کفش نه تنها برای ایرانیان بلکه برای کشورهای عربی و اتحاد جماهیر شوروی نیز کفش تولید می کرد. همچنین در پی دست یافتن به بازار کفش آلمان بود که جریان آب تغییر کرد و مدیری که خود را به چوب پنبه ای تشبیه می کرد که روی آب شناور است گرفتار شد.»

  نمی دانیم اگر کفش ملی مصادره نشده بود چه موقعیتی داشتیم و هرگز نمی‌خواهیم بگوییم یک انقلاب مردمی با صاحبان صنایع- که بعضا از سر اجبار یا اختیار سر و سرّی هم با برخی مقامات رژیم گذشته داشتند - نباید هیچ کاری می‌داشت اما آیا هیچ راه دیگری جز مصادره همه آن نبود؟ آیا هیچ راهی وجود نداشت که به نوعی خود کفش ملی را  به مفهوم ملی و نه مصادره ای و دولتی نگاه می داشتند تا کفش چینی جای آن را نگیرد؟ممکن است بگویند نگاه داشتیم اما چگونه؟ کجایند کارگران قدیمی؟ کو آن اعتبار و اشتهار؟ آیا یک صندوق بازنشستگی و مدیران دولتی می توانند مانند بخش خصوصی مدیریت و نوسازی و نوآفرینی کنند؟ در کشوری با نزدیک به 80 میلیون جمعیت سالانه به چند جفت کفش نیاز است؟ کدام تولید از این مطمئن تر و قابل پیش بینی تر؟
 
کدام بهتر بود؟  شرکت و کارخانه ای به ارزش 110 میلیون دلار و با 8 هزار کارگر و کارمند و تولید کفش در حد 25 میلیون جفت و صادرات حتی به شوروی یا همان 110 میلیون دلار را بدهیم و 11 میلیون جفت کفش از چین وارد کنیم؟!

  سال ها پیش در روزنامه ای نوشتم کاش کفش ملی به جای «مصادره»، «مشاطره» شده بود. این دومی شیوه‌ای بود که مدتی در دوران خلیفه دوم اجرا شد. به این معنی که کل مال شخص را نمی‌گرفتند. نصف آن مصادره می‌شد و نصف را برای خود او باقی می‌گذاشتند تا چنانچه مدعی است با استعداد و  ابتکار کار آفرینی کرده خلاقیت خود را باز هم نشان دهد.

  اگر نصف کفش ملی را برای ایروانی باقی گذاشته بودند شاید با همان نصف باقی مانده، رویای احداث شهر کفش را محقق می‌کرد و امروز به جای این که در 5 ماه 110 میلیون دلار کفش وارد کنیم و بچه ها دوست نداشته باشند کفش ملی بپوشند و برند‌های خارجی را به رخ هم بکشند درباره صادرات کفش می‌نوشتیم.

  این حکایت وقتی تلخ تر می شود که بشنویم خود کفش ملی هم کفش چینی وارد می کند!


  سهامدار اصلی کنونی کفش ملی (صندوق بازنشستگی کشوری) البته مدعی است که تولید کفش در این مجموعه ادامه دارد و به جای تولید در کارخانه‌ای واحد با کارگاه های متعدد قرارداد دارند و سوددهی هم داشته‌اند. این ادعا می تواند درست باشد اما کدام یک از ما کفش ملی به معنی واقعی کفش ملی به پا داریم؟
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶۰
در انتظار بررسی: ۲۲۶
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
یادش بخیر کفش کیکرز ....
ناشناس
۰۶:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
فقط کفش ملی که نیست صدها نمونه دیگه هم هست لاستیک دناوایران خودرو و..
ناشناس
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
من که اگه پولم برسه کفش ملی میگیرم اما یه کم تنوع طرحش کمه و همچنین قیمتش گزاف نسبتا
ناشناس
۱۸:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
عالی بود واقعا صندوق بازنشستگی جز تبدیل کفش ملی به انبار کاری نکرد تازه فکر میکنم انبارش هم کفش چینی باشه
ناشناس
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
حالا چرا کفش ملی
خیلی از صنایع نیز به روزگاری بدتر از کفش ملی دچار شدند
ناشناس
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
کسی نیست به این مسئولین دلسوز!! بگه چرا دلتون به حال مردم نمیسوزه، این همه تحصیلکرده بیکار چرا کارآفرینی نمی کنید، به جای این هزینه چرا کارخونه تاسیس نمی کنید، اقلا وام بدین مردم کار کنن
ناشناس
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
وای به روزی که بگندد نمک
حسین
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
یادش بخیر زمان جنگ می رفتیم کفش ملی می گفتیم کیکیرز می خوایم می گفتند تموم شده می گفتیم مگه وارداتی یه ، می گفتند همه رو به شوروی صادر می کنن!
ناشناس
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
ما از تهِ لیست شاگرد اول شدیم و چین از سرِ لیست. به عبارت دیگر درست است که ما به چنین روزی افتادیم و آرزوی فروش کفش ایرانی به آلمان را از دل بیرون کردیم که هیچ بازار کفش شوروی را هم ازدست دادیم و این هم هیچ که خود وارد کنندۀ کفش چین شدیم اما این فقط از کم کاری ما نبوده بلکه از پرکاری انفجاری چین هم هست طوری که چین نه تنها آرزوهای ما را نقش بر آب کرد بل خود آلمان که به گمانم کارخانۀ کفش ملی را برای ما ساخته بود و نیز سایر کشورهای مهم صنعتی غرب هم تقریباً در همۀ زمینه ها بازارهای خود را به چین واگذار کردند و خود عمدتاً مشغول کارهای های تک شدند اما ما تنها بازارهای خود را به چین واگزار کردیم و خود شغل خود را از تولید صنعتی به تولید شعر و شعار و دزدی و اختلاس های تک تغییر دادیم.
ناشناس
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
فاجعه خیلی عمیق تر از آن است که شما فکر میکنید چون دو برابر تعداد کفشهایی که از چین وارد شده است از ویتنام و اندونزی و ترکیه و سایر کشورها وارد شده است...
ناشناس
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
ماهی را هروقت از اب بگیرید تازه است.
الان اگر فهمیدیم اشتباه کردیم اگر اقای ایروانی در قید حیات هستند از ایشان دلجویی شود یا این واحد تولیدی به ورثه ایشان عودت شود.ما همه ایرانیها هم از دل وجان راضی هستیم.
کفش ایرانی بپوشیم بهتر است تا کفش های چینی
ناشناس
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
واقعا باید گریه کرد ..چرا...
ناشناس
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
این سرنوشت همه بنگاه های اقتصادی دولتی است. زیان ده و غیر مولد. چه در صنعت کفش باشد یا فوتبال یا گردشگری
ناشناس
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
دولت باید وارد کنندگان کفش های بی کیفیت رو وادار کنه در شرکت های تولیدی ایرنی سهام بخرند و این شرکت ها رو وادار کنه کیفیت تولیدشونو ببرن بالا در حد اروپا شده از طریق آموزش مهارت های سطح بالا و گرفتن استاندارد های اروپا
ناشناس
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
فکر می کنید چند صد سال وقت لازم است تا بعضی ها معنی این حرفها را بفهمند!؟
کارشناس بازاریابی
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
ضمن تشکر از نویسنده محترم.
حتی اگر تولیدات خوبی هم داشته باشیم امروز برندسازی مسئله بسیار مهمی است. بسیاری از افراد ممکن است حتی کیفیت محصولات را هم نتوانند تشخیص دهند و یا با محصولات مشابه مقایسه کنند اما به برندها اعتماد دارند و محصولات برند شده را مصرف می کنند. متاسفانه نگاه ما به برندسازی و سایر مسائل هنوز نگاه دقیق علمی نیست.
ضمن اینکه پیش از هر چیز بخصوص برای مقابله با کالای چینی و غیره نیازمند برندسازی ملی هستیم.
خرمشهری
۱۵:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
تذکر و یاد اوری خوبی بود .
خیلی حیف شد ، خرد جمعی وقتی نباشد همین میشود که الان شده و همچنان میشود.
ناشناس
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
باکفش چینی بهتر و راحت می شود در دنیای سیاستنداری دوید !
میثم
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
جانا سخن از زیان ما می گویی. از شما متشکرم برای نوشتن و انتشار این مقاله و سخن. از کفش ملی که زمانی دهها کارخانه و 550 فروشگاه زنجیره ای و نزدیک 40000 کارگر و کارمند داشت، فقط حدود 250 فروشگاه باقی مانده که به صورت برون سپاری و فروش امانی روزگار می گذراند! مرحوم ایروانی زنجیره تولید کفش را از پرورش گاو و دباغی تا محصول نهایی ایجاد کرده بود و برای هزاران نفر شغل ایجاد کرده بود. امروز شهرک صنعتی کفش ملی در جاده مخصوص به انبار سایپا تبدیل شده است.
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
من که چندین ساله فقط کفش ملی استفاده میکنم کیفیتشون هم نسبت به قیمت خیلی خوب بوده فقط طرح و مدلش یکم ضعیفه
امیدوارم دوباره سرپا بشن
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
آخه چی بگم سانسور نکنی. بیخیال
امیر
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
کدوم بخش تولید و صنعت ما درسته که این درست باشه ؟! ما که اصن تولید نداریم دلتون خوشه! تمام زندگی و دار و ندار ما به نفت وابسته هست، برید دعا کنید حالا حالا ها تموم نشه.
ناشناس
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
درود بر آقای نویسنده
واقعا مطلب زیبا و دلسوزانه ای است
ایرانی
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
اونقدر ها هم وضع بد نیست من تو خونه مون بالای بیست جفت کفش بهشتیان دارم یه کفش ایرانی و خیلی های دیگر را می شناسم که عاشق کفش چرم ایرانی هستند ولی در مورد اسپرت حق با شماست.
جمشید
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
به اینها کارخانجات آزمایش و ده ها صنایع دیگر را اضافه کنید.
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
راهش اینه که کفش ملی دوباره خصوصی سازی بشه
پاسخ ها
آزاد
| |
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
کدوم خصوصی سازی برادر،بفرمایین شخصی سازی!!!
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
من کفش ملی خریدم ولی جنسش اصلا خوب نیست روش بعد 1 ماه چروک شده
ناشناس
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
واقعاً دست مریزاد تشکر قلبی داریم از نگارنده مطلب بسیار عالی و واقع گرایانه بود.اما کو گوش شنوا!!!
سعدی
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
خدا رحمت کند مرحوم ایروانی را ما در رودبار دانش اموز بودیم و تابستان ها کفش گنجه کار میکردم و لیست بیمه هم برای ما رد میکردند نزدیک 1000 نفر از مردم رودبار در کارخانه های کفش گنجه وچرم گنجه و ریسندگی گنجه باز نشسته شدند افسوس که الان محل کارخانه ها تبدیل به لانه وحوش و پرندگان گردیده است
ناشناس
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
نه تنها کفش ملی بلکه بسیاری از برندهای معروف دیگر کشورمان نیز امروز نابود شده اند.
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
تکبیر . احسنت به شجاعتت
ناشناس
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
گل گفتی ولی دیر
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
برای من که کودکی ما با کفش ملی گذشت سرنوشت کفش ملی یکی از دردناکترین خاطرات این سالها ست ای کاش یک تحقیق در این مورد بشود بدانیم چه کسانی این کارخانه را به این روز انداخته اند کفش ملی نمی شود ولی تا سیه روی شود هرکه دراو غش باشد
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
چرا مرغ دوست داشتني "هما" را نميگيد؟؟؟ تو كل آسيا رقيب نداشت!
... گر هم گله اي هست دگر حوصله اي نيست
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
برو بابا دلت خوشه
خاص
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
مرگ تدریجی یک رویا...
ناشناس
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
شبیه یک طنز تلخه
مهدی
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
حیف
وقتی این چیزا رو آأم میشنوه گریه اش میگیره...
علی
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
این حکایت یکی از هزاران کارخانه نابود شده این کشوره
صفا
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
لطفا از اسطوره بي بديل صنعت ايران، محسن آزمايش هم بنويسيد....


خواهش ميكنم مردم رو با اين مردهاي بزرگ اشنا كنيد

خواهشا منتشر كنين
اميد
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
اين موضوع رو در مورد لوازم الكترونيكي مقايسه كنيد و يادآوري ميكنم كه شركت معظم پارس الكتريك بطور كامل نابود شد و به تاريخ پيوست، همين دست فرمون صنعت خودروسازي ما رو هم نابود خواهد كرد.
البته علت نتيجه نگرفتن و نابود شدن اين كارخانجات بيسوادي و بي لياقتي و فساد گسترده مديران در اين شركتهاست.
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
جای تاسفه ، آقای ایروانی همواره با رئیس های جدید کفش ملی تماس میگیرفتند ، تبریک بهشون میگفتند و میگفتند که قدر جایی که رئیسش هستید رو بدونید. کفش ملی ما میتونست الان برندی همچون آدیداس باشه ....
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
دیگه جو نگیرتت
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
احسنت
میثاق فروغی از ساری
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
اشتباه پشت اشتباه...
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
میشه بگید الان دقیقا تو چه زمینه ای جز نفت مزیت داریم ما؟
نخود همه آش
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
من در مهرآباد جنوبی نزدیک به کفش ملی بزرگ شده ام. به جرئت می توانم بگویم آباد شدن مهرآباد مرهون تلاش و ابتکار آقای ایروانی است. کارخانه ایشان برای تمام مردم منطقه (حتی زنان خانه دار) کار ایجاد کرده بود. شاید قدیمی های مهرآباد گونی های دمپایی ابری که زنان خانه دار تحویل می گرفتند و پس از قیچی کردن اضافات دور آن ها تحویل می دادند و مزد روزانه می گرفتند یادشان باشد ...
ناشناس
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
چهار ساله یه کفش ملی مجلسی گرفتم هنوز آخ نگفته. از بس پوشیدمش خسته شدم.
سه سال هم هست که یه کتونیشو دارم . کوه و فوتبال و پیاده روی و..
بازم آخ نگفته
قیمتشونم خیلی خوبه.

باور کنید قصد تبلیغ الکی ندارم عین واقعیته. من به شخصه جنس ایرانی باکیفیت تو اولویت خریدمه.
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
توليد يعنى بدبختى ،يعنى گرفتار قانون كار و بيمه و هزار جاى ديگر شدن ، بهترين كار در مملكت دكل دزدان شغل شريف دلالى و وارد كننده بودن است ، آسغال هاى ساخت چين كه ديگه بهتر
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
باور کنید تا 4 ؛ 5 سال اینده هیچ صنعتی نداریم همه شون ورشکست میشن..
مرتضي
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
از ماست كه بر ماست...!!!
ناشناس
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
خودروسازي هم همينطور شد ديگه
فرهاد
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
من خودم تو صنتعت کفش فعالم , الان تولید کننده داخلی زیره و رویه رو از کشور های دیگه وارد میکنه اینجا به هم میچسبونه میشه تولید کننده و مثل هزار قلم دیگه...
کدوم تولید آقا جان وقتی کفش ایرانی میپوشی انگار بلوک سیمانی پاته...
خبازي مقدم
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
اي كاش انقدر كه از خودروسازان انحصاري حمايت ميشود وكسي ياراي مقابله با زياده خواهي انها را ندارد از كفش ملي وتوليدات لوازم خانگي داخلي هم حمايت ميشد زماني كه ما كارخانه ارج داشتيم نامي از سامسونگ الجي نبود حالا انها كجاو كارخانه هاي ورشكسته ما كجا
مرتضي
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
از ماست كه بر ماست...!!!
ناشناس
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
بسيار به جا ممنون از بابت تحليل
حسام
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
تا یاد داشتم تو کشور ما همه فقط داشتند حرف قشنگ ولی بدون پشتوانه می زدند و یکی یکی هر چی داشتیم رو نابود می کردند. خیلی خوبه که اینجور چیزها رو می نویسید شاید که تلنگری باشد
مرتضي
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
از ماست كه بر ماست...!!!
آرشام
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
خدا رحمت کند آقای ایروانی را .اگر دست تولید کنندگان را بازبگذارند هنوز هم ایروانی های زیادی داریم .متاسفانه سود واردات برای معدودی بیشتر است و کسی به منافع ملی و تولید باکیفیت داخلی توجه نمیکند.انشالله خداوند بفضل خود همه را براه راست هدایت کند.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200