صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

اس ام اس فصل پاییز سری چهارم

دلم می خواهد

بی اجازه ی تو

پادشاهی کنم

در ناخودآگاه خیالت..





******************



قوی‌ترین مردان جهان

پستچی‌ها هستند که نمی‌دانند

چه حجم عظیمی از درد و اندوه را

با خود حمل می‌کنند

از آنها قوی‌تر تویی

که می‌توانی تنها با چند کلمه

کمر مرا بشکنی!





******************



بگو چکار کنم؟

وقتی شادی

به دُمِ بادبادکی بند است

و غم چون سنگی

مرا در سراشیب یک دره دنبال می کند…!





******************



در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر

مثل خوره افتاده به جانم که بمانم





******************



پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمی برم

وقتی قفس، چشم های تو  باشد





******************



روزهایم را،

خیابان های شهر می گیرند

شب هایم را،

فکرهای تو

بیولوژی هم نخوانده باشی

می فهمی چه مرگم شده است!





******************



سال هاست معلقم

در آسمان چشمانت

یا دستم را بگیر

یا رهایم کن

تعلیق، فقط به کار قصه ها می آید





******************



راه می روی

و شهر

اردیبهشت می شود





******************



دیگر دلم برای کسی تنگ نمی شود

حتی برای تو!

مُرده ها؛

روی خط دلتنگی راه نمی روند





******************



بهار

چشم های تو بود

پلک می زدی شکوفه میریخت

حالا انگار

روی زمستان گیر کرده است

سوزن فصل ها
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200