صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۸۲۱۱۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۱ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - 25 July 2016

بدون مرز و نقد و بررسی تجربه‎ای نو در سینمای ایران

نشست نقد و بررسی فیلم «بدون مرز» در خانه هنرمندان برگزار شد.
عصرایران - گروه هنر و تجربه جلسه نقد و بررسی فیلم «بدون مرز» را شب گذشته (سوم مرداد) با حضور امیرحسین عسگری (کارگردان)، امیریل ارجمند (آهنگساز) و عزیز‌الله حاجی مشهدی (منتقد) در خانه هنرمندان ایران برگزار کرد.

در ابتدای جلسه و پس از نمایش فیلم برای مخاطبان، عسگری پیرامون ساخت فیلم توضیح داد: « به دلیل اینکه مدت‌ها‌ در سینما و تلویزیون دستیار برنامه‌ریز بودم، مدت زمان نگارش فیلم‌نامه طولانی شد. سرانجام بعد از پایان نگارش فیلم‌نامه، حدود دو سال پیش تولید کوچکی کار را آغاز کردیم. با مدیر تولید به جنوب سفر کردیم و مقدمات تولید آماده شد. مختصات «بدون مرز» به گونه‌ای بود که اگر لوکیشن  و بازیگر موردنظرمان را پیدا نمی‌کردیم، فیلم ساخته نمی‌شد. بالغ بر ۳۸۰۰ کودک را در مدرسه‌ها دیدیم و از ابتدای اروند تا دهانه خلیج فارس را برای یافتن لوکیشن زیر پا گذاشتیم.»

عزیزالله حاجی مشهدی در ادامه درباره فضای فیلم‌ صحبت کرد:« بدون مرز به عنوان اولین اثر از کارگردانش بعد ساخت دو فیلم کوتاه بسیار قابل توجه است. به نظر من این جرات و جسارت کارگردان از جایی نشات می‌گیرد که او دستیار و برنامه‌ریز بسیاری از پروژه‌ها بوده‎است. در واقع هر جوانی هرچقدر هم مطالعه کند و سعی کند سواد خود را بالا ببرد تا وارد میدان عمل نشود کارساز نیست و تجربه فوق علم است. با توجه به لوکیشن محدود و بسته فیلم، ما فضاهای بیرونی را نمی‌بینم و این نماها به خوبی نشان دهنده موقعیت مرده و تاریک قصه فیلم است و دقیقا متناسب با ایده محوری فیلم پیش می‌رود که تنهایی و جست‌وجوی آدم‌ها است. در این فیلم مخاطب با سه فرهنگ و نگره مواجه است که آن‌ها را خیلی خوشبینانه نشان می‌دهد، گویی در دنیا همدلی از همزبانی خوش‌تر است. بدون مرز پر از نشانه است و پایانی کاملا متناقض نما دارد. در عین حال فضای فیلم کاملا رئال و واقعی است که به نظرم تمهیدی هوشمندانه از کارگردان است. بدون مرز به معنای واقعی یک نمونه از سینما و فیلم‌های تجربی است.»

هم‌چنین او فیلم را دردی مشترک خواند و پایان آن را به شعری از احمد شاملو مرتبط دانست: «اشک رازیست/لبخند رازیست/عشق رازیست/اشک آن شب لبخند عشقم بود/قصه نیستم که بگویی/نغمه نیستم که بخوانی/صدا نیستم که بشنوی/یا چیزی چنان که ببینی/ یا چیزی چنان که بدانی/من درد مشترکم، مرا فریاد کن…»

در بخش دیگری از این جلسه بحث ریتم فیلم مطرح شد. عسگری ریتم «بدون مرز» را مناسب دانست و تاکید کرد: «اکثر دوستانی که فیلم را دیدند معتقد بودند ریتم فیلم کند است اما اعتقاد من این نبود چون سراغ سوژه‌ای رفته بودم که باید مخاطب را با خودم همراه می‌کردم.پس این بار را به گردن شخصیت پسربچه گذاشتم. دوست داشتم مخاطب با پسربچه خسته شود، در کشتی کار کند، عصبانی شود و به‌طورکلی همذات‌پنداری کند اما این روزها کمی کم‌حوصلگی برای تماشاگران چاشنی شده است و زودتر دوست دارند به مقصد نهایی برسند. اما من در بدون مرز قصه‌ای نداشتم که به مقصد برسانم و به عنوان کارگردان فیلم که آن را بر پرده سینما می‌بینم، از ریتم بسیار راضی هستم.»

او هم‌چنین درباره شخصیت سرباز آمریکایی و حضورش در این قصه توضیح داد:«در بخشی که سرباز آمریکایی به قصه ورود می‌کند، با منتقدان موافق هستم و شاید مخاطب با سرباز ارتباط برقرار نکند اما این اتفاق در سناریو جور دیگری نوشته شده بود و قرار بود این شخصیت یک سرباز آمریکایی زن باشد و علت آمدنش به کشتی این بود که او در جریان جنگ عراق باردار شده بود و این مساله در نظام و ارتش جرم محسوب می‌شد. به همین علت او میان فرزند و جنگ، فرزندش را انتخاب کرده بود و حالاتی که نسبت به بچه‌ها داشت، حس‌هایی بود که باید یک شخصیت زن آن را ایفا می‌کرد ولی با سختی‌هایی که به وجود آمد مجبور به تغییر در انتخاب بازیگر شدیم.»

حاجی مشهدی در تکمیل صحبت‌های عسگری گفت: «کاش امیرحسین همین قصه را می‌ساخت، چون بی‌شک در خلق فضای درام و احساسی اتفاق قابل توجه‌تری می‌افتاد. البته حال که ساخته نشده نمی‌توان برای آن حسرت و تاسف خورد چون فیلمی که در حال حاضر می‌بینیم تا اندازه زیادی قابل دفاع است. راجع به ریتم فیلم هم باید بگویم بار اول که بدون مرز را دیدم من هم حس کردم موتور فیلم دیر روشن می‌شود، ولی به لحاظ معارفه‌ای که باید برای شخصیت پسربچه صورت بگیرد، این ریتم مناسب است. اما یکی از عللی که فیلم در قسمت‌هایی از جنبه فضاسازی ضربه می‌بیند این است که از نشان دادن نماهای دور پرهیز کرده است که البته فضای قصه هم این اجازه را نمی‌داد چون در این صورت، نماهای نزدیک چون مروارید سنجاق شده به سینه حنانه یا صدف‌های گردنبند را از دست می‌دادیم. ساختن فیلم فقط فرم نیست بلکه مجموعه‌ای از درهم آمیزی محتوا، فرم، میزانسن و.. است.»

امیر یل ارجمند هم در بخش پایانی جلسه درباره نحوه شکل‎گیری موسیقی «بدون مرز» عنوان کرد: «فضای بدون مرز نسبت به همه فیلم‌هایی که دیده بودم فرق داشت و حقیقتش ساخت موسیقی برای آن بسیار کار دشواری بود، زیرا امیرحسین همه آنچه که می‌خواست را خیلی قبل‌تر در ذهنش ساخته بود. در مقطعی از کار امیرحسین تصمیم گرفت، فیلم موسیقی نداشته باشد و با همین صدای کشتی و همه اتفاقات آن بدون مرز را پیش ببرد، اما پیشنهاد من این بود که موسیقی‌ای بسازیم که همه صداها از جنس فیلم و قصه را شامل شود. هرچه جلوتر رفتیم من با فیلم ارتباط بیشتری برقرار کردم و از آن راضی بودم.»

«بدون مرز» داستان پسری را روایت می‌کند که هر روز برای ماهی‌گیری به کشتی به گل نشسته‎ای در نقطه صفر مرزی پا می‌گذارد و آنجا را به محلی برای آرامش خود تبدیل کرده است، اما حضور غریبه‌ای این آرامش برهم می‌زند… این فیلم از اردیبهشت امسال در گروه هنروتجربه به نمایش درآمد و اکران آن ادامه دارد. علیرضا بالدی، زینب ناصرپور، آرش مهربان و ارسلان علی پوریان بازیگران این فیلم هستند.

(گزارش: سوگند نیازمند)
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200